/

کیوسک امروز؛ رمزگشایی از پیام‌های معنادار برجامی/ فرونشست به ۳۰۰ متری تخت جمشید رسید/ خوانش متفاوت نخبگان با حاکمان/ آزادسازی یا مسدودسازی پولهای بلوکه ایران/ دو سویه مهاجرت نخبگان و پذیرش پناهندگان

روزنامه‌های صبح امروز، دوشنبه سوم مهر ماه به مباحثی پیرامون رمزگشایی از پیام‌های برجامی، فرونشست در حوالی تخت جمشید، خوانش نخبگان و حاکمان، پولهای بلوکه ایران و مهاجرت نخبگان و پذیرش پناهندگان افغان پرداخته‌اند.

خواندن این مطلب 52 دقیقه طول میکشد.

به گزارش فرانیوز، نگاهی داریم به عناوین و گزارشات چند روزنامه صبح کشور که در ادامه می خوانید؛

روزنامه تجارت به مطلبی تحت عنوان رمزگشایی از پیام‌های معنادار برجامی پرداخته و نوشته است:

قبل از سفر هیات سیاسی ایرانی به آمریکا زمزمه هایی مبنی بر احتمال انجام مذاکرات میان هیات ایرانی با طرفهای برجامی مطرح شده بود این زمزمه ها طی روزهای اخیر رنگ واقعیت به خود گرفتند؛ به گونه ای در عرصه عمل شاهد تبادل پیامهای معنادار میان هیات ایرانی و دیگر طرف ها هستیم.

به گزارش «تجارت» علاوه بر دیدارهای ویژه هیات دیپلماتیک کشورمان با مسئولان سیاست خارجی اتحادیه اروپا به عنوان نهاد میانجیگر میان تهران و واشنگتن در پرونده هسته ای ایران اخیرا حسین امیر عبداللهیان، وزیر امور خارجه کشورمان در چند اظهار نظر به صورت قاطع از آمادگی ایران برای بازگشت به برجام و احتمال برگشت تمامی طرفین به توافق هسته ای خبر داده است. همزمان با امیرعبداللهیان، انریکه مورا نیز به داستان بازگشت به برجام روی خوش نشان داده است.

تبادل پیامهای مثبت با محوریت بازگشت همه طرف ها به برجام در جدیدترین پیام حسین امیرعبداللهیان وزیر امور خارجه ایران در دیدار با آنتونیو گوترش دبیر کل سازمان ملل با اشاره به تبادل زندانیان با آمریکا و آزاد سازی دارائیهای مسدود شده ایران در کره جنوبی گفت در خصوص برجام همواره با شما مشورت های خوبی داریم تبادل پیامها با آمریکا ادامه دارد و طرح سلطان عمان هم همچنان روی میز هست و اگر طرفهای مقابل آماده باشند ما برای بازگشت به برجام جدی هستیم تا در چارچوب ابتکار عمان همه طرفها به تعهدات خود در برجام برگردند.

در اظهاراتی دیگر امیرعبداللهیان در جمع انجمن آسیایی (غیر دولتی) که متشکل از برخی صاحبنظران سفرا و دیپلماتهای بازنشسته آمریکایی است تاکید کرد «اگر» دولت آمریکا جدی باشد میتوان در کوتاه مدت مذاکرات را جمع بندی کرد و آنگاه همه طرفها به برجام و تعهدات کامل خود برگردند.

در یک سخنرانی دیگر، وزیر امور خارجه کشورمان در جمع خبرنگاران گفت اگر طرف آمریکایی از چندگانگی برخورد کردن خارج شود و نیت و اراده واقعی خود را نشان دهد امکان دستیابی به توافق برای بازگشت همه طرف ها به برجام و لغو تحریمهای ظالمانه علیه ایران دور از دسترس نیست.

