به گزارش فرانیوز، نگاهی داریم به عناوین و گزارشات چند روزنامه صبح کشور که در ادامه می خوانید؛
روزنامه جمهوری اسلامی به دورنمای ترسناک آب در ایران پرداخته است.
رضا حاج کریم رئیس هیات مدیره فدراسیون صنعت آب گفت: طبق آمار رسمی وزارت نیرو اکنون ۹۴ درصد ذخایر و بر پایه آمار محافل پژوهشی بالای صد درصد از آب تجدیدپذیر را استفاده میکنیم که مابه التفاوت را هم از ذخایر تجدیدناپذیر برداشت میکنیم.
وی ادامه داد: در حال حاضر از ذخایر تجدیدناپذیر هم که میزان آن ۴۰۰ میلیارد متر مکعب برآورد می شود حدود یک سوم یعنی ۱۴۰ میلیارد متر مکعب را برداشت کرده ایم بنا به گزارش اخیر فرهنگستان علوم ما سالانه ۱۶ میلیارد متر مکعب از این ذخایر تجدیدناپذیر استفاده میکنیم که برای تجدید آن نیازمند میلیونها سال زمان است.
رئیس هیات مدیره فدراسیون صنعت آب تأکید کرد: اگر حسابرسی این اعداد و وضعیت منابع آبی را در نظر بگیریم میبینیم نه تنها آستانه تنش را رد کردیم بلکه در جایی هستیم که هیچ تعریفی برای استاندارد و مرجعها وجود ندارد یعنی براساس شاخص تنش آبی، شاخص WTA، شاخص فالکوما یا پایداری آب یا در وضعیت بسیار بد یا در وضعیت بدی هستیم یعنی در هیچ شاخصی متوسط هم نیستیم و اگر به این مسئله موضوع تالابها و ظرفیت محدود شیرین سازی آب در سواحل جنوبی را هم اضافه کنیم مشاهده میکنیم که نیازمند بازنگری کلان در سیاستهای آمایشی، نظام مصرف و تخصیص هستیم وقتی وضعیت اینگونه است طبیعتا اقدامات مقطعی مثل حفر چاه در تهران و تعادل بخشی پاسخگو نیست.
از سمت دیگر ماجرا، دورنما بسیار هولناک است تصور افکار عمومی این است که یکی از گزینه ها برای حل مشکل آب شیرین سازی آب در سواحل جنوبی است اما واقعیت این است که برای استفاده از این ظرفیت اگر تمام طرحهای در حال توسعه طراحی و احداث به بهره برداری برسد فقط یک میلیارد متر مکعب در سال را شامل میشود که کمترین هزینه این آب یک یورو به ازای هر متر مکعب است که نه میزان آن جوابگوی نیاز ما بوده و نه قیمت آن به صرفه است.
حاجی کریم گفت: با آب حاصل از شیرین سازی فقط میتوان رفع تشنگی کرد، آبی نیست که بتوان ،کشاورزی ایجاد اشتغال کرد یا به عنوان منبع پایدار به آن نگاه کنیم، در هر حال دورنمای آب ترسناک و نگران کننده است.
روزنامه شرق نیز به مطلبی تحت عنوان فرمول توافق خاموش پرداخته است.
رضا نصری در گفتگو با «شرق» راهکارهای تهران- واشنگتن را برای عبور از بن بست برجام تحلیل کرد.
در این تحلیل آمده است: تبادل زندانیان بین دو کشور حفظ یک سقف برای فعالیتهای هسته ای ایران و احیای سازوکارهای نظارتی ،آژانس اخذ تضمینهای امنیتی برای نیروهای آمریکایی در منطقه آزادی برخی داراییهای ایران و اجرا نشدن برخی از تحریم های یک جانبه آمریکا میتواند از موضوعات توافق «خاموش باشد».
رضا نصری تحلیلگر امور بین الملل با بیان این موارد از امکان دستیابی به فرمولی مشترک در تهران و واشنگتن خبر میدهد که بر اساس آن بتوانند توافقی نانوشته را به مرحله اجرا درآورند.
او تصریح میکند: در واقع فرمول احیای برجام به شکل سابق در مقطع کنونی قابل تحقق نیست؛ چراکه آقای بایدن در فصل انتخاباتی قرار دارد و حاضر نیست بابت احیای برجام با لابی اسرائیل رقبای خود و کنگره که اصرار بر بازبینی هر توافقی با ایران وفق قانون INARA را دارند – درگیر شود به باور این کارشناس روابط بین الملل «فرمول توافق موقت» نیز باب میل ایران نیست؛ چراکه احساس میکند در این صورت اهرم مذاکراتی خود را تضعیف خواهد کرد و در ازای آن امتیاز چشمگیری که بر اقتصاد کشور تأثیر معناداری داشته باشد به دست نخواهد آورد. پس میتوان این طور استنباط کرد که طرفین به این نتیجه رسیده اند که باید فرمول سومی پیدا کرد».
