مبارزه خشونتپرهیز
مبارزه بدون خشونت یک رویکرد اجتماعی و سیاسی است که در تلاش برای تحقق اهداف و تغییرات مثبت خود از طریق روشهای غیرخشونتی و صلحآمیز عمل میکند. در این رویکرد، افراد و گروهها از خشونت فیزیکی، تخریب یا تهدیدهای تهاجمی خودداری کرده و برای حقوق، عدالت، تغییرات اجتماعی یا سیاسی از ابزارهایی مانند تظاهرات مسالمتآمیز، گفتگو، اعتصابات، نافرمانی مدنی، کمپینهای آگاهیبخش و افشاگر و انتشار اطلاعات درست استفاده میکنند.
یکی از اصلیترین و مهمترین اشکال مبارزه خشونتپرهیز، نافرمانی مدنی است.
نافرمانی مدنی
نافرمانی مدنی قانونیشکنی و تشویق به قانونگریزی با استناد به حقوق بشر و اصول اخلاقی برتر از قوانین، مقررات یا دستورات سران قبیله، مقامات مذهبی، نظامی یا سیاسی است. به معنای سرپیچی علنی، عمدی و اعلام شده از دستورات، فرامین، قوانین، مقررات، اصول سنتی، اخلاقی و مذهبی است که به صورت عمومی توسط دولت یا جامعه تعیین شدهاند. این نوع نافرمانی به طور معمول به عنوان یک شکل اعتراض خشونتپرهیز در برابر سیاستها و قوانین غیراخلاقی، تمامیتخواهانه، ظالمانه، نادادگرانه، تبعیضآمیز، عقاید خرافی و ضدانسانی، ادیان و مذاهب، سنتها، رسوم اقوام یا عملکرد یک نظام سیاسی، اجتماعی یا حکومتی برای دفاع از حقوق انسانی و ایجاد تغییرات اجتماعی به کار گرفته میشود.
هدف نافرمانی مدنی افزایش آگاهی سیاسی عمومی و بسیج و همبستگی عمومی برای تغییر است. مدافعان معروف نافرمانی مدنی هنری دیوید ثورو ، مهاتما گاندی و مارتین لوتر کینگ و نلسون ماندلا هستند.
نمونههای از نافرمانی مدنی شامل مقاومت در برابر قوانین نژادپرستانه، اعتراض به جنگها، امتناع به پیوستن خدمت نظامی اجباری، عدم اجرای قوانین نادادگرانه و مخالف حقوق بشر، عدم انجام مناسک مذهبی، اعتراض به سیاستهای نابرابر سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی؛ و عدم پرداخت مالیات به عنوان شکلی از اعتراض به سیاستهای دولتی میباشد. از نمونه تاریخی نافرمانی مدنی میتوان از نافرمانی مدنی سیاهپوستان در جریان جنبش حقوق مدنی در ایالات متحده آمریکا و مبارزه مردم افریقای جنوبی در مبارزه علیه تبعیضنژادی نام برد.
ما متعهد به پیروی از قوانین حکومتهای ظالم و تبعیضگر نیستیم. وجدان ما برتر از قوانین حکومتهای تمامیتخواه است. حقوق بشر، آزادیهای بنیادی و کرامت انسان بهترین ستاره راهنمای ما در کنشهای اجتماعی و سیاسی است. در صورت اطاعت از قوانین حکومت فاسد، ستمگر و قاتل، ما نیز شریک و همدست شرارت و فساد آنها هستیم.
موانع
هرچند مبارزه خشونتپرهیز و نافرمانی مدنی کاملن قانونی است ولی رژیمهای تمامیتخواه سعی میکنند با اقداماتی غیرانسانی، سرکوب تظاهرات و مبارزه خشونتپرهیز را توجیه کنند:
دروغپراکنی و تهمتزنی میکنند و آمار و اطلاعات نادرست میدهند.