همزمان با اظهارات امیرعبداللهیان معاون مسؤول سیاست خارجی اتحادیه اروپا نیز روز شنبه اول مهر پس از دیدار با علی باقری کنی معاون سیاسی وزیر امور خارجه و مذاکره کننده ارشد ایران و همچنین نماینده آمریکا در امور ایران و سران کشورهای اروپایی در پیامی در شبکه اجتماعی ایکس نوشت برجام طرحی است که جایگزینی برای آن وجود نداشته و مورد تایید اتحادیه اروپاست.

با وجود تمامی پالسهای مثبت مخابره ،شده شواهد امر از فراهم بودن زمینه برای احیای توافق حکایت دارد اما همچنان مساله مهم این است که در عرصه میدانی آیا فضا برای احیای توافق فراهم است؟ به روایت دقیق تر با وجود تمامی پالسهای مثبت مطرح شده در نیویورک همچنان توجه به موانع احیای برجام ۲۰۱۵ از اهمیتی ویژه بر خوردار است موانعی که در ادامه گزارش به آنها پرداخته خواهد شد.

طی دو سال گذشته اختلافات میان تهران و آژانس بین المللی انرژی اتمی بر سال مسائل پادمانی نظارت و بازرسی از مواد و موسسات هسته ای به منظور اطمینان از کاربرد صلح آمیز به صوت کج دار و مریز ادامه داشته است جدیترین مسائل میان دو طرف در ارتباط با موضوع نظارت و بازرسی از سه سایت هسته ای مریوان ورامین و تور قوزآباد و نیز یافته شدن غنی سازی ۸۴ درصدی و افزایش سقف ذخایر اورانیوم غنی شده ایران به ۱۸ برابر سقف تعیین شده در برجام بود هر چند تنش طرفین بر سر محور دوم بعد از سفر گروسی به تهران در اردیبهشت سال جاری تا حدود زیادی حل و فصل شد اما همچنان موضوع بازرسی از دو سایت ورامین و تورقوزآباد به قوت خود باقی است.

فراتر از تمامی گزارههای مطرح شده روی دیگر ماجرا را میتوان به بی رغبتی نسبی تهران به بازگشت به توافق ۲۰۱۵ ارجاع داد. دولت سیزدهم از ابتدای روی کار آمدن همواره بر اصل رفع تحریم ها و گرفتن تضمینهای لازم برای توافق در تمامی مذاکرات تاکید داشته .است سیاست گذاران ،ایرانی اساسا برجام را فاقد ضمانت های مطلوب و مورد نظر خود ارزیابی میکنند فراتر از این موضوع در مقطع کنونی بسیاری از تحریم های آمریکا عملا کارایی خود را از دست داده است ایران به زیستن در وضعیت تحریم حداکثری خوی گرفته و حالا شاید چندان رغبتی به بازگشت به توافق ندارد حتی مساله فروش نفت ایران در بازار جهانی نیز تا حدود زیادی حل و فصل شده است. در مجموع با کنار هم قرار دادن تمامی این متغیرها بیشتر بازگشت همه طرفها به برجام ۲۰۱۵ را میتوان محدود به اظهار نظر دانست و نه کنش میدانی شاید هم طرفین از اتخاذ رویکردهای اخیر برای مهار تنش و تلطیف اختلافات بهره میگیرند.

روزنامه ابرار به مطلبی با عنوان فرونشست به ۳۰۰ متری تخت جمشید رسید، پرداخته است.

