به گزارش فرانیوز، مولانا عبدالحمید گفت: ایران تنها کشور دینداران نیست، بلکه کشورِ همۀ مردم ایران اعم از دیندار و غیردیندار و مسلمان و غیرمسلمان است. اگر از شایستگان همه فارغ از دین و مذهب و گرایش کار میگرفتند مطمئنا کشور به الگویی کمنظیر در دنیا تبدیل میشد، اما متاسفانه بعدها و به مرور زمان قطار و کاروان انقلاب عدهای از مردم را که بر این قطار سوار شده و با کاروان همراه شده بودند، از خود جدا کرد. کسانی را که دیندار نبودند و یا احزاب و گروههایی را که برای انقلاب کشته هم دادند و به زندان هم افتادند، بیرون کردند.
او ادامه داد: به همینصورت هر چه جلوتر رفتیم یک طیفی از کاروان انقلاب خارج شدند. قومیتها و مذاهبی که با انقلاب همراهی کردند و در این راه مبارزه کردند و کشته دادند گرفتار تبعیض شدند و سیستم کشور حتی به سمت «مذهب» رفت و بسیاری از برادران شیعۀ ما که انسانهای توانمند و لایقی بودند و میتوانستند در کشور تحول ایجاد کنند را هم با بهانههایی از قبیل عدم التزام به اسلام و یا عدم التزام به جمهوری اسلامی، به کار نگرفتند، درحالیکه اگر کار به فرد باوجدان و توانمند سپرده میشد این مشکلات پیش نمیآمد.
امامجمعه زاهدان افزود: جمعی از انقلابیون و دلسوزان و مردم ایران احساس کردند که این سیستم نیاز به اصلاح دارد و «اصلاحطلبان» پرچم بلند کردند و به میدان آمدند و همۀ ما به اصلاحطلبان پیوستیم، زیرا احساس میکردیم این یکی از نیازهای بزرگ کشور است. اما اصلاحطلبان هم که مردم به آنها رأی دادند موفق نشدند. ما به رؤسای جمهور که رأی دادیم شرط این بوده که قانون اساسی را اجرا کنند و شعار آنها نیز همین بوده، اما نتوانستند قانون را اجرا کنند. اصلاحطلبان قدرت را در دست گرفتند اما در ایجاد اصلاحات شکست خوردند، زیرا نگذاشتند کار کنند. البته اینکه خودِ آنها تا چه اندازه در ایجاد اصلاحات جدی بودهاند خدا بهتر میداند.
وی گفت: کمکم کار به جایی رسید که همان طیفهای خاص را هم بیرون کردند و صلاحیتشان تایید نشد و از آنها در مدیریتها کار گرفته نشد. جای تعجب است که بسیاری از رؤسای جمهور نیز از قطار انقلاب عقب ماندند و بلیط قطار به آنها نرسید. اکنون فقط یک طیف باقی مانده و این برای کشور ضرر و نقصان داشته و کشور را با بنبست مواجه کرده است.
عبدالحمید خاطرنشان ساخت: ما غرض و هدف خاصی نداریم، بلکه دلسوز حاکم و ملت و کشور هستیم. دلمان میسوزد که چرا در کشور از ظرفیت دین استفاده نشده است. اولا ما باید به انسانیت فکر میکردیم، ثانیا وقتی بحث «دین» را مطرح کردیم نباید وارد «مذهب» میشدیم. بنده بارها خطاب به علما و صاحبان حوزههای علمیه فریاد زدم که به سمت «مذهب» نروید، زیرا «مذهب» شما را محدود میکند و مردم را از شما جدا میکند. اگر به اصل اسلام که بر مسیر انسانیت است و به دین و سیرۀ حضرت رسول صلیاللهعلیهوسلم و صحابه و حضرت علی فکر میشد این مشکلات پیش نمیآمد.
او افزود: ما باید از همۀ انسانها اعم از مسلمان و غیرمسلمان و مسلمانی که به اسلام التزام دارد یا ندارد کار میگرفتیم. بنده بارها گفتهام ما استانداری که فقط سحرخیز باشد و یا در نماز جمعه شرکت میکند نمیخواهیم، بلکه استانداری میخواهیم که برای ملت کار کند و رضایت مردم را حاصل کند.
مولانا عبدالحمید تصریح کردند: ملت ایران دارای ظرفیت بسیار وسیعی است. ایرانیان اگر میدان داشته باشند نهتنها ایران، بلکه اروپا را هم میتوانند اداره کنند. چنانکه امروز در خارج از کشور ایرانیانی هستند که در آمریکا و اروپا بهعنوان صاحبان فکر و اندیشه معروف هستند.
اگرچه در داخل هم چنین افرادی هستند که شاید بعضی از آنها در زندانها باشند. بنده معتقدم اگر به بعضی از زنان و مردانی که در زندان هستند اجازه و اختیار بدهید همین زنان هم میتوانند کشور را متحول کنند. بسیاری از افرادی که امروز در زندان هستند انصاف این بود که آنها را در مدیریت کشور مشارکت میدادید و بهعنوان رئیسجمهور و وزیر از آنها کار میگرفتید.