حقوقهای قانونی بشر را غیرقانونی و یا در تضاد با فرهنگ بومی مینامند.
اعتراضهای قانونی را اخلال مینامند و آنها را جرم میشمارند.
رهبران اعتراضها را به پیروی از کشورهای دشمن متهم میکنند.
ماموران رژیم تخریب و خشونت میکنند و آنها را به اعتراضکننندگان نسبت میدهند.
یکی از راههای کاهش این موانع، داشتن تاکتیکها، روشها و استراتژی روشن و مدون خشونتپرهیز، تخریبستیز و زبان احترامآمیز به انسان و رعایت کرامت بیکران فرد است.
پیروزی نافرمانی مدنی در گرو گسترده شدن آن است، آن چنان گسترده که نظامهای تمامیتخواه نتوانند آن حرکت را جرمانگاری کرده و شهروندان را مجازات کنند.
مبارزه هدفمند
ستارهی راهنمای مبارزه خشونتپرهیز و نافرمانی مدنی نرساندن آسیب به مردم، طبیعت و جامعه و همزمان کاهش امکانات مالی و سرکوب رژیم، انزوای داخلی و بینالمللی رژیم سرکوبگر و تمامیتخواه است با هدف به زانو درآوردن آن.
شهروندان ابتکار گوناگون در نافرمانی مدنی در سراسر جهان داشتهاند. هر چند رژیمهای تمامیتخواه در روشهای سرکوب، تفرقه، تهمت و دروغپراکنی و رواج اطلاعات غلط مهارتهای فراوان اندوختند، ولی خلاقیت شهروندان را پایانی نیست و بر بسیاری از این تلاشهای مذبوحانه چیره شدند. به برخی تاکتیکها و روشهای نافرمانی مدنی ممکن در ایران میپردازیم:
تحریم صنایع و خدمات وابسته به نظام
بیت رهبری و سپاه پاسداران اقتصاد کلان کشور را مصادره کرده و خرج سیاست سرکوب و گسترش جنگ میکنند. فروشگاهها، صنایع و خدمات وابسته به بیت رهبری و سپاه پاسداران را شناسائی و تحریم کنیم.
نظام رانتخوار به جای کمک به صنعت، کشاورزی، دامداری و باغداری داخلی، برای دسترسی به درآمد آسان دست به واردات بیرویه میزند. در حد امکان کالاهای داخلی بخریم و از خرید محصولات وارداتی اجتناب کنیم. به ویژه کالاهایی اساسی و پرمصرف مثل برنج، چای، سیب زمینی و ….
عدم مشارکت در بورس، کشیدن پول از بانکها و با پیشرفت جنبش و تغییر توازون قوا، عدم پرداخت قبضها، عوارضها و مالیاتها، میتواند مکمل تحریم باشد.
حفظ کار و کارگاهها
حکومت اسلامی از تولید داخلی حمایت نمیکند. بسیاری کارخانههای ایران به علت بازسازی نشدن و یا واگذاری به خودیهای ناکاربلد تعطیل شدند. کارگاهها و کارخانههای زیادی که تولیدات بسیار ضروری داشتند، تعطیل و صدها هزار کارگر و کارمند بیکار شدند. اگر برخی از هزاران کارخانههای تعطیل شده را نام ببریم: ارج (تولیدکننده لوازم خانگی)، نساجی مازندران ( قطب ریسندگی و بافندگی در ایران)، آزمایش (سازنده کولر و یخچال)، کفش بلا، تولی پرس (تولید کنندهی مواد شوینده)، پارس الکتریک و ….
کارگران و کارکنان و تشکلهای آنها باید با تمام توان و امکانات خود از تعطیلی کارگاهها جلوگیری کنند. خود مدیریت و اداره تولید را بدست بگیرند.