مطالعات و پژوهشهای انجام شده از دشت مرودشت و بخشی هایی از محدوده دشت شیراز نشان میدهد که وضعیت فرونشست این دو دشت در استان فارس به حالت بحرانی در آمده است. به گزارش ایلنا، بر اساس نتایج مطالعات تخصصی طی سالهای ۲۰۲۱ تا ۲۰۲۳ که تحت عنوان پروژه به دانشگاه شیراز محول شده است؛ طی ۱۰ سال گذشته تنها محدوده کوچکی از دشت مرودشت با پدیده فرونشست روبرو شده بود اما در مطالعات اخیر و ظرف حدود ۱۵

سال اخیر همه دشت مرودشت درگیر این پدیده شده است. نتیجه این گزارش ها حاکی از آن است که شکاف های بسیار عظیمی در سطح زمین دشت مرودشت به پهنای نیم متر تا ۷۰ سانتی متر ایجاد شده است و در دشت شیراز هم شامل محدوده دریاچه مهارلو تا شمال غرب شهر در نقاطی فرونشست رخ داده است.

مریم دهقانی، عضو هیئت علمی بخش مهندسی راه و ساختمان و محیط زیست مهندسی دانشگاه شیراز با اشاره به اینکه لبه فرونشست در منطقه تاریخی نقش رستم واقع شده که پهنای این شکاف به حدود نیم متر تا ۷۰ سانت میرسد میگوید این شکافها به فاصله ۱۰ تا ۱۵ متری منطقه باستانی نقش رستم ایجاد شده که هر ساله با اینکه این شکاف ها با شن و ماسه پر میشوند اما دوباره سر باز میکنند. دهقانی می افزاید: اگر چه تخت جمشید تحت تاثیر فرونشست قرار ندارد اما در فاصله ۳۰۰ متری آن به دلیل قرار گرفتن در سینه کوه فرونشست حدودا ۱۰ تا ۱۵ سانتی رخ داده است.

روزنامه اعتماد‌ به خوانش متفاوت نخبگان با حاکمان پرداخت.

تغییر فاز از خیابان به سمت صندوق های رای به طور معمول این پارادایم از منظر نخبگانی باید فکر و ذکر حاکمان و تصمیم سازان را به خود معطوف داشته باشد. ضرورتی که میتواند انرژی ذخیره شده در فضای عمومی جامعه را به جای تخریب و تنازع بدل به ارزش افزوده سیاسی و مشارکتی کند. اما اینکه آیا نظام سیاسی کشورمان در چنین برهه حساسی به این ضرورت و ضرورتهای دیگری از این دست می اندیشد یا نه؟ موضوع دیگری است. برخی معتقدند برای نظام حکمرانی در شرایط فعلی مهم تر از افزایش مشارکتها در انتخابات تداوم حاکمیت یکدست است. ضرورت دیگری که در نقطه مقابل خوانش نخبگانی افزایش مشارکت قرار دارد.

از منظر بخشی از حاکمان در شرایط فعلی به جای تنازع نیازمند ساختار یکدستی است که بدون هیچ چالشی بتواند زمینه بهبود شاخصها را در حوزه های گوناگون فراهم سازد. بررسی تاریخی و تطبیقی شرایط کشور امانشان می دهد مهمترین دستاوردهای کشور در دولت اصلاحات و شرایطی ثبت شده که به جای حاکمیت یکدست حاکمیتی دوگانه سکان هدایت امور را به دست گرفته بود اما دولت اصلاحات از آنجا که برآمده از مشارکت بالا و رای فزاینده مردم ایران بود هم در عرصه داخلی و هم در صحنه خارجی از اعتبار بالایی برخوردار شده و با تکیه بر همین اعتبار، توانست ارزش افزوده بالایی در حوزه های مختلف اقتصادی، سیاسی، فرهنگی و…. ثبت کند.

آغاز بهار مطبوعات بهبود شاخص های اقتصادی رشد فرهنگی بهبود وضعیت اجتماعی و…. بخشی از دستاوردهای مهمی است که دولت اصلاحات از دل مقبولیت سیاسی و انتخاباتی پرشور ثبت کرده بود.

