به گزارش فرنیوز به نقل از ایران اینترنشنال، این عضو سابق مدیران جامعه بهائی ایران، در این نامه با بیان روایتهای از نقض حقوق شهروندان بهائی در ایران نوشت: «ما بهائیان برای داشتن یک زندگی معمولی در کشور آبا و اجدادیمان ۴۵ سال است که مدام رد صلاحیت میشویم.»
«صلاحیت» در زبان فارسی به معنای اهلیت، سزاواری، شایستگی، قابلیت و لیاقت است. «رد صلاحیت» نیز اصطلاحی است که در سیستم جمهوری اسلامی برای رد بهکارگیری افراد در مناصب و مشاغل در صورت دارا نبودن شرایط مورد نظر حکومت استفاده میشود. اعتقاد و التزام عملی به اسلام و نظام جمهوری اسلامی و ابراز وفاداری به قانون اساسی و اصل ولایت مطلقه فقیه ازجمله شرایطی است که جمهوری اسلامی برای صلاحیت یا عدم صلاحیت افراد به آنها استناد میکند.
پیش از این، فریبا کمالآبادی، شهروند بهائی زندانی، در نامهای از زندان اوین به موج تازه سرکوب بهائیان ایران واکنش نشان داد و جزییاتی از تفتیش منازل و بازداشت شماری از بهائیان همدان و کرج را روایت کرد.
مهوش ثابت در نامهاش بارها از اصطلاح «رد صلاحیت» برای محرومیتهای مختلفی توسط جمهوری اسلامی بر او و دیگر بهائیان ایران تحمیل شده استفاده کرده است.
محروم شدن از ادامه کار به عنوان مدیر یک مدرسه در تهران و محرومیت از ادامه تحصیل در دانشگاه پس از انقلاب ۱۳۵۷ ازجمله مواردی است که این شهروند بهائی به آنها اشاره کرده.
مهوش ثابت شهریاری، شاعر و آموزگار ۷۱ ساله بهائی است. «رها»، «حکایت عاشقی» و «مرا تو در نظر آور»، از جمله کتابهای شعر اوست که اجازه انتشار در ایران را ندارند و در خارج از کشور منتشر شدهاند.
این شاعر زندانی با بیان اینکه وقتی انقلاب شد، همسرش «چند سال بود در سرما و گرما در یک کانتینر آلومینیومی در حاشیه رودخانه کرج در شهریار کار میکرد و ۱۵ روز یکبار به خانه میآمد»، در نامهاش نوشته: «همسرم مشغول ساختوساز یک کارخانه شن و ماسه بود اما یک هفته قبل از راهاندازی، کارخانهاش را مصادره کردند. او هم رد صلاحیت شده بود!»
ثابت در ادامه از بیکار و خانهنشین شدن پدر، برادر، اقوام، دوستان و همکیشانش توسط جمهوری اسلامی نوشته و گفته: «زندگی همه ما در معرض توفان قرار گرفت»!
این زن زندانی که تا به امروز نزدیک به ۱۲ سال را در زندانهای جمهوری اسلامی تحمل حبس کرده، در بخشی از نامهاش به سرکوب گسترده بهائیان در سالهای آغازین روی کار آمدن جمهوری اسلامی پرداخته و نوشته: «صدها نفر در سراسر کشور دستگیر و زندانی شدند و هر روز خبر اعدام تعدادی از آشنایان و دوستان را از رادیو میشنیدیم. ۱۰۰ درصد داراییهای جامعه ما و اموال و داراییهای بسیاری از همکیشانم مصادره شد و نزدیک به ۲۵۰ نفر تنها به جرم بهائی بودن اعدام شدند».
او در ادامه از تعطیلی تشکیلات انتخابی بهائی که مسئول اداره امور داخلی جامعه بهائیان بود به عنوان «رد صلاحیت» همه بهائیان ایران توسط حکومت در آن زمان یاد کرده است.
این زن زندانی بهائی در توصیف وضعیت زیسته بهائیان در آن زمان افزود: «ناگهان وطن آبا و اجدادیمان را از ما گرفتند و ما به «آن دیگری» تبدیل شدیم… حتا برای روابط انسانی معمولی با هموطنانمان هم «رد صلاحیت» شده بودیم».
۱۰ سال حبس به جرم بهائی بودن
عضو سابق مدیران جامعه بهائی ایران در ادامه به بازداشت خود در سال ۱۳۸۶ و دو سال و نیم فشار و بازجویی در سلولهای انفرادی پرداخته است.
او اضافه کرده که وقتی ما هفت نفر اعضای «یاران ایران» با کیفرخواست اعدام به دادگاه برده شدیم و به ۲۰ سال حبس محکوم شدیم با خود میگفتم روزی همه چیز را خواهم نوشت و به مردم خواهم گفت ما عاشق ایران و خواهان عزت و سربلندی وطنمان هستیم.
ثابت که سال ۱۳۹۶ پس از تحمل ۱۰ سال حبس بابت پرونده پیشین آزاد شد، در نامهاش نوشته پس از آزادی همه چیز تغییر کرده بود و هر جا که بودم غریبهای بودم که نیمی از وجودم در زندان و کنار همبندیهایم جا مانده بود و رنجهای زنان زندانهای مشهد، گوهردشت، قرچک و اوین که با آنها زندگی کرده بودم رهایم نمیکرد.
مهوش ثابت پیشتر در کتاب «شکنجه سفید» نوشته نرگس محمدی همراه با شمار دیگری از زنان زندانی مصائب خود در دوران بازجوییاش را شرح داده است. او در بخشی از این کتاب مینویسد: «سختترین تهدید وقتی بود که بازجو به من گفت پسرت هفتهای دو بار میآید مشهد و این خطرناک است و ممکن است در راه سانحهای پیش بیاید.»
بازداشت دوباره و صدور حکم ۱۰ سال حبس دیگر
شهریاری ثابت بار دیگر در مردادماه ۱۴۰۱ بازداشت و پس از تحمل ماهها انفرادی همراه با فریبا کمالآبادی مجددا به ۱۰ سال زندان محکوم شدند.
او اشاره کرده که پیش از بازداشت «آرزوی دیدار تنها نوهام را در دل داشتم و در صدد گرفتن ویزا بودم اما اجل مهلتم نداد!»
این زن زندانی بهائی درباره روند صدور حکم حبس جدیدشان گفته از سلول انفرادی به دادستان تهران نامه نوشت و گفت دارند پروندهسازی میکنند، به بازپرس دادسرای اوین گفت اتهامش بیاساس و فاقد هرگونه سند و مدرکیست و به قاضی هم گفت اما در دادگاه آنها را «رد صلاحیت» کردند.
او در ادامه به پنج ماه تحمل انفرادی و انتقال خود به بند زنان اوین پرداخته و نوشته: «در یک روز سرد زمستانی در حالی که لباسهای هنگام دستگیریام که لباسهایی تابستانی و نخی بودند را بر تن داشتم به بند زنان اوین منتقل شدم. جسمم فرسوده و زانوانم در اثر اصابت به دیوار در اتاق بازجویی دردناک و متورم بود.»
این زندانی عقیدتی به بخش دیگری از حکم دادگاه علیه خود نیز پرداخته و نوشته: «همزمان با دریافت ابلاغ این حکم، همسرم هم پس از سالها مبارزه و دوندگی، کلید خانهای که حاصل کار و تلاش همه عمرش بود را بهناچار به مردانی تسلیم کرد که خانهمان را مصادره کرده بودند.»
«شعرهای زندان» گزیدهای از شعرهای مهوش ثابت به زبان انگلیسی منتشر شده است.
مهوش ثابت در سال ۲۰۱۷ برنده جایزه «نویسنده دلیر» از انجمن جهانی قلم (پن) شد. او علاوه بر این پیشتر جایزه مهم ادبی «کلمات در مرزها» در کشور نروژ را از آن خود کرد.
این شاعر زندانی در ادامه تجربهاش از یکی از جلسات بازجوییاش را نقل کرده و گفته وقتی سالها پیش به بازجو گفتم بالاخره که از این زندان بیرون میرویم، بازجو با خونسردی گفته: «بله، ولی افقی یا عمودیاش را ما تعیین میکنیم!»
او در ادامه مردم ایران را خطاب قرار داده و نوشته: «اگر حکومت کشورمان ما را برای زندگی «رد صلاحیت» کرده است شما نکنید.»
ثابت اضافه کرده بهائیان هم مانند سایر مردمان ایران حق دارند زندگی شایستهای داشته باشند و از حقوق شهروندی برخوردار شوند.
عضو سابق مدیران جامعه بهائی ایران در پایان خطاب به ایرانیان نوشته: «هموطنان! داستان ما یکی است. لطفا شما ما را رد صلاحیت نکنید و روایتهای ما را از زبان خودمان بشنوید!»