نامه نوشتن
با نوشتن نامه به مسئولین، جمعآوری امضا و طومار نویسی و نامههای سرگشاده از یک سو مشکلات جامعه و مردم را نشان میدهیم، از سوی دیگر بر مسئولین فشار وارد میکنیم و افکار عمومی را میسازیم و به مردم نشان میدهیم که تنها نیستند و در نهایت به بسیج همگانی و همبستگی ملی کمک میکنیم.
هر جا به کرامت انسان، حقوق بشر و محیط زیست تجاوز شد با صدای رسا و قلمی گویا اعتراض کنیم.
تولید فرهنگی و هنری
آفرینش فرهنگی و هنری بدون گرفتن مجوز و بدون سانسور باید جا بیفتد. سانسور با نپذیرفتن آن از کار میافتد. بدون گرفتن مجوز آفرینش فرهنگی و هنری خود را منتشر کنیم.
جشنوارههای هنری دولتی و فرمایشی مثل جشنواره فجر را تحریم کنیم.
موسیقی
پژوهشهای علمی، اجتماعی و روانشناسی ثابت کرده است که موسیقی تأثیرات مثبت بیشمار بر زندگی ما دارد. اگر فقط بخواهم برخی را نام ببرم: موسیقی ما را به هم نزدیک و ارتباطات اجتماعی، خلاقیت، نوآوری و آفرینش ما را تقویت میکند و در ما ایدهها جدید ایجاد میکند. انگیزه و انرژی برای مواجهه با چالشهای زندگی فراهم میکند. یکی از سالمترین تفریحات و سرگرمی و رفع خستگی است. تندرستی روحی و جسمی ما را بهبود میبخشد. آرامشبخش است و استرس و اضطراب را کاهش میدهد و به ما کمک میکند تا بهتر با احساسات خود کنار بیائیم. حافظه، تمرکز، توجه و توان یادگیری ما را بهبود میبخشد.
بر گوشکردن، آموختن موسیقی (بهویژه آموزش جوانان و کودکان)، تشکیل گروههای موسیقی (حضوری یا مجازی)، تولید موسیقی به ویژه موسیقی شاد و با صدای زنان باید با تمام توان سرمایهگذاری کنیم.
از هنرمندانی که کارهای آنها توقیف و یا ممنوع میشود با همه توان مالی، تبلیغی و ترویجی حمایت کنیم.
تولید یک آرام موسیقی و یک ترانه ویژه جنبش که همه جا نواخته شود و همبستگی ملی را نشان دهد، ضروری است.
شادی
جمهوری اسلامی رژیم عزا، مصیبت و غم است. تلاش در شاد بودن و شادکردن مبارزهای است علیه حکومت اسلامی. شادی را با رزمجویی در مبارزه علیه حکومت اسلامی ترکیب کنیم. مراسم عزاهای دولتی، تبلیغی و نمایشی مثل اربعین و ایام عزاداری محرم، صفر، موسویه، زینبیه، حسنیه و فاطمیه و … را تحریم کنیم.
رقص
رقص عضلات ما تقویت و در حفظ تناسب اندام ما کمک میکند. باعث بهبود گردش خون و افزایش قدرت قلب میشود. استرس ما را کاهش میدهد و رضایت و خوشحالی را در ما افزایش میدهد. ارتباطات و تعاملات اجتماعی ما را بهبود میبخشند. اعتماد به نفس ما را افزایش میدهد و تصویر مثبت از خود پیدا میکنیم. هماهگی حرکات، توجه به موسیقی و تمرکز، به تحرک ذهنی و تقویت حافظه ما کمک میکند. خلاقیت و خودبیانگری ما را بهبود میبخشد. گروههای رقص تشکیل دهیم و رقص کنیم. با گسترش رقص و رقصیدن هم با دگم، خرافات و شادیستیزی حکومت اسلامی مبارزه کنیم، و هم باعث احساس خوشایند در خود و دیگران شویم.
