/

کیوسک امروز؛ توافق بغداد و تهران برای پرداخت بدهی گازی عراق به شیوه جدید/ ارامنه قره‌باغ تقریبا صفر شدند/ ظهور و سقوط برجام/ رویای خطرناک افراطیون افاغنه در ایران/ بازی در زنگه‌زور

روزنامه‌های صبح امروز، یکشنبه نهم مهر ماه به مباحثی پیرامون توافق بغداد و تهران درباره بدهی گاز، سرنوشت ارامنه قره‌باغ، برجام، افاغنه در ایران و موضوع زنگه‌زور پرداخته‌اند.

خواندن این مطلب 62 دقیقه طول میکشد.

به گزارش فرانیوز، نگاهی داریم به عناوین و گزارشات چند روزنامه صبح کشور که در ادامه می خوانید؛

روزنامه کیهان به توافق بغداد و تهران برای پرداخت بدهی گازی عراق به شیوه جدید پرداخت.

علی العلاق در گفت وگو با خبرگزاری رسمی این کشور (واع) گفت که به صورت مداوم مذاکراتی با ایران برای ساماندهی واردات از این کشور در حال انجام است به گونه ای که عراق در معرض مشکلاتی مانند نقض تحریمها و توافقات قرار نگیرد وی تاکید کرد که بانک مرکزی عراق به فرمول واضحی در خصوص ساماندهی تجارت با ایران دست خواهد یافت به ویژه اینکه بخشی از این تجارت از طریق تهاتر انجام میشود.

رئیس بانک مرکزی عراق گفت که توافقی بر سر تسویه بدهیهای گازی عراق به ایران از طریق شیوه ای جدید حاصل شده است و بدهیهای عراق به ایران از این طریق پرداخت خواهد شد.

پیش از این «محمد شیاع السودانی نخست وزیر عراق با بیان اینکه در دولت کنونی عراق، یک میلیارد و ۸۴۲ میلیون یورو از بدهی به ایران بابت خرید گاز پرداخت شده است گفت که کار با طرف آمریکایی برای پرداخت مابقی بدهی گاز ایران همچنان ادامه دارد.

متیو میلر؛ سخنگوی وزارت امور خارجه آمریکا در پاسخ به سؤالی درباره اظهارات نخست وزیر عراق مبنی بر اینکه مذاکرات با طرف آمریکایی برای پرداخت بدهی گاز ایران همچنان ادامه دارد و اینکه آیا واشنگتن قصد آزادسازی تمام پول ایران در عراق و انتقال را آنها را دارد تاکید کرد که معافیت برق ارائه شده به عراق امکان انتقال این وجوه از حسابهای محدود ایران در عراق به حسابهایی محدود شده در بانکهای منتخب کشورهای ثالث را فراهم میکند

او تصریح :کرد این چیزی است که قبلاً نیز درباره آن صحبت کردم. سودانی نخست وزیر عراق تعهد خود را به تقویت امنیت انرژی عراق نشان داده و این مکانیسم تنها راهی است که ما به دنبال کاهش فشار بر عراق هستیم.

سخنگوی وزارت امور خارجه آمریکا گفت ما از نزدیک با عراق کار میکنیم تا اطمینان حاصل کنیم که این پرداختها به ایران به شیوهای منطبق با تحریمهای ایالات متحده مدیریت می.شود ما به تعامل با دولت عراق در مورد این موضوعات پیچیده ادامه خواهیم داد.

روزنامه جوان در گزارشی نوشت: ارامنه قره‌باغ تقریبا صفر شدند

نازلی باغداساریان سخنگوی نیکول پاشینیان نخست وزیر ارمنستان اعلام کرد که ۱۰۰هزار و ۴۱۷ نفر از منطقه قره باغ وارد ارمنستان شده.اند در حالی که بر اساس آمارها جمعیت ارمنیهای ساکن قره باغ پیش از کنترل یافتن جمهوری آذربایجان بر این منطقه حدود ۱۲۰هزار نفر بوده معنی دیگر ورود بیش از ۱۰۰ هزار آواره ارمنی قره باغ به ارمنستان، این است که تقریباً هیچ ارمنی در قره باغ نمانده است.»

آرتاک بیگلریان، وزیر داخلی پیشین قره باغ در کانال تلگرامی خود نوشته است: «طبق اطلاعات غیر رسمی ،من آخرین گروه از مردم آرتساخ (ناگورنو- قره باغ در حال حاضر در راه ارمنستان هستند. در آرتساخ حداکثر چندصد نفر باقی مانده اند که اکثر آنها مقامات، کارکنان خدمات اورژانس داوطلبان و برخی افراد با نیازهای ویژه هستند. آنها نیز در حال آماده شدن برای رفتن هستند.»

