هنرمندان غربی نیز دیگر در نشان دادن حمایت خود از جنبش “زن، زندگی، آزادی” که از زمان جنبش سبز ۲۰۰۹ میلادی بی سابقه بود موهای خود را کوتاه نمی کنند. با این وجود، جنگ فرسایشی علیه رژیم ادامه دارد. بیلبوردها به آتش کشیده شد. زنانی که بی حجاب در خیابان ها راه می روند به مجریان امر به معروف و نهی از منکر خیره شده و تذکر آنان را رعایت نمی کنند و یا روی دیوارها گرافیتی طراحی می کنند.
اعتراضات پراکنده ای در مناطق دوردست ایران در جریان است. با این وجود، فعلا جنبش در کلیت آن خاموش شده است. این چرخه معمول فراز و نشیب است که در جنبش های اعتراضی در سراسر جهان امری متداول بوده است.
در ایران فاصله بین هر موج اعتراضی کم تر می شود. رژیم می داند که آرامش فعلی تنها یک مهلت و وقفه لحظه ای و موقت است. رژیم جمهوری اسلامی تلاش کرده تا زمان و ثبات را خریداری کند، سازش های جزئی انجام دهد و در عین حال حس ترس بیش تری را در شهروندان القا کرده و برای بازیابی مشروعیت اش به دیپلماسی متوسل شود. دغدغه اصلی رژیم تضمین جانشینی آرام “علی خامنه ای” رهبر ۸۴ ساله است که زمان آن فرا خواهد رسید.
در مواجهه با بازداشت های دسته جمعی و توحش مرگبار از سوی رژیم از جمله شلیک عمدی پلیس به سوی چشمان معترضان جمعیت معترض از اعتراضات خیابانی عقب نشینی کردند. دست کم ۵۰۰ نفر در جریان اعتراضات کشته شدند. رژیم برای ایجاد رعب و وحشت در دل شهروندان در حال اعدام بازداشت شدگان است. “توماج صالحی” خواننده رپ که ترانه های بی باکانه اش صدای یک نسل است از زمان دستگیری در ماه اکتبر در سلول انفرادی به سر می برد. محاکمه او در نهایت در دو جلسه در ۱۰ روز گذشته پشت درهای بسته انجام شد.
این مرد ۳۲ ساله به “افساد فی الارض” متهم شده و ممکن است با مجازات اعدام روبرو شود. در اوایل فوریه چهره های مخالف در تبعید گردهم آمدند تا ائتلافی را اعلام کنند که بر روی منشوری برای آینده ایران کار می کند. به نظر می رسید که این اولین تلاش معتبر در دهه های اخیر برای ایجاد وحدت در میان کشورهای پراکنده از جمله “رضا پهلوی” ولیعهد سابق ایران، “مسیح علی نژاد” یکی از برجسته ترین فعالان علیه رژیم و حجاب اجباری و “شیرین عبادی” برنده جایزه صلح نوبل بود.
اختلافات بین سلطنت طلبان و جمهوری خواهان سکولار که اغلب توسط جناح راست و غالبا دارای روحیه تهاجمی طرفداران رضا پهلوی تغذیه می شد در نهایت باعث فروپاشیدن ائتلاف ظرف مدت یک ماه پس از شکل گیری آن شد. هم چنین تصور میشود که رژیم تاکتیک تفرقه بینداز و حکومت کن را برای تخریب این تلاش به کار گرفته بود.
ایرانیان در داخل ایران دهه هاست که با حمایت یا بدون حمایت دیاسپورا یا ایرانیان خارج از کشور در حال اعتراض هستند. با این وجود، برای موفقیت بیش تر جنبش های خیابانی فشار بین المللی بر رهبران خارجی از سوی ایرانیان خارج از کشور امری ضروری است، این فشار در زمان وقوع انقلاب ۱۹۷۹ ایران نیز وجود داشت.
با زمان بندی بی عیب و نقص درست زمانی که ائتلاف اپوزیسیون در حال فروپاشی بود رژیم موفق شد از انزوای خود خارج شود. تهران و ریاض اعلام کردند که روابط دیپلماتیک خود را پس از وقفه هفت ساله از سر می گیرند. تماس با غرب در مورد پرونده هسته ای و آزادی دو تابعیتی های بازداشت شده در ایران نیز از سر گرفته شد. تهران امیدوار است این دیپلماسی معاملات اقتصادی یا کاهش تحریم ها را به همراه داشته باشد پولی که می تواند از آن برای آرام کردن کسانی که به دلیل فلاکت اقتصادی به خیابان ها رانده شده اند استفاده کند و آنان را از معترضان فعال تر عضو نسل Z جدا کند. با این وجود، دیپلماسی تاکنون صرفا در حد حرف بوده و نتیجه ای نداشته است.
“پرستو فروهر” هنرمند ایرانی مقیم آلمان پس از سفر به تهران در جریان اعتراضات گفته بود:”رژیم مرده است فقط هنوز آن را نمی داند و درک نکرده است”.
سقوط جمهوری اسلامی ایران بارها پیش بینی می شد اما ماندن در قدرت ۴۴ ساله رژیم همه انتظارات را زیر پا گذاشت. با این وجود، چیزی به شکل غیر قابل جبرانی شکسته است. ایران احساس تب می کند و هر موج اعتراضی بر موج قبلی افزوده می شود. اولین سالگرد درگذشت مهسا امینی به سرعت نزدیک می شود. کدام عناصر برای موج بعدی مخالفت همسو خواهند شد؟
منبع: فایننشال تایمز