بررسی ۲ سال عمر دولت سیزدهم و ۴ سال مجلس یازدهم و تشکیل حاکمیت یکدست با شاخصهایی نزول کرده درست در نقطه مخالف دیدگاه هایی است که مشارکت در انتخابات را فدای یکدستی ساختار میکنند گفت و گوی «اعتماد» با محمد جواد حق شناس در خصوص فضای سیاسی انتخابات و تفاوت خوانش نخبگانی با خوانش حاکمان انجام شده تا نوری به این تفاوتها و تنازع ها تابانده شود.

به نظر می رسد جامعه با عبور از تجربه های قبلی علاقه مند نیست که مطالبات خود را از طریق روشهای خشونت آمیز دنبال کند. در واقع جامعه تلاش میکند مطالبات خود را از طرق دیگر به نمایش بگذارد.

به رغم همه وعده های انتخاباتی نشانه ای از تلاش برای ایجاد رضایتمندی مشاهده نمی شود. دولت سیزدهم طی ۲ سال گذشته حتی در ایجاد رضایتمندی حداقلی هم توفیقی نداشته است. خوانش من و شما و بخش عمده ای از جامعه و فضای نخبگانی مثل حقوقدانان، جامعه شناسان اساتید دانشگاه و…. با خوانش حاکمیت نسبت به جامعه مسائل مردم و آنچه در لایه های متفاوت

کشور در حال وقوع است تفاوت های جدی دارد. بسیاری از تحلیلگران معتقدند یکی از دلایل اصلی رخدادهای سال قبل ناشی از فیلترینگ گسترده در فضای مجازی و محدود سازی رسانه ها بود.

ممکن است سیستم به این موضوع فکر کند که می تواند زمینه افزایش مشارکت در انتخابات مجلس را در گستره ایران فراهم سازد. به هر حال حدود ۱۸۰ حوزه انتخابیه در کشور وجود دارد و در این نقاط به جای رقابت های سیاسی رقابت های قومی محلی قبیله ای فامیلی و…. جریان دارد. سیستم احتمالا امید زیادی به این مناطق دارد و تصور می کند با رونق بخشیدن به این بخش ها می تواند کاهش مشارکت در شهرهای بزرگ و رقابتهای حزبی را جبران کند. این یکی از دلایلی است که به اعتقاد من باعث شده نظام زمینه مشارکت حداکثری در انتخابات را فراهم نسازد.

تا به امروز عزمی میان حاکمان سیاسی برای بهبود شاخص های مشارکت در انتخابات مشاهده نشده است. اینکه آیا در مدت زمان باقیمانده این فضا فراهم می شود یا نه؟ باید منتظر بمانیم.

روزنامه اقتصاد پویا نیز به موضوع آزادسازی یا مسدودسازی پولهای بلوکه ایران پرداخت.

این روزها دریافت مطالبات ایران از کره جنوبی، مباحث متنوعی را موجب شده است. مقامات آن را نشانه دیپلماسی موفق و کارآمد دانسته و برخی از منتقدان نیز به نقد آن اقدام کرده اند بر این اساس به نظر می رسد چند نکته قابل توجه است. حسین جلیلی بال دولت دوازدهم در تنگنای مالی سال ۹۹ اقدام به معامله با بانک مرکزی کرد و هفت میلیارد دلار مسدودی در کره جنوبی را به بانک مرکزی پیش فروش کرد و معادل ریالی آن را نقدا دریافت کرد که پایه پولی و نقدینگی در همان سال هم رشد زیادی داشت بانک مرکزی نیز به طور صوری هفت میلیارد دلار را جزء دارایی های خارجی خود قرار داد تا در زمان دریافت به شکل حقیقی درآید بنابراین دولت سیزدهم در صورت دریافت این مطالبات موظف است تا هفت میلیارد دلار بدهی خود را به محض دریافت از کره جنوبی به بانک مرکزی پرداخت کند و حق ندارد برای آن برنامه ریزی کند.