خروج ارامنه از قره باغ در شرایطی است که وزارت خارجه آذربایجان روز پنج شنبه در بیانیه ای که بیشتر شبیه تعارفات دیپلماتی بود از ارمنی های ساکن منطقه قره باغ کوهستانی خواست در این منطقه بمانند و خانه و کاشانه شان را ترک نکنند در این بیانیه آمده بود: «ما از ساکنان ارمنیتبار میخواهیم خانههایشان را ترک نکنند و به بخشی از جامعه چند قومیتی آذربایجان تبدیل شوند. با این حال ساکنان ارامنه قره باغ از ترس پاکسازی قومی تمایلی ندارند تحت حکومت جمهوری آذربایجان به زندگی خود ادامه دهند. اجازه حضور سازمان ملل بعد از ۳۰ سال!

در حالی که باکو برای حفظ حقوق ارامنه در شرایط جاری زیر ذره بین بین المللی قرار ،گرفته حکمت ،حاجی،اف، مشاور سیاست خارجی رئیس جمهور آذربایجان دیروز در گفتگو با وب سایت صهیونیستی «i۲۴NEWS :گفت آذربایجان گذرگاه امن و آبرومندانه ای را برای ارامنه ای که به میل خود قصد ترک منطقه قره باغ کوهستانی را ،دارند فراهم میکند

حاجی اف گفته که اطمینان از ادامه زندگی آذربایجانیها و ارمنیها در کنار هم با عزت، رفاه و احترام متقابل یک اصل مهم برای چشم انداز باکو است. همزمان سازمان ملل در عملیاتی که طی ۳۰ سال گذشته بی سابقه ،است قرار شده هیئتی به قره باغ اعزام کند.

به گفته «استفان دوجاریک» سخنگوی سازمان ملل، اعزام این هیئت حاصل توافق سازمان ملل با دولت جمهوری آذربایجان است. دوجاریک گفته :است ما حدود ۳۰ سال به منطقه قره باغ دسترسی نداشته ایم و علت آن شرایط بسیار پیچیده و حساس ژئوپولتیکی بوده .است بنابراین خیلی مهم است که ما بتوانیم وارد آنجا شویم این هیئت از طریق هوایی از آذربایجان وارد آنجا میشود.»

همزمان با خروج ارامنه از قره ، باغ دولت آذربایجان روند جایگزینی نژادی در قره باغ کوهستانی را تشدید کرده است.

«الهام علی اف رئیس جمهور جمهوری آذربایجان دیروز گفت تعداد ساکنان آذربایجانی که به خانههای خود در قره باغ باز میگردند تا پایان سال ۲۰۲۳ به ۵ هزار و ۵۰۰ نفر خواهد رسید. وی گفت: «تا امروز ۲ هزار و ۳۰۰ نفر که مجبور به جابه جایی شده بودند بازگشتهاند و تا پایان امسال ۵ هزار و ۵۰۰ نفر خواهند شد.»

بر اساس گزارش خبرگزاری تاس بر اساس آمار رسمی حدود یک میلیون آذربایجانی در نتیجه درگیری قره باغ مجبور به جابه جایی شده بودند هرچند به لحاظ ،تاریخی قره باغ به عنوان بخشی از جمهوری آذربایجان به رسمیت شناخته میشود ولی ارامنه نیز بخشی از جامعه چندقومیتی این منطقه به شمار می آیند.

تحت چنین شرایطی ،ارمنستان جمهوری آذربایجان را متهم به پاکسازی نژادی میکند و تا کنون نیز چند مرتبه به مجمع بین المللی شکایت کرده است در تازه ترین ،دادخواهی دیوان بین المللی دادگستری لاهه روز جمعه اعلام کرد که ارمنستان بر اساس کنوانسیون تبعیض نژادی علیه جمهوری آذربایجان شکایت کرده و خواستار اتخاذ تدابیرى علیه باکو شده .است در بیانیه دادگاه در این خصوص آمده است بر اساس ماده ۴۱ اساسنامه و ماده ۷۳خصوص آمده :است بر اساس ماده ۴۱ اساسنامه و ماده ۷۳ مقررات دیوان روز جمعه ارمنستان درخواستی مبنی بر اتخاذ تدابیر احتیاطی علیه جمهوری ،آذربایجان به منظور حفظ ۶ حمایت از حقوق مندرج در کنوانسیون بین المللی درباره حذف همه اشکال تبعیض نژادی ارائه کرد

در این بیانیه همچنین اشاره شده است که ارمنستان از دادگاه درخواست میکند اقدامات موقت علیه جمهوری آذربایجان اتخاذ کند پیش از این در سپتامبر ۲۰۲۱ ایروان شکایتی را علیه جمهوری آذربایجان در دادگاه بین المللی دادگستری تنظیم و این کشور را به تبعیض نژادی علیه ارامنه متهم کرد. این دادخواست در آن زمان حاکی از آن بود که آذربایجان از سیاست تنفر نسبت به ارامنه حمایت کرده که منجر به تبعیض قتل عام و شکنجه آنها شده است.»