نصری افزود: از این رو، طرفین به این نتیجه رسیدهاند که تنها راه باقی مانده فرمول اجرای گامهای متقابل و خاموش در چندین مرحله است تا اینکه پس از انتخابات آمریکا در صورت انتخاب مجدد (بایدن بتوانند به سرعت مجموع اقدامات را احیانا تجمیع کنند و با پشتوانه یک قطع نامه جدید شورای امنیت را به کرسی بنشانند.
وی افزود: طبیعتا اگر انتخابات آمریکا منجر به پیروزی یک نامزد جمهوری خواه شود، قضیه کاملا فرق خواهد کرد اما در این صورت نیز زمینه های یک توافق طبق این فرمول تا حد قابل قبولی مهیا شده است. البته اگر آقای ترامپ مجددا انتخاب شود حتما شرایط بسیار متفاوت خواهد بود چراکه با توجه به مشارکت او در شهادت سردار سلیمانی زمینهای برای مذاکره ایجاد نخواهد شد.
رضا نصری تصریح کرد: این نکته نیز شایان ذکر است که عوامل بیرونی نیز – مانند سرنوشت جنگ اوکراین سرنوشت آشتی ایران و عربستان تحرکات ،اسرائیل موضوع عادی سازی روابط اسرائیل و عربستان بحث دستیابی عربستان به حق غنی سازی موضوع بریکس و شانگهای – هریک میتواند بر فرایند مذاکرات تأثیر مثبت یا منفی بگذارد که می شود در فرصت دیگری به آنها پرداخت در اینجا تصویری که ترسیم شد صرفا بر اساس معلومات و دادههای فضای امروز است که به احتمال قوی تا سال آینده تغییر خواهد کرد.
روزنامه کار و کارگر نیز در گزارشی از فقیرتر شدن خانوادههای کمبضاعت با تورم مسکن خبر داد.
طبق داده های تورم در مرداد امسال هر چه از دهکهای فقیر به سمت دهکهای غنی حرکت کنیم، تورم ماهانه اقلام خوراکی افزایش و این نرخ برای اقلام غیر خوراکی و خدمات کاهش می یابد. بنظر می رسد گوشت و مسکن دو کالای موثر در این روند باشند.
بنظر میرسد که در مرداد امسال بیشترین فشار تورمی اقلام غیر خوراکی بر دهکهای فقیر و بیشترین فشار تورمی کالاهای خوراکی بر دهکهای ثروتمند وارد شده است. به طوری که هر چه از دهکهای ابتدایی به سمت دهکهای انتهایی حرکت میکنیم از فقیر به غنی نرخ تورم ماهانه کالاهای غیر خوراکی و خدمات کاهش یافته و این نرخ برای کالاهای خوراکی روند صعودی به خود میگیرد.
می توان گفت که بالا رفتن تورم ماهانه گوشت و مسکن در مرداد امسال به ترتیب بخشی از علت بالاتر بودن تورم ماهانه خوراکی در دهکهای ثروتمند و تورم غیر خوراکی در دهکهای فقیر است.
بررسیها نشان میدهد که بالاتر بودن تورم اقلام غیرخوراکی در دهکهای ضعیف متهمی ندارد جز «مسکن». تورم ماهانه مسکن از ۲٫۲ درصد در تیر به ۳٫۳ درصد در مرداد افزایش یافته است.
وزن این کالا در سبد مصرفی خانوارهای دهکهای ابتدایی بسیار بالاتر از سبد خانوارهای دهکهای بالا است؛ چرا که مسکن کالایی ضروری بوده و با وجود گران شدن اجاره بها، خانوارها بیش از یک حد مشخص قادر به حذف کردن آن نیستند.
بنابراین چون هم وزن این کالا و هم سهم آن از تورم ماهانه با حرکت از دهکهای فقیر به غنی، روندی نزولی به خود میگیرد می توان گفت که علت بالاتر بودن تورم ماهانه اقلام غیر خوراکی در دهک های نیازمند نسبت به دهک های ثروتمند، تورم مسکن است.
روزنامه اعتماد به نقل از اسماعیل گرامی مقدم، قائم مقام حزب اعتمادملی نوشت: تراکم نارضایتی ها خود را در کف خیابان نشان میدهد.