قوانین شرعی
با قوانین شرعی مغایر حقوق و کرامت انسان در عمل مقابله کنیم. بین خود قوانین و قراردادهای عرفی رایج کنیم.
برای ثبت ازدواج به روحانیون مراجعه نکنیم، بلکه ازدواج را در دفترهای عرفی ثبت کنیم. این کار از قدرت و دخالت روحانیون میکاهد و ازدواج غیر مسلمانان و همجنسگرایان را هم تسهیل میکند.
با چندهمسری اسلامی با تمام توان مقابله کنیم. زنان با همبستگی جنسیتی با صیغه و چندهمسری مقابله کنند.
برابری دختران و پسران
سکولاریسم فقط یک قانون نیست بلکه یک روش زندگی هم است. در خانه با پسران و دختران خود بدون تبعیض برخورد کنیم. در تحصیل و در تقسیم ارث، بگذاریم دختران تحصیل کنند و میراث خود را بین دختران و پسران بطور مساوی تقسیم کنیم. دارایی را بین خود و همسرمان به طور مساوی تقسیم کنیم. پس از جدائی، فرزندان را از مادر جدا نکنیم.
دانش علمی و فنآوری
بالا بردن دانش علمی و فنآوری برای استفاده در تبلیغ و ترویج جنبش و شناختن امکانات، دور زدن کنترل دشمن کمک بزرگی میکند. آشنایی بیشتر از امکانات و خطرات تلفن همراه و اینترنت حیاتی است.
رژیم در مخالفت با علوم و به ویژه علوم اجتماعی و روانشناسی شمشیر را از رو بسته است. مطالعه عمیق، به ویژه علوم اجتماعی و روانشناسی و همهی دانشهایی که رژیم تحریم کرده است را به طور وسیع پیگیری کنیم.
مبارزه با سانسور
مبارزه با سانسور یکی از ارکان مبارزه مدنی است. سانسور در ایران گسترده است از جمله سانسور اخبار و رسانهها، سانسور اینترنتی، سانسور کتابها و مقالات علمی، سانسور محتواهای هنری مانند فیلمها، نمایشنامهها و ترانهها و آهنگها.
مبارزه با سانسور گسترده باید از راههای مختلف انجام شود. ترویج آگاهی و تاکید بر اهمیت آزادی بیان و دسترسی به اطلاعات، استفاده از ابزارها و تکنولوژیهایی که سانسور آنها برای رژیم مشکلتر است، تلاش در جهت اصلاح و تغییر سیاستها و قوانین کشورها برای تضمین حقوق آزادی بیان و دسترسی به اطلاعات، همکاری بینالمللی برای محدود کردن سانسور و ترویج آزادی بیان، برخی از این امکانات است.
رسانههای و نشریههای دروغپراکن که از تمامیتخواهی و فساد و سرکوب دفاع میکند را تحریم کنیم. کتابهای سانسور شده نخریم. از نویسندگان و هنرمندانی که بدون سانسور و بدون مجوز آثار هنری تولید میکنند همه جانبه پشتیبانی کنیم. یک انتشارات و همرسانی هنری مستقل از حکومت را سازمان دهیم.
مبارزه با خرافات
خرافات باورها، اعتقادات یا دیدگاههایی اشتباه و بیاساس است که بر اساس تکرار و تلقینهای مذهبی، افسانهها، تفسیرهای نادرست از رویدادها یا ایدئولوژیهای غیرعقلانی و جزمی شکل میگیرند. این اعتقادات به طور معمول به عنوان حقایق واقعی ترویج میشوند. حکومت اسلامی تمام امکانات رسانهای مدرن را که بر اساس علم و دانش و خرافهستیزی شکل گرفت را در جهت توسعه و گسترش خرافات مذهبی و در نتیجه آن جزمگرایی و خشونت و دشمنی علیه مردم بکار گرفته است. مبارزه با خرافات حکومت اسلامی باید یک جایگاه برجسته در نافرمانی مدنی داشته باشد. با تلاش در گسترش فرآیند توسعه فهم علمی، تفکر مستقل و پرسشگری و ارتقاء آگاهی افراد با خرافات در میهن ما بهویژه خرافات مذهبی دولتی مبارزه کنیم.