روزنامه اعتماد به گزارشی تحت عنوان ظهور و سقوط برجام پرداخته است.

بعد از آغاز اولین دور مذاکرات مستقیم جان کری وزیر خارجه آمریکا و جواد ظریف وزیر خارجه ایران در سپتامبر ،۲۰۱۳، توافق هسته ای با نام برجام حاصل شد این توافق جامع ترین سند تاریخ عدم اشاعه هسته ای بود که ظهور آن موجب تحولات مهمی در روابط سیاسی و اقتصادی ایران با آمریکا، اروپا و جهان غرب شد. اسراییل از ابتدای مذاکرات وزرای خارجه ایران و امریکا با تمام ظرفیت تلاش کرد که مانع توافق هسته ای شود در این دوران از مذاکرات نتانیاهو نخست وزیر اسراییل در کنگره آمریکا در یک سخنرانی توهین آمیز نسبت به اوباما رییس جمهور برجام را یک توافق بد خواند و خواستار لغو آن شد در تاریخ امریکا بی سابقه بود که رییس یک کشور ،خارجی در کنگره آمریکا رئیس جمهور این کشور را به چالش کشیده و مورد توهین قرار دهد جان کری وزیر خارجه آمریکا هم بعدا فاش کرد که در هر ملاقاتی که با اسراییلیها و سعودیها و اماراتیها و مصریها داشتم؛ آنها خواستار توقف مذاکرات مستقیم آمریکا با ایران و انجام حمله نظامی آمریکا به ایران بودند. اوباما در مقابل فشارهای اسراییل ایستادگی کرد اما ترامپ با خروج از برجام و اعمال مجدد تحریمها علیه ایران در حقیقت خواسته آنها را محقق ساخت و سقوط برجام را رقم زد. نتانیاهو رسما اعلام کرد که او توانسته ترامپ را در مورد خروج از برجام قانع کند سه گروه مهم لابی اسراییل در آمریکا یعنی: «ایپک»، «بنیاد دفاع از دموکراسی» و «اتحاد علیه ایران هسته ای» تلاشهای بسیار گسترده ای برای خروج ترامپ و ایجاد موانع جدید برای احیای برجام انجام دادند. اسراییل و لابی قوی آن یکی از مهمترین عوامل تصمیم ترامپ در مورد تعیین سپاه پاسداران به عنوان سازمان تروریستی بودند. تا اینکه بایدن در انتخابات ریاست جمهوری ۲۰۲۰ امریکا پیروز و اعلام کرد که برای بازگشت به برجام آماده است. ا منتها چند عامل زیر موجب عدم احیای برجام شد:

تاخیر :اول بایدن در ژانویه ۲۰۲۱ آغاز به کار کرد اما با تاخیر حدود ۴ ماهه، نماینده جدید آمریکا در مذاکرات هسته ای را انتخاب کرد رابرت مالی نماینده جدید عملا در آوریل ۲۰۲۱ کار را آغاز کرد که تا انتخابات ژوئن ریاست جمهوری ایران زمان کمی باقی مانده بود.

تاخیر دوم مذاکرات عباس عراقچی با رابرت مالی و نمایندگان پنج قدرت هسته ای از آوریل ۲۰۲۱ آغاز و بیش از ۸۰ درصد موضوعات را ظرف سه ماه به نتیجه رساند که مصادف شد با انتخاب آقای رئیسی به عنوان رئیس جمهور جدید ایران در ژوئن ۲۰۲۱ ایران تصمیم گرفت ادامه مذاکرات به بعد از شروع به کار دولت جدید موکول شود مراسم تحلیف آقای رئیسی به عنوان رییس جمهور جدید در آگوست ۲۰۲۱ انجام شد و لذا یک تاخیر سه ماهه جدید در روند مذاکرات رخ داد اگر مذاکرات در این مرحله متوقف نمیشد احتمال نهایی شدن احیای برجام بسیار زیاد بود.

تاخیر سوم: رییس جمهور جدید آقای علی باقری کنی را به عنوان مذاکره کننده جدید هستهای جایگزین عباس عراقچی کرد. دولت جدید ایران مذاکرات هسته ای را با تاخیر حدود سه ماه یعنی در نوامبر ۲۰۲۱ آغاز کرد.

