به گزارش فرانیوز، کانون صنفی معلمان گیلان در ابتدای این بیانیه عنوان کرد: سلطه مناسبات رانتی، مدیریت و تصمیمگیریهای اساسی موجود را تعریف میکند.
این تشکل فرهنگیان با بیان اینکه پیداست در چنین وضعیتی، یادگیری و آموزش همگانی که حقوقی عامه است به سمت بایگانی میرود، افزود: متعاقب آن، بخش بزرگی از دانشآموزان کشور از تحصیل باکیفیت و عادلانه محروم، رنج سرگردانی و روزمرگی و جاماندگی از تحصیل نصیبشان میشود.
در این بیانیه آمده است: سنسورهای نظارتی مدیریت آموزش و پرورش گیلان به ویژه هیات تخلفات اداری-با انتساب این حجم از اتهامات برای معلمان-با مدیریت شخصی ناوارد و فاقد تجربه و صلاحیت علمی و عملی برای احراز چنین شغل مهم و حساس است.
کانون صنفی فرهنگیان گیلان با پرداختن به وضعیت دانشآموزان نوشته است: بنا به شنیدهها در گزارشهای رسمی نگرانی شدید نسبت به سرخوردگی فراگیر و امید اندک به آینده در جوانان به ویژه دانشآموزان موج میزند، در میانه این بحرانها، به نظر میرسد، بحرانآفرینی هم در دستور کار هیات بدوی رسیدگی به تخلفات اداری قرار دارد.
این تشکل با پرسشگری از هیات تخلفات اداری عنوان کرده است؛ هیات چه توجیه حقوقی، عرفی و قانونی و حرفهای در قبال تجمع قانونی معلمان کنشگر و فعال صنفی به استناد اصول مصرح قانون اساسی دارد؟
امضاکنندگان بیانیه همچنین با اشاره به اینکه در افکار عمومی _ به خاطر تبلیغات مسموم سرکوبکنندگان و ضایعکنندگان حق و حقوق دانشآموزان و فرهنگیان _ چنین القا شده است که معلمین برای پیگیری مطالبات و افزایش حقوق خود تجمع میکنند! افزود: در حالی که اگر یک مرجع بیطرف، اندکی در احوال شخصی و زیست خیرخواهانهی معلمین خوش نام و خوشسابقه کنکاش نماید، با همه ناچیزی حقوقشان، باز همین عزیزان در تمام مواقع سال و خصوصا در زمان کرونا و حوداث غیرمترقبه، کمکهای بسیاری برای کم کردن آلام و دردهای مردم، به خصوص دانشآموزان داشتهاند که سهم عمدهی کمکها از اموال و سرمایهی شخصی خودشان بوده است.
در بیانیه از معلمانی مانند انوش عادلی، محمود صدیقی پور، عزیز قاسمزاده، خانم انامی و همچنین معلمان استان فارس و سایر نقاط کشور نام برده شده که با اتهامهای گوناگون اکنون در زندان هستند و یا اخراج شدهاند.
کانون صنفی فرهنگیان گیلان در پایان بیانیه نوشته است: گویا در زمانه ما پاسخ نیکوکاری و نیکاندیشی، توبیخ، تحریم، اخراج از کار، زندان و… است. چه اگر وجدان آگاه و بیداری در میان مقابلهکنندگان با فرهنگیان میبود، از شعارها، بیانیهها، دستنوشتهها و… برداشتی جز مطالبه خیرخواهی و نیکویی برای کشور و نظام آموزشی نمیشد و این همه مشکلات گریبانگیر فرهنگیان، بازنشستگان، دانشآموزان و سیستم آموزشی نبود.