امامجمعه زاهدان در ادامه گفت: اکنون که در چهلوپنجمین سالگرد پیروزی انقلاب قرار داریم، در بین همین مردمی که آن زمان برای اقتصاد و معیشت و عدالت و آزادی قیام کردند، همهپرسی برگزار کنید و از آنها بپرسید که چند درصد از آنها راضی هستند. بنده اگر در این کشور نقشی میداشتم همهپرسی برگزار میکردم و به خواست ملت تن میدادم. مردمیبودن و شنیدن حرف مردم بسیار مهم است.
او خاطرنشان ساخت: این حکومت در ابتدا «مردمی» بود، اما اتفاق بزرگی که پیش آمد این بود که سیستم به سمت نظامیان چرخش پیدا کرد و بر مشکلات افزوده شد، زیرا نظامیان برای کار دیگری که دفاع از تمامیت ارضی کشور و کارهای دفاعی است آموزش دیدهاند و سیاستهای داخلی و خارجی و سیاستهای اقتصادی را نمیتوان از طریق نظامیان پیش برد و این موضوعِ مسلّمی در دنیاست. کارهای سیاسی را باید سیاسیون انجام بدهند تا بتوانند سیاستها را به درستی تنظیم کنند. مساله نظامی یک بُعد کشور است و برای ابعاد دیگر کشور نیاز است با متخصصان و صاحبان فکر مشورت شود.
مولانا عبدالحمید گفت: وقتی سیستم کشور به سمت نظامیان رفت سبب ایجاد اینهمه مشکلات و نارضایتیها گردید. امروز دلار به ۶۰هزار تومان رسیده است. با این دلار چه کسی میتواند زندگی کند؟ استاندار و فرماندار و نیروهای مسلح و کارمندان نمیتوانند با این قیمت دلار زندگی کنند. اینکه کارگر و بازنشسته و معلم و اصناف مختلف روزانه فریاد میزنند واقعیت این است که برای تامین نیازهای زندگی خودشان گیر کردهاند. بعد از انقلاب دلارِ هفت تومانی را تحویل گرفتیم؛ یعنی یک دلار، ۷ تومان و ۷هزار تومان یکهزار دلار بود. حالا که ۶۰هزار تومان یک دلار شده است یک تاجر هم نمیتواند تجارت کند.
او تاکید کرد: بزرگانی که در رأس کشور قرار دارند باید برای ملتی که تحت فشار قرار دارد فکر کنند تا از این وضعیت بیرون بیاید. اینها ملت شما هستند. ما برای خودمان هیچ چیزی نمیخواهیم و آنچه میگوییم از روی دلسوزی و احساس مسئولیت است و این را تکلیف خودمان میدانیم که این مسائل را مطرح کنیم، چنانکه در گذشته نیز در جلسات و کنفرانسها اصل مسائل را مطرح کردهایم. بنده عادت ندارم از کسی مداحی و تعریف بیجا بکنم.
امامجمعه زاهدان تصریح کرد: سیاستهایی که تا کنون وجود داشته جواب مثبت ندادهاند و باید تغییر پیدا کنند. اعتقاد بنده آن است که ما باید به اول انقلاب برگردیم؛ همانطور که در آن روزها تمام طیفها در انقلاب حضور داشتند، امروز هم باید همۀ قومیتها و طیفها و دیندار و غیردیندار در قدرت شریک باشند و وارد میدان بشوند. زندانیان سیاسی را بیرون کنید و از آنها بخواهید که برای امور کشور برنامهریزی کنند. یکی از مشکلات بزرگی که در اوایل انقلاب وجود داشت این بود که تمام مسائل را در اختیار جوانان بیتجربه قرار دادند و امروز هم همان وضعیت وجود دارد، درحالیکه اختیار باید در دست بزرگان باشد و از جوانان باتجربه هم کار گرفته شود.
او تاکید کرد: امروز فشار بر ملت بسیار سنگین است و مردم با اعدام و سختگیری نمیتوانند عقب بکشند، زیرا وقتی شکم گرسنه باشد و بچهها از شدت گرسنگی گریه کنند همه پریشان میشوند. لذا بهتر است برای کشور و ملت فکر اساسی بکنید. ایران و ملت ایران یکی از کشورها و ملتهای بزرگ و مهم دنیاست؛ باید برای این کشور و ملت به نحوی فکر و برنامهریزی بشود که شایستۀ این ملت و خودِ مسئولان است.
مولانا عبدالحمید در بخش پایانی سخنان خود در مراسم نماز جمعه زاهدان به جانباختن «سپهر شیرانی»، جوان دانشجوی بلوچ اشاره کردند و گفت: آقای سپهر شیرانی که از یکی از دانشجویان است بهصورت مشکوکی به قتل رسیده و این موضوع در داخل و خارج از کشور بازتاب زیادی داشته و سبب نگرانی مردم شده است. درخواست بنده از مسئولان آن است که این مسأله را بهصورت دقیق ریشهیابی و بررسی کرده و واقعیتها را به مردم گزارش دهند.
او افزود: اگر در مسائل «صادقانه» برخورد شده و واقعیتها گفته شوند مردم تسلی میشوند، اما اگر رسیدگیها سرسری باشد و مردم آن را جانبدارانه بدانند این سبب نگرانی مردم میشود. لذا اگر کسی مرتکب خطایی شده و در کشتن این جوان دست داشته هر کسی که است، باید مجازات شود.