تاخیر چهارم: مذاکرات هسته ای شش قدرت جهانی با تیم هستهای دولت جدید ایران حدود ۹ ماه طول کشید تا اینکه در آگوست ۲۰۲۲ متنی که حداقل از سوی شش قدرت جهانی به عنوان متن نهایی تلقی میشد آماده امضا بود اما ایران آن را امضا نکرد و خواستار برخی تغییرات در آن شد. البته برخی در تهران به این تصور دامن زدند که بحران انرژی حاصل از جنگ روسیه علیه اوکراین و قطع نفت روسیه به اروپا، موجب بحران بی سابقه انرژی در اروپا و غرب و نیاز شدید آنها به نفت و گاز ایران خواهد شد و لذا ایران خواهد توانست با چندماه تاخیر در مذاکرات هسته ای امتیازات بیشتری بگیرد. این تاخیر مصادف شد با بروز ناآرامیهای ایران بعد از مرگ مهسا امینی و ادعای جهان غرب مبنی بر کمک پهپادی و نظامی ایران به روسیه در جنگ علیه اوکراین به هر حال اروپا زمستان ۲۰۲۳-۲۰۲۲ را درحالی بدون بحران انرژی پشت سر گذاشت که به وابستگی خود به نفت و گاز روسیه خاتمه داد و نفت و گاز از آمریکا و کشورهای عربی مثل قطر را جایگزین کرد این تاخیر یک اشتباه استراتژیک ایران بود زیرا با احیای برجام در آگوست ۲۰۲۲ ایران میتوانست به یکی از منابع کلیدی تامین نفت و گاز اروپا و بلوک غرب تبدیل شود ضمن اینکه با احیای برجام گشایشهای مهم اقتصادی برای دولت آقای رئیسی هم به وجود می آ آمد.

ب: نفوذ سرویسهای خارجی در آژانس بین المللی انرژی اتمی؛ از زمان آغاز مذاکرات هستهای ایران با سه کشور اروپایی در سال ۲۰۰۳، اطلاعات گزارشهای محرمانه هسته ای ایران به آژانس به رسانه های خارجی درز میکرده است.

روزنامه جمهوری اسلامی به رویای خطرناک افراطیون افاغنه در ایران پرداخته است.

طی دو سال و اندی که از بازنشستگی من میگذرد توفیق اجباری حاصل شد که با کارگران افغانی در تهران و جنوب ایران امکان تماس و مراوده کاری پیدا کنم این رویداد توجه من را به عمق حضور بیرویه و فعلا خاموش این جماعت جلب کرد. امروزه کارگران افغانی از یک اتحادیه تعاونی نانوشته برخوردارند که انحصار تعیین نرخ کارگر و ساعت کار را در دست خود دارند سخت کوشی این کارگران و اطاعت پذیری ظاهری آنان از کارفرما و از سوی دیگر تنبلی و تن پروری و دردسرزایی کارگران ایرانی باعث شده که همه مردم، کارگر افغانی را بر کارگر ایرانی ترجیح دهند البته بگذریم که افغانیها اولا برای ایجاد حاشیه امنیتی برای خود به صورت خانوادگی کار میکنند و در وهله اول به کارگری میپردازند سپس به پیمانکاری و دلالی و بعضا تجارت و…. راه پیدا میکنند معتقدم این اتحادیه نانوشته کارگری افغانی توانایی آن را دارد که عنداللزوم کل ایران را با بحران کارگری مواجه کند.

امروزه کلیه حوزههای کارگری طاقت فرسا که از عهده کارگر ایرانی برنمی آید توسط افغانها انجام میشود. خشت اول چون نهد معمار کج / تا ثریا میرود دیوار کج». از روزی که سیل مهاجرین افغانی بعد از تجاوز شوروی به کشورهای همسایه آغاز شد دو کشور همجوار یعنی پاکستان و ایران دو سیاست مختلف در قبال مهاجرین افغانی در پیش گرفتند.

پاکستان با سیاست عاقلانه مهاجران را در اردوگاه هایی ویژه با صدور کارت هویت برای آنان مستقر کرد و نه تنها حرکت آنها را محدود و کنترل شده کرد بلکه پولهای کلانی نیز از سازمان ملل و نهادهای حقوق بشری و خیرین دریافت کرد که با آن هم سبیل نظامیان پاکستان چرب میشد و هم تا حدودی صرف امور این مهاجرین میگشت. دولت پاکستان نیز هر زمان که لازم بود با این مهاجرین برخورد لازم میکرد. بر عکس پاکستان مسئولان ایران سیاست احساسی محور اتخاذ کردند و حتی برخی روحانیون مطرح وقت فتوای ازدواج انصار با مهاجرین افغانستان را صادر کردند. به هر حال این برخورد احساسی غیر عقلانی در ۴ دهه گذشته ادامه یافت و شد آنچه که نباید میشد.

امروزه کