حاشیه نشینی

حاشیه‌نشینی در یک دوره ۳۵ ساله از ۶۰۰ هزار به بیش از ۲۵ میلیون نفر افزایش یافته است

سیدمحمدعلی مصطفوی، مجری سابق طرح احیا و تعادل‌بخشی آب‌‌های زیرزمینی در وزارت نیرو، گفت که جمعیت حاشیه‌نشین شهرهای ایران در یک دوره 35 ساله از 600 هزار نفر به بیش از 25 میلیون نفر افزایش یافته است.

خواندن این مطلب 10 دقیقه طول میکشد.

به گزارش فرانیوز، محمدعلی مصطفوی در گفتگو با شرق تاکید کرده است که قانون «ملی‌شدن آب» که در سال ۱۳۴۷ به تصویب رسید و ۲۰ محدوده از جمله جیرفت و مشهد و ورامین ممنوعه اعلام شدند.

مصطفوی گفته است که «همان موقع‌هم زنگ‌های خطر برای ایران به صدا درآمده بود. بنابراین باید بسیار دست به عصا و بسیار مدبرانه و با نگاه تخصصی حرکت کنیم، برای اینکه بود و نبود ایران به آب زیرزمینی مربوط است.»

این کارشناس آب می‎گوید: دشت های ایران با ۱۵۰ میلیارد مترمکعب کسری مخزن آب زیرزمینی و با پدیده فرونشست در بسیاری از دشت های کشور مواجه است، قنوات خشک و کم آب شدند و بسیاری از روستاها از سکنه خالی شده اند. طبق آماری که از وزارت کشور در سال های گذشته داشتم، در استان خراسان جنوبی به دلیل خشک سالی ها و کم آبی ها و بهره برداری های بی رویه بیش از ۲۰۰۰ روستا از سکنه خالی شدند. آماری هم نشان می دهد که جمعیت حاشیه نشین شهرهای ایران در یک دوره ۳۰تا ۳۵ ساله از ۶۰۰ هزار نفر به بیش از ۲۵ میلیون نفر افزایش یافته. اینها فاجعه است؛ هم از نظر ملی، هم از نظر فرهنگی، هم از نظر اقتصادی.

مصطفوی تاکید دارد که وقتی این سبقه تاریخی را نگاه می کنیم، می بینیم که مدیریت منابع آب و تامین آب سالم برای ایران و حتی برای مسائل و مصارف صنعت و کشاورزی با مشکلات بزرگ و یک بحران بسیار جدی مواجه است.

بنا به گفته مصطفوی کارشناس منابع آب، سهم تامین آب کشور از آب زیرزمینی بالغ بر ۵۵ درصد است و در بخش شرب در برخی استان ها این سهم به صد درصد می رسد اما چگونه می شود یک چنین مهمی از نگاه حاکمیت به دور بماند و علاقه ای برای اجرای طرح های تعادل بخشی آب زیرزمینی نداشته باشند؟ این موضوع به همان نگاه عرضه محور و سازه ای نگر باز می گردد. اما در سال ۹۱ گزارش هایی تهیه و برای مقامات اصلی کشور ارسال می شود و آنها تصمیم به فعال کردن دوباره شورای عالی آب گرفته می شود. شورای عالی آب از سال ۸۵ عملا تا اواخر سال ۹۱ تعطیل بود. یعنی هیچ جلسه ای تشکیل نداد و این موضوع برای دولت های وقت اهمیتی نداشت. حال آنکه نزدیک به ۶۰ درصد خسران منابع آب زیرزمینی کشور در همین دوره اتفاق افتاد. به نظر می رسد وضعیت آب های زیرزمینی کشور در این سال ها برای دولت های وقت اهمیتی نداشت.

مصطفوی می گوید: در شرایطی داریم منابع آب مان را مدیریت می کنیم که اصلا طرحی به عنوان طرح آمایش سرزمین نداریم. دوست داریم در استان اصفهان کارخانه فولاد بزنیم! دوست داریم در استان کرمان کارخانه پتروشیمی بزنیم! دوست داریم در استان خراسان کارخانه سنگ آهن بزنیم! بعد با رانت ها و فشارهای سیاسی وزارت نیرو را ناگزیر می کنیم پروانه برای بهره برداری آب آنها را صادر کند. از کجا؟ چگونه؟ امروز دیگر جاده های ریلی و هوایی و زمینی در اولویت کشورها برای بازرگانی نیست. جاده های دریایی برای بازرگانی در اولویت است. جمعیت ساکن در حوزه خلیج فارس ما آیا به سه میلیون نفر از جمعیت ۸۵ میلیون ایران می رسد؟! اینها تصمیمات اشتباهی است که داریم می گیریم و بر این طبل اشتباه هم دائم کوبیده می شود. چون مسئولان نگرشی عرضه محور و سازه ای نگر دارند.

مصطفوی در پاسخ به این سوال که آیا راه نجاتی هست، می گوید: ما اگر ۲۰ درصد مصرف آب کشاورزی، بهره برداری از آب زیرزمینی و منابع آب سطحی را مدیریت کنیم؛ این کشور پایدار می شود. البته باید از ۶۰ درصد حداکثر پتانسیل آب تجدیدپذیرمان استفاده کنیم و الان داریم بیش از ۱۰۰ درصد استفاده می کنیم. این کمک می کند که توان پیدا کنیم و سرعت سقوط را کم کنیم. باید تصمیم های سخت بگیریم. شاید لازم باشد کارخانه مثلا فولاد فلان جا را از آنجا جمع کنیم. شاید لازم باشد پایتخت را عوض کنیم. کدام سیاست مداری جرئت می کند تهران را از پایتختی بیندازد؟ مرد بزرگی می خواهد تا این تصمیم بزرگ را بگیرد. چه کسی جرئت می کند بعضی از صنایع را از کرمان منتقل کند؟ چه کسی جرئت می کند ۸۰ هزار هکتار باغ پسته رفسنجان که دارد آن دشت را نابود می کند، تعطیل کند؟ اینها تصمیماتی است که باید گرفته شود.