//

آیا شهدای سال ۱۳۵۷ قابل مقایسه با شهدای سال ۱۴۰۱ هستند؟

این روزها که فضای انقلابی بر جامعه مستولی است و بیم‌ها و امیدهای بسیاری در مورد آینده سیاسی کشور وجود دارد،‌ برخی تلاش می‌کنند با مقایسه وقایع سال ۱۳۵۷ و سال ۱۴۰۱ نقاط مشترک آن را یافته و آن را هم راستا با انقلاب امروز مردم ایران بدانند.

خواندن این مطلب 9 دقیقه طول میکشد.

این روزها که فضای انقلابی بر جامعه مستولی است و بیم‌ها و امیدهای بسیاری در مورد آینده سیاسی کشور وجود دارد،‌ برخی تلاش می‌کنند با مقایسه وقایع سال ۱۳۵۷ و سال ۱۴۰۱ نقاط مشترک آن را یافته و آن را هم راستا با انقلاب امروز مردم ایران بدانند.

جامعه‌ی ۱۳۵۷ ایران ناگفته‌هایی با حکومت وقت داشت که با شروع اعتراضات تلاش کرد آن را به گوش حکومت برساند اما روحانیونی که خیلی زودتر شرایط را مساعد تغییر رژیم می‌دیدند با سوء استفاده از شرایط آن زمان از جمله اعتبار روحانیت در نظر عوام، دانش کم عموم مردم و سرعت بسیار پایین گردش اطلاعات اعتراضات آن سالها را به سمت انقلابی شدن سوق دادند و این باور را در اذهان عموم مردم بوجود آوردند که نیاز جامعه، انقلاب و تغییر تمامی ساختار حکومتی است.

در گیر و دار این شرایط جوانان با شور انقلابی وارد شدند، نگاه روحانیت به آینده را بی چون و چرا پذیرفتند و بدون پرسشگری از اصل و اساس تفکر روحانیون واقعه‌ای را رقم زدند که کشور را امروز به لبه‌ی مرز نابودی کشانده است.

وقایع انقلابی آن روزها هر چند بنابر ادعای انقلابیون منجر به کشته شدن افراد زیادی توسط حکومت وقت شد اما هرچه از آن روزها می‌گذرد و رفتار و تفکر جمهوری اسلامی آشکارتر می‌گردد، دو چیز خود را به وضوح نشان می‌دهد، نخست آنکه کشته‌های وقایع ۱۳۵۷ هیچگاه به اندازه‌ای نبوده که جمهوری اسلامی و موسسان آن طی سالها ادعا کرده‌اند، چرا که رفتار جمهوری اسلامی در دروغ پراکنی و ارائه آمار نادرست در هر امری به ما نشان می‌دهد که این رویکرد از پیش از استقرار جمهوری اسلامی نیز وجود داشته و واقعیتی نیست که در طول حیات آن شکل گرفته باشد، و هر کجا کشتاری در حد وسیع نیز صورت گرفته با هدف شهید سازی و با دخالت عوامل جمهوری اسلامی قبل و بعد از استقرارش بوده است (رجوع شود به وقایع سینما رکس آبادان). از این روی ادعای جمهوری اسلامی و طرفدارانش بر کثرت افراد کشته شده در وقایع منتهی به بهمن ۱۳۵۷ ادعایی موهوم و مخدوش است.

دوم آنکه رهبران جمهوری اسلامی از ابتدای مخالفتها با رژیم پیشین، تا استقرار، و تا امروز که شاهد آن هستیم با خدعه و فریب جوانان را به بیراهه کشیده تا اهداف تمامیت خواهانه خود را پیش ببرند و آنکه خون مردم ایران را به بهانه شهادت طلبی پایمال نموده در حقیقت جمهوری اسلامی است. متاسفانه واقعیت آن است که اگر بخواهیم کشته شدگان پیش از ۱۳۵۷ را انقلابی و شهید بنامیم در حق شهدای آزادی‌خواه این روزها که خواسته خود را می‌دانستند و آن را به روشنی فریاد می‌زدند ستم روا داشته‌ایم. کسانی که ندانسته به برقراری و پایداری جمهوری اسلامی کمک کرده و در راه آن کشته شدند فریب خوردگانی بیش نبوده و مظلوم واقع شده‌اند،‌ اما کسانی دانسته و عامدانه سرسپردگی این حکومت را پذیرفته‌اند، قبل از مرگشان و پس از آن شایسته احترام نیستند.

به گواه تاریخ چه بپسندیم یا نه،‌ در سال ۱۳۵۷ کشور نیاز به انقلاب نداشت و می‌شد از طریق اعتراضات سراسری با شیبی ملایم به خواسته اکثریت رسید و با رشد اقتصادی که در آن زمان شکل گرفته بود، کشور را در مسیر درست قرار داد. هر چه از سالهای آغازین جمهوری اسلامی گذشت باور به پیشرفت و شکوفایی کشور کمرنگ‌تر و با این نگاه جایگزین شد که روحانیون در حقیقت به ایران هجوم آورده و از ابتدا با چشم داشت به منابع و ثروتهای سرشار این سرزمین قصد ایجاد یک حکومت دیکتاتور را داشته است. در نتیجه مقایسه این دو واقعه از این منظر امری بیهوده می‌نماید.

مرجع: شورای همبستگی آزادی برای ایران