ناامیدی نسبت به آینده به جامعه پزشکی رسید؛ ۱۳ رزیدنت در یک سال خودکشی کردند

نماینده پزشکان متخصص طرحی کشور از خودکشیِ یکی از رزیدنت‌ها طی چند هفته‌ گذشته خبر داده و می‌گوید: «از ۱۴۰۰ تا ۱۴۰۱، یعنی فقط طی یک سال، سیزده رزیدنت خودکشی کرده‌اند».

خواندن این مطلب 12 دقیقه طول میکشد.

به گزارش فرانیوز، علی سلحشور نماینده پزشکان متخصص طرحی کشور در نظام پزشکی که با خبرگزاری ایلنا گفتگو کرده است، می‌گوید: «رزیدنت‌ها با حقوق ناچیز و بدون بیمه و سنوات مجبورند کار سنگین انجام بدهند و با این وضعیت، امیدِ چندانی به آینده ندارند».

او افزوده است «مسئله‌ی اصلیِ ما مشکلاتِ معیشتی است. یک کلام بگویم که حقوقِ یک پزشکِ متخصصِ شاغل در بیمارستان دولتی، کفافِ نیازهای اولیه‌ی زندگی‌اش را هم نمی‌دهد…»

 به گفته‌ سلحشور، اکثر پزشکان در سیستم دولتی کار می‌کنند و درآمدِ چندانی ندارند. او می‌گوید: «تنها مبلغی که می‌توانیم روی آن حساب کنیم، حقوق ثابتی است که این حقوق برای پزشکان مجردِ متخصص حدود ۱۰ تا ۱۱ میلیون تومان و برای پزشکانِ متأهل متخصص حدود ۱۳ تا ۱۴ میلیون تومان است».

 او در موردِ کارانه‌هایی که گفته می‌شود رقم آن به ۶۰ – ۷۰ میلیون تومان و بلکه بالاتر می‌رسد نیز توضیح می‌دهد: «این کارانه‌های بالا معمولا مربوط به اعضای هیئت علمی است که رزیدنت‌های بسیاری زیر دستشان هستند و ویزیت‌ها و عمل‌های جراحی را انجام می‌دهند؛ کارانه‌ی رزیدنت‌ها به نام اعضای هیئت علمی نوشته می‌شود؛ برای همین میزانِ کارانه‌ی آن‌ها بالا می‌رود. اینها حتی ۱۰ درصد از پزشکان هم نیستند و اکثر پزشکان متخصص، اگر تمام وقت در بیمارستانهای عمومی کار کنند، باز هم کارانه‌شان به ده میلیون تومان نمی‌رسد».

 نماینده پزشکان متخصص طرحی می‌گوید: «تصور مردم نسبت به پزشکان، مربوط به نهایتا ۵ تا ۱۰ درصدِ آن‌ها است؛ پزشکانی که مطب خصوصی دارند و مطبشان همیشه پُر است. متخصصانی که یا در سیستم دولتی نیستند و یا اگر هم باشند به صورتِ پاره وقت کار می‌کنند. مردم بیشتر این دسته از پزشکان را می‌بینند، اما وضعیتِ بالای ۹۰ درصد از پزشکان اینگونه نیست».

 او سپس سالهایِ تحصیلیِ یک پزشکِ متخصص را می‌شمارد و می‌گوید: «۷ سال ونیم برای پزشکی عمومی، ۲ سال برای طرح، ۴ سال برای تخصص و باز ۲ سال دیگر برای طرح. یعنی یک پزشک متخصص در یک بازه‌ی زمانی ۱۵ – ۱۶ساله در دانشگاه و بیمارستان‌های مناطق محروم مشغول تحصیل است و اگر این مسیر را بدونِ وقفه طی کند، در سن ۳۴ – ۳۵ سالگی از دانشگاه خارج می‌شود. کمترین انتظاری که از این همه تلاش و استرس داشتیم این بود که حقوقمان کفافِ هزینه‌های یک زندگیِ ساده را بدهد که نمی‌دهد…»

 «امید به آینده‌مان کم شده…» این جمله‌ای است که نماینده پزشکان متخصص طرحی برای توصیفِ وضعیتِ این گروه از پزشکان می‌گوید: «فشار کاری سالهای قبل هم وجود داشت، اما نارضایتی از وضعیت شغلی تا این حد نبود و درآمد نسبت به تورم و قیمت‌ها فاصله‌ی نجومی نداشت».

او ادامه می‌دهد: «در گذشته وقتی یک پزشک بعد از سال‌ها تحصیل و گذراندنِ طرح شروع به کار می‌کرد، مطمئن بود که بالاخره بعد از یک دوره‌ی چندساله می‌تواند لوزامِ اولیه‌ی زندگیِ خود را تأمین کند؛ ماشین و خانه بخرد و یک زندگیِ متوسط برای خود فراهم کند. الان اما متخصصی که بعد از ۱۵ سال تحصیل، تخصص می‌گیرد، مطمئن است که با چند سال کار در سیستمِ دولتی ماشین هم نمی‌تواند بخرد، چه برسد به خانه که عملا تبدیل به رویا شده است».

 به گفته‌ی این پزشک جوان، مهاجرت بین پزشکان به یک امر معمول تبدیل شده و سال گذشته بالای ۴هزار پزشک برای مهاجرت، گواهی حسن انجام کار (good standing certificate) گرفته‌اند که عدد وحشتناکی است.

 سلحشور همچنین از گرایشِ تعدادی از پزشکان متخصص برای رفتن به سمتِ کارهای دیگر خبر می‌دهد: «بسیاری از پزشکانی که تخصص داخلی، زنان، بی‌هوشی، جراحی عمومی و… دارند، چون با تخصصشان نمی‌توانند حداقل نیازهای زندگی‌شان را فراهم کنند، به کار زیبایی رو می‌آورند. خیلی از پزشکان هم کلا پزشکی را کنار می‌گذارند و ترجیح می‌دهند به سراغ کار آزاد بروند».

 ایلنا در ادامه نوشته است: اگرچه اوضاعِ نیروی کارِ ساده و حداقل بگیر مناسب نیست، اما آنطور که مشخص است، نیروی کار متخصص نیز وضعیتِ خوبی ندارد. سقوطِ سریع‌تر و ساده‌‎تر به زیر خط فقر، آنچنان که مرکز پژوهش‌های مجلس نیز در گزارشی به آن اذعان دارد، دیگر صرفا مختصِ گروه های ناتوان یا بازمانده از رشد اقتصادی نیست و می‌تواند به سایر گروه‌های مختلف با ویژگی‌های مختلف نیز تسری یابد.

 در چنین وضعیتی است که ناامیدی چنان مسری می‌شود که هم کارگرِ ساده‌ی یک کارخانه را در برمی‌گیرد و هم پزشکی که سال‌ها برای گرفتنِ تخصص درس خوانده است. اینکه ۱۳ رزیدنت در طول یک سال دست به خودکشی می‌زنند و ۴ هزار پزشک برای خروج از کشور اقدام می‌کنند، نتیجه‌ی مسلمِ همین ناامیدی است.