در مبارزه با خرافات، مخالفت مستقیم، کمتر نتیجه میدهد. تبلیغات توجیهی و غیرتهاجمی موثرتر است. نشان دادن عواقب علمی، اقتصادی، اجتماعی و فردی مرتبط با خرافات میتواند به افراد کمک کند تا تصمیمهای بهتری بگیرند. تغییر دیدگاه افراد زمان میبرد و به ترکیبی از آگاهی، تفکر انتقادی، تجریه شخصی، ارتباطات مؤثر و احترام نسبت به دیدگاههای دیگران نیاز دارد. برای مبارزه با خرافات مذهبی در ایران باید خود را برای یک کار پیگیر و درازمدت و نفسگیر آماده کنیم.
نظام آموزشی جایگزین
آموزش در جمهوری اسلامی ایدئولوژیک، خرافاتی، تبعیضآمیز، ارتجاعی، ضد مذاهب دیگر، ضد زن، ضد تاریخ و افتخارات ایرانی است. دبیران و استادان باید کتابهای درسی جایگزین علمی، ایراندوستانه و وطنپرستانه تدوین کنند. کتابهای درسی علمی و مبلغ و مروج کرامت انسان و استقلال اندیشه و آزادی انسان. با تشکیل کلاسها و دانشگاه جایگزین، دانشآموزان و دانشجویان اخراجی سیاسی و دگراندیش، از آن میان هموطنان عزیز سنی، بهائی، یهودی، اسماعیلیه، مسیحی، زرتشتی، خداناباوران، ایزدی، صوفیه و … بدون تبعیض آموزش دهند.
کتابهای درسی تاریخ تحریف شده و ایدئولوژیزده است. معلمان تاریخ باید تاریخ واقعی مردم ایران را برای دانشآموزان بنویسند.
ادبیات ایران، این تاریخ احساسات و اندیشههای انساندوستانه، روادارانه و آزادیخواهانه مردم ما سانسور شده است. دبیران ادبیات ما باید کتابهای درسی فارسی که پژواک ادبیات راستین ایران است را تدوین کنند.
سبک زندگی
مفاهیم اجتماعی مثل سکولاریسم، آزادی، پبروی از قوانین و … تنها بر روی کاغذ نیست که اهمیت دارد، بلکه بکارگیری آنها در زندگی روزانه تعیین کننده است. در سبک زندگی خود آزاده باشیم:
از همهی جداسازیهای تبعضآمیز و توهینآمیز رژیم میتوانیم و باید سرپیچی کنیم. سالنهای غذاخوری، اتوبوس زنانه مردانه، کلاسهای دانشگاه و … باید یکپارچهسازی کنیم.
آنگونه زندگی کنیم که وجدان، تفکر مستقل و آزاداندیش ما به ما میگوید، نه آنچه روحانیون شیعه دیکته میکنند.
ورزش بانوان
گسترش ورزش زنان یکی عرصههای برابری زنان و مردان است. از کوهنوردی، ورزشهای رزمی، دوچرخهسواری و موتورسواری، شنا و شطرنج زنان و بهویژه زنان و دختران خانواده خود پشتیبانی کنیم.
افشاگری
فساد مالی و رانتخواری در ایران امری فراجناحی است. مرکز بینالمللی شفافیت اقتصادی با بررسی وضعیت ۱۷۷ کشور جمهوری اسلامی را به لحاظ فساد اقتصادی و اداری در جایگاه ۱۴۴ قرار داده است. افشای نام رانتخواران، موقوفهخواران، زمینخواران، کوهخوران و فساد مالی باید جای برجسته در مبارزه مدنی ما داشته باشد.