کره جنوبی مدعی است که در زمان مسدود شدن مطالبات ،ایران دلار به پول کره تبدیل شده و با توجه به کاهش ارزش پول کره الان مسدودی ایران به نرخ تبدیل امروز شش میلیارد دلار شده است همچنین این دولت مدعی است که مبلغی بابت نگهداری پول ایران چنانچه در دنیا مرسوم است از شش میلیارد دلار کسر خواهد شد. این مبلغ با توجه به مدت نگهداری گاه تا هفتصد میلیون دلار نیز گفته شده است که اطلاعات دقیقی از این ادعا وجود ندارد ولی با توجه به گفته های مقامات ایرانی اصل این ادعای کره مسلم است. بیانی که اخیرا بانک مرکزی از تبدیل دلار به یورو داشته است احتمال حذف کارمزد بانک کره ای را تقلیل می دهد.

حال نکته این است که دولت هفت میلیارد دلار به بانک مرکزی بدهکار است و مبلغ دریافتی اگر به دلار باشد در بهترین حالت شش میلیارد دلار است که باز یک میلیارد دلار کمتر از بدهی یادشده است. نکته دیگر اینکه اساسا به نظر می رسد که ایران مبلغی دریافت نخواهد کرد و زیر نظر دو بانک قطری به نمایندگی از آمریکا باید این مبلغ هزینه شود طبیعی است این مبلغ حتی در کالاهایی که مصرف مشترک با صنایع نظامی دارند نیز صرف نخواهد شد. و برای مصارف غذایی دارویی و دیگر ضروریات هزینه خواهد شد. بنابراین اساسا هفت میلیارد دلار بدهی دولت به بانک مرکزی ثابت خواهند ماند زیرا ایران حق دارد که از این حساب برای خریدهای مجاز استفاده کند و در این رابطه آزادی عمل ندارد. به عبارتی چیزی شبیه نفت در برابر غذا رخ داده است.

به نظر میرسد دولت سیزدهم از ابتدا تا امروز بر نمایش و تبلیغات اصرار زیادی دارد و کمتر بر اساس واقعیات عینی سخن می گوید و ادعای دیپلماسی عزت مدارانه در مورد آزاد سازی مسدودی ایران در کره نیز در تداوم همان سیاست است و چیز جدیدی نیست.

روزنامه شرق در یادداشتی به دو سویه مهاجرت نخبگان و پذیرش پناهندگان پرداخت.

هفته گذشته دو تصویر در فضای مجازی منتشر شد که خیلی تکان دهنده بود یکی مهاجرت هم زمان شماری دانشجوی فنی مهندسی دانشگاه شریف در یک پرواز و دومی انبوهی از جمعیت مهاجران عزیز افغان در نماز جمعه این دو تصویر مشت نمونه خروار و کنار هم دیدن آن حکایتگر یک اتفاق پرخطر برای حال و آتیه کشور است.

گفت وگوهای زیادی در فضای مجازی درباره این ابرچالش شکل گرفت. رهیافت جمله آنها این بود که خیل نخبگان و درس خوانده ها و نسل مرغوبی که برایشان هزینه شده میروند و فوج فوج پناه جویان نیازمند امداد می آیند از جمله یکی از دیپلماتهای سابق اظهار کرد که استاد فیزیکی در آلمان به تازگی به او گفته برای یک جایگاه علمی در رشته فیزیک در آن کشور ۴۰ نفر متقاضی ایرانی ثبت نام کرده اند و با تعجب پرسیده بود در کشور شما چه خبر است؟! یا یکی از کنشگران حقوق کودک با گلایه از مهاجرت بی حساب عزیزان افغان به ایران به پس لرزه های کار کودکان مهاجر و بازماندگی از هویت و تحصیل آنها اشاره و استعداد جرم خیزی این گروه کثیر را بحران امنیتی برای ایران تحلیل کرده بود.