با عبور از مرحله پیش ثبتنامها برای انتخابات مجلس دوازدهم گمانه زنی ها درباره میزان مشارکت و نحوه رقابت جریانهای سیاسی در این دور از انتخابات قوت گرفته است.
از طرف دیگر برخی معتقدند با توجه به وضعیت معیشتی و اقتصادی، رخدادهای پاییز سال گذشته و البته تجربه تایید صلاحیت کاندیداها در دو انتخابات اخیر نمی توان انتظار مشارکت بالا در انتخابات را داشت.
پیش ثبت نام ها آغاز شده، اما به نظر می آید فقط تقویم انتخابات به برگه زمان خودش رسیده است هیچ اثری از اینکه جامعه حس کند دارد به انتخابات نزدیک می شود وجود ندارد خیلیها رخدادهای سال قبل را ضربه نهایی به اعتماد مردم و دیدگاه و تمایلشان به تغییر از طرف صندوق های رای میدادند و خیلیها معتقدند وضعیت اقتصادی باعث شده مردم نخواهند سمت انتخابات بروند و بعضی دیگر می گویند تفاوت چندانی بین تغییر در نهادهای انتخابی، حتی بین اصلاح طلبان و اصولگراها نمی بینند برای همین باوری به این ندارند که باید در انتخابات شرکت کنند
اسماعیل گرامی در اینباره گفت: ما در شرایط کنونی یک سابقه تاریخی داریم و یک وضعیتی که در سال گذشته پیش آمد که به عنوان عامل دیگری مطرح است.
وی افزود: بخش دیگری از موضوع به مردم و نارضایتیهای موجود بر می گردد و بخشی هم به انتخاب شوندگان و نامزدها بر می گردد. در بخش انتخاب کنندگان وضعیتی که در این چند سال داشتیم و از گذشته هم آن را گوشزد کردیم اما گوش شنوایی نبود، رفته رفته به صورت تدریجی مطالبات مردم به ویژه در حوزه های اقتصادی خیلی متراکم شد و نهایتا وقتی نارضایتی متراکم میشود خودش را در خیابان نشان میدهد خاص جامعه ما هم نیست بلکه خاص جهان شمول است و در همه دنیا این را شاهد بودیم. منتها در دنیا برای آن فکری می کنند، اندیشه می کنند و پیشگیری می کنند،اماما بی توجهی کردیم.
وی تاکید کرد: متاسفانه این نارضایتیهای معیشتی و اقتصادی به نارضایتیهای سیاسی و بسته شدن فضای سیاسی کشور گره خورد و اینها به هم ارتباط پیدا کرد.
اقتصاد ملی نیز به مبحثی با عنوان اقتصاد ناتراز ریشه ناترازی بانکها پرداخته است.
کارشناسان در یک نشست، عوامل اصلی ناترازی بانک ها را بررسی کردند
ولی الله سیف، رئیس کل اسبق بانک مرکزی سخنان خود را در رابطه با علل ناترازی در ساختار مالی ایران ایراد کرد.
سیف علل ناترازی در سیستم مالی ایران را به ســـــه عامل مختلف تقسیم کرد: علت اول ناترازی بانکی داراییهای بیش نمایی شده یا به عبارتی کسری دارایی است. این نوع ناترازی به دلیل کیفیت پایین داراییهای بانکی به آمده است. علت دوم ناترازی بروز کرده در شبکه بانکی این است که درآمدها در ساختار بانکی فعلی کفایت هزینه ها را نمی کند و در این ساختار با انباشت زیانها روبه رو هستیم. شاید عدم افزایش کارمزدها متناسب با تورم را بتوان یکی از علل بروز این نوع از ناترازی دانست. علت سوم بروز ناترازی در سیستم مالی ایران از منظر سیف ناترازی نقدینگی است به این معنا که سررسید داراییها و سررسید بدهیها در نظام بانکی ما از تفاوت زیادی برخوردارند در نتیجه نظام بانکی برای رفع این ناترازی همیشه دست خود را در جیب بانک مرکزی فرو می برد.
همچنین فرهاد نیلی، نماینده اسبق ایران در بانک جهانی در سخنان خود تعریف ناترازی را برابر با عدم تعادلی دانست که به صورت مستمر و تکرار شونده دیده شود در نتیجه ناترازی در اقتصاد ایران ماندگار است در حالی که در سطح جهانی ناترازی چرخه ای است.
نیلی گفت: ناترازی در ایران ریشه فنی، مالی یا اقتصادی ندارد بلکه ریشه ناترازی در کشور فراتر از این است و به صورت کلی به وضعیت اقتصادی و نظام تصمیم گیری کشور بازمی گردد.