اقوام ایرانی
ایران کشوری است با اقوام گوناگون چون کرد، بلوچ، عرب، لر، ترکمن، … با فرهنگ، زبان و هنر غنی و گوناگون که یک سرمایه مادی و معنوی بیهمتا است. حقوق، هویت، فرهنگ و زبان این اقوام را به رسمیت بشناسیم. زبانهای آنها را با افتخار بیاموزیم، موسیقی آنها را گوش کنیم و فرهنگ غنی آنها را بیاموزیم و تبلیغ و ترویج کنیم. ما باید برعکس حکومت اسلامی که بر طبل سرکوب و عقبنگهداشت و دشمنانگاری اقوام میکوبد، دوستی و تایید حقوق، هویت اقوام را در عمل نشان دهیم.
حفظ فرهنگ، هنر، موسیقی، ضربالمثل، صنایع دستی، زبان، آداب و رسوم مثبت اقوام، پوشیدن لباس و پختن غذاهای محلی آنها، مقابله جدی با سیاست سرکوب و نابودکردن و در حاشیه راندن حکومت اسلامی است.
رازداری
بیماری، مصدومیت و داروی شخص جزء اسرار و حریم خصوصی فرد است و نباید افشا شود. حریم بیمارستان و حریم خصوصی بیماران باید از تعرض نیروهای امنیتی و انتظامی حفاظت کنیم.
کادر درمانی باید مصدومین و مجروحان تظاهرات را طبق مسئولیت حرفهای خود درمان کنند و از دادن لیست نام آنها و یا تحویل بیماران به نیروی سرکوب خودداری کنند.
کادر درمانی باید از استقلال حرفهای خود، از سوگند خود و از حفظ حریم بیمارستان پاسداری کنند.
دادگاههای علنی
شرکت در دادگاههای علنی، نشان دادن پشتیبانی خود از مبارزان دربند و مخالفت خود از محاکمات غیرقانونی و احکام غیرعادلانه بخشی از مبارزه مدنی ماست.
خانوادههای دادخواه
با همبستگی با خانوادههای شهدا و دادخواهان چهار دهه از مبارزه دادخواهانه آنها حمایت کنیم. دادخواهان پیگیرترین و مطمئنترین مبارزان گذار از حکومت اسلامی هستند.
زندانیان سیاسی
از خانوادههای زندانیان سیاسی مانند مردمک چشمان خود نگهداری کنیم. با دستههای گل، شیرینی و کتاب به دیدار زندانیان سیاسی آزاد شده و یا به مرخصی آمده برویم و این دیدار را به سنت پایدار مبارزه مدنی خود تبدیل کنیم.
اعتراض به خشونت
مبارزه مدنی باید نفیِ مطلقِ خشونتهای نظاممند مانند اعدام، شکنجه و ترور را در دستور کار دائمی خود قرار دهد. به هر حکم خشونتآمیز رژیم اسلامی اعتراض کنیم.
بزرگداشت
از مبارزان و اندیشمندان خشونتپرهیز ایرانی چون محمد مختاری، محمد جعفر پوینده و … و جهانی چون گاندی، ماندلا، … در سالروز تولد و درگذشت آنها ضمن ادای احترام یاد کنیم. نقاشی و مجسمه فعالان، جانباختگان و شخصیتهای جنبش را با اندیشههای آنها تبلیغ و ترویج کنیم.
تظاهرات
برای تغییرات در سیاستها، قوانین یا تصمیمات دولتی یا اعلام نگرانیها تظاهرات مسالمتآمیز سازمان دهیم تا بتوانیم توجه عمومی را جلب کنیم و مطالبات خود را بهتر به نمایش بگذاریم. نگرانیها و خواستههای خود را در رابطه با موضوعات مختلفی از جمله حقوق شهروندی، حقوق بشر، عدالت اجتماعی، نابودی محیط زیست و… با قدرت و به روشنی نشان دهیم.
تظاهرات میتواند هنری هم باشد. اجرای سریع تئاتر کوتاه، رقص، آواز، موسیقی و پراکنده شدن پس از اجرا.
شعارنویسی
شعار نویسی و نقاشی بر روی دیوار تاثیر فراوان دارد. (در شعارنویسی و نقاشی باید مواظب بود که تلفن همراه با خود نداشته باشیم. حتی اگر تلفن در حالت در هواپیما باشد قابل ردیابی است. نیروی امنیتی با گزارشی که از ساعت و محل شعارنویسی دریافت میکنند قادر به ردیابی شعارنویس میشوند.)
اعتصاب
اعتصاب و تحصن برای همدردی و همراهی با دیگر اصناف و اعتصاب برای پشتیبانی از جنبش به همبستگی ملی و تجربه مبارزاتی و نشان دادن توان مبارزان کمک شایان میکند و باید برای برنامهریزی و کمکهای لجستیکی آن سرمایهگذاری کنیم.
تظاهراتی چون شعاردادن شبانه بر پشت بامها، کوبیدن بر قابلمههای خالی و پهنکردن سفرههای خالی که در جنبش ایران بسیار دیده شده است، مکمل اعتصابات میتواند باشد.
صندوق بازنشستگی
کانونها و تشکلهای بازنشستگان باید کنترل و نظارت تخصصی بر امکانات و سرمایههای صندون بازنشستگی کشو رار داشته باشند تا امکانات صندوق در سرکوب مبارزات عدالتطلبانه، در پروژههای گسترش جنگ فرقهای حکومت اسلامی، در پروژههای آلاینده و نابودکننده محیط زیست، قرض دادن به دولتهای فاسد و … سوء استفاده نشود.
محیط زیست
حفظ محیط زیست، نیالودن آب، خاک و هوا باید صفتِ ویژه کنشگران نافرمانی مدنی شود.
تلاش در جهت کاهش استفاده از وسایل نقلیه با سوخت فسیلی به ویژه کاهش مصرف بنزین، تشویق پیادهروی و دوچرخه سواری، دستهبندی و مدیریت زبالهها باید عادت روزانه ما شود، در صورت امکان مواد غذائی گیاهی را کمپوست کنیم. تفریحگاهها و خیابانها و کوچهها را تمیز نگداشته باشیم.
کمپینهای درختکاری، جمعآوری زباله در محلات، خیابانها و پارکها، مصرف نکردن پلاستیک و … سازمان دهیم.
زمین را تمیز نگهداشته باشیم، حافظ محیط زیست و یار و یاور عزیزان پاکبان باشیم.
سیاست خارجی
با سیاست خارجی جنگطلبانه رژیم، با دخالت رژیم در امور کشورهای دیگر، با سرمایهگذاری رژیم در تشکیل شبهنظامیان اسلامگرا، با گسترش اسلامگرائی رژیم از سفره مردم و جان فرزندان مردم با تمام امکانات مبارزه کنیم.
همبستگی بینالمللی
با حمایت از و هماهنگی با مبارزه مدنی و حمایت از مقاومت زنان افغانستان، پاکستان، ترکیه و سایر کشورهای منطقه و جهان، مبارزه مدنی را بینالمللی کنیم.
لابیگری
ما با لابیگری قادر بر تأثیرگذاری بر تصمیمات سیاسی، اقتصادی یا اجتماعی هستیم. لابیگری میتواند با استفاده از روشهای مختلفی مانند مذاکره، ارائه آمار، اطلاعات و یا نتایج پژوهشها به صورت شفاف و علنی یا به صورت مخفی و نهانی انجام شود.
با یک جستجوی ساده در اینترنت میتوانیم نام و روش تماس نمایندگان، دولتمردان، وکلاء، هنرمندان و نویسندگان سراسر دنیا را پیدا کنیم. همهی ما میتوانیم به طور فردی یا جمعی لابیگری کنیم و از آنها بخواهیم برای توقف سرکوب، اعدام و رعایت حقوق بشر، رژیم ایران را تحت فشار قرار دهند و از جنبش مردم ایران حمایت کنند.
ریزش در نیروی سرکوب
برای کاهش خشونت نیروهای سرکوبگر، تزلزل در آنها و درنهایت پیوستن آنها به مردم باید از تمام امکانات و ارتباطات خود استفاده کنیم.
روشنشدن اینکه گذار از حکومت اسلامی به نفع، ایران، خانواده و فرزندان سرکوبگران نیز است، ریزش را تشدید میکنیم.
ملاک، مواضع کنونی افراد سازمانهای نظامی و دیگر فعالان و شخصتهای حکومت اسلامی است. با نیروهای ریزشی باید با احترام برخورد کنیم، آنها را با آغوش باز بپذیریم و اهمیت کار آنها و شجاعت آنها در بریدن از رژیم ستایش کنیم.
دفاع مشروع
ما مبارزان مدنی خشونتپرهیز، هرگز آغازگر خشونت نیستیم، از خشونت و تخریب در مبارزه دوری میکنیم ولی یک مبارز منفعل هم نیستیم و از حق دفاع از خود، حق زندگی و حق اعتراض صرف نظر نمیکنیم. حق دفاع مشروع به ما مبارزان حق دفاع از خود میدهد ولی در مرز انتقامجویی متوقف میشود.
جلوگیری از دستگیری مبارزان و زنان مبارزه در راه آزادی پوشش، پناه دادن و مخفی کردن مبارزانی که خطر دستگیری آنها را تهدید میکند و کمک به مجروحان و مصدومان تظاهرات، بخشی از دفاع مشروع در مبارزه مدنی ماست.
شوراهای محلات
با تشکیل شوراهای تصمیم محلات، کوچهها و روستاها، اداره امور محلات خود را بدست بگیریم. به نیازمندان کمک کنیم. برای خدمات بنیادی محل زندگی، آب آشامیدنی، پاکی محیط زیست، درختکاری و زیباسازی محل سکونت خود به طور دستهجمعی تلاش کنیم.
انکار رژیم
جنبش براندازی رژیم نه تنها مخالف رژیم است، بلکه انکار آن است. وقتی رژیم خشونت میکند، جنبش خشونت پرهیز است. وقتی رژیم جنگ میخواهد، جنبش صلح طلب است. وقتی رژیم از ادبیات و تاریخ کشور ایران متنفّر است، جنبش به آن عشق میورزد. وقتی رژیم بددهن و لجنپراکن است، جنبش با عزت و احترام از انسان یاد میکند. وقتی رژیم تهمت میزند و آمار، ارقام و اطلاعات نادرست ارائه میکند، مبارزان جنبش در اظهارات خود با وسواس و مسئولیت بر خورد میکنند. وقتی رژیم قانونشکن، فساد، ماجراجو و بیاخلاق و ناقض حقوق بشر است، در نافرمانیِ مدنیِ مبارزان، قانون، اخلاق، حقوق بشر، عزت و کرامت انسان نقش بنیادین و تعیینکننده دارد.
درخواست کمک
خیلی خوشحال میشوم از شما بیاموزم. تجربه عملی مبارزه خشونتپرهیز و نافرمانی مدنی خود را با من در میان بگذارید. ما باید مجموعهای از نافرمانی مدنی هدفمند و شیوه موثر اجرای آنرا شناسایی و تعریف کنیم و در هرجا امکان آنرا داریم بکار گیریم. ممنون میشوم اگر نافرمانی مدنی هدفمند دیگر مناسب شرایط کنونی ایران میشناسید برای من بنویسید و یا همرسانی کنید.
احد قربانی دهناری نویسنده، پژوهشگر و کنشگر سیاسی