اما این دو خبر در کنار دو خبر دیگر توجه ها را جلب میکرد. یکی کیفیت استقبال از رونالدو که به دلیل شیوه های مغایر با فرهنگ و آداب محترمانه ایرانی نارساییهای آموزشی و فرهنگی را به رخ میکشید و چمن خراب و صندلیهای استادیوم آزادی که برگ دیگری از بی برگی زمانه داشت و دیگری اصرار مجلس بر تصویب لا یحه عفاف و حجاب…. به گمان نگارنده هر دو خبر حاکی از بی توجهی سیاست گذار عمومی به اولویتهای ملی بود. ندیدنهای بهنگام اصلی ترین عارضه سیاست گذار ملی ماست. چگونه باید این اولویتها را به او یادآور شد؛ اما مسئله ای است که یقینا از استیفای حق اعتراض و نقد حکمرانی حاصل میشود حال چالش مهاجرت نخبگان ایرانی از یک سو و نیز مهاجرت غیرقانونی یا مجاز عزیزان افغان از دیگر سو رخدادی تازه نیست و قبل و بعد انقلاب سابقه ای حداقل ۶۰ ساله دارد. اینکه سیاست گذار عمومی با معیار و میزان خیر عمومی چقدر به این مسئله سوار است و اشراف دارد و در هر مقطعی چه برنامه ای برای آن دارد مهم است. آیا به امان خدا رها شده یا تحت یک نظام کنترل شده و هدفمند حرکت میکند حائز اهمیت است.

تحلیل پیمایشی دو سویه مهاجرت نخبگان از ایران و پناهندگی افغانها به ایران میتواند دلالتهایی مهم برای سیاست گذار عمومی داشته باشد آمار و ارقام روشنگر است. گفته شده ما بیش از هشت میلیون مهاجر افغان داریم؛ اما آمارها دقیق نیست.

از چهار تا هشت میلیون تعداد این عزیزان مطرح میشود و سه دسته دارای کارت آمایش گذرنامه اقامتی و فاقد مجوز در کشور ما حضور دارند. این خیل عمدتا فاقد مهارت و سرمایه بوده و به قصد پناهندگی و اقامت به ایران می آیند. پس در سرجمع خیل هزینه سازی برای کشور هستند. ملاحظات

امنیتی و جمعیتی جای خود را دارد. -۵- یک زمانی حاکمیت وضع خوبی دارد و برای کشور جنبه انسان دوستانه اهمیت پیدا میکند و حاضر میشود شهروند دیگر کشورها را بپذیرد تا کمک نوع دوستانه کرده باشد؛ اما در وضعیت حاضر که ما درگیر تعدد و تراکم و تلاقی بحرانها هستیم امکان هزینه از بودجه عمومی برای این قشر وجود ندارد به طرق دیگری میتوان این کمک انسان دوستانه را ارائه داد و بی ضابطگی در پذیرش مهاجر و بازگذاشتن مرزها حتما تجربه شکست خورده و مخرب برای خیر عمومی است. فقدان حقوق رفاهی و کثرت جمعیت جویای رفاه و مسکن و کار و تحصیل آن هم در بحبوحه چالش های داخلی معیشتی و تورم و خط فقر و کسری بودجه ایجاب میکند که حکمرانی سیاستی دیگر اتخاذ کند و وقت بازنگری را مغتنم شمارد که زود دیر میشود.

چالاکی و چابکی حاکمیت اقتضا دارد برای منافع ملی و خیر عمومی سریع الانتقال و هوشمند عمل کنیم چقدر باید آوار بر کشور سرریز شود که برای تغییر نگرش به هوش آییم؟! جمعیت نخبه و درس خوانده و المپیادی را بیرون میفرستیم و خیل پناه جویان عزیز افغان را به کشور وارد میکنیم تغییرات جمعیتی و ارزش افزوده برای کشور را چقدر مورد توجه قرار می دهیم؟! چالش مهاجرت با این مقیاس که شهروند اثر گذار هوشمند تحویل می دهیم و آینده ساز هزینه شده را میدهیم و مهاجر نیازمند امداد اضطراری و معد اقدامات ناقض امنیت را تحویل میگیریم آیا به سود ملت است؟! اما رصدخانه مهاجرت هرازگاه اخباری منتشر میکند که ذکر مصیبت ملی است؛ از جمله رشد ۲۱ درصدی مهاجرت پزشکان و کادر درمان و…. یا رشد ۲۴ درصدی پزشکان ایرانی در مراکز درمانی آمریکا….. این آمارها به شرط صدق فاجعه آمیز است و باید تدبیری کرد تا به صورتی پیشگیرانه و معقول این وضعیت متوقف شود. کار سیاست گذار تحلیل بهنگام و چاره اندیشی است. اگر تدبیر عاجل نشود سرریز این آوار گریبان همه را میگیرد.

سرمایه انسانی ثروت نخست ملت است. مغزها هستند که خلق ارزش افزوده میکنند بازبینی کنیم چه شده که کشور مبتلا به سویه مهیب نخبه گریزی شده است. این سیاق ایران را روز به روز فقیرتر و وابسته تر میکند. کاستی نیروی متخصص منجر به افول شاخصهای توسعه ملی میشود و اخلال در نظام شایسته سالاری در مدیریت کشور یعنی استعدادهای پایین سکاندار امور مهم شوند و بدین سان کشور خسارت جبران ناپذیر و برگشت ناپذیر می بیند.

مسئولان امر بدانند و آگاه باشند که هر دو سویه این مصیبت باید اولویت تصمیم سازی ها باشد. بی فایده است اگر از دشمن سخن بگوییم؛

اما چشم در چشم خوشه چینی کشورهای ثروتمند و کدخداهای جهانی منفعل و متأثر و بی برنامه باشیم کمتر از مصائب جنگ تحمیلی نیست که ما دودستی نیروی جوان ماهر متخصص و ماحصل آموزش و هزینه دانشگاه و مدرسه و خانواده خود را به اغیار تحویل میدهیم و در این ورطه ثمره کشور چیزی جز ضرر نیست. زمانی نخبگان بورسیه را خارج می فرستادند تا پل ارتباطی توسعه شوند و حال این راه یک سویه خسران ملی را نهیب میزند. اینکه ما در زمره سه کشور دارای بالاترین میزان فرار مغزها هستیم فاجعه ای است که در کنار جذب حداکثری پناه جویان افغان حدیث مفصل و مثنوی هفتاد من کاغذ حکایت از سوء تدبیر در لایه های تصمیم گیری است. ۱۰ این بی تدبیری البته در کنار یک جنبش فرهنگی باید مدنظر باشد که نظام آموزشی و فرهنگی و خانوادگی ما تا حد مطلوبی مسئله حب وطن و عرق ملی و عشق به کشور را ترویج و تعمیم نداده و در این زمینه کشوری با این تمدن و غنا و فرهنگ و ریشه و اصالت باید بیشتر به این آموزه ها توجه دهد. امید که هم حواس حکومت به توسعه مغز افزار و سرمایه اجتماعی محور باشد و تدابیر هم افزایانه ای بین دولت و مردم در باب مهاجرت شکل بگیرد و هم حوزه عمومی به ترویج باور به عرق ملی و وص دوستی اهتمام اثر بخش تری کند و فرصت بازنگری نسبت به مهاجران عزیز افغان فوت شود.

به ابیاتی از ابوالقاسم حالت در هفته نامه فکاهی توفیق ختم میکنم که به که در کار او پیش از آن که ر فکر وطن باشیم و فکرک گز دست ما بیرون رود کار وطن

هر که دور از میهن خود در دیار غربت است، از برایش سرمه چشم است دیدار وطن

آه کآخر سستی ما خصم را سرمایه داد، تا دکان فتنه بگشاید به بازار وطن

قامت مام وطن دانی چرا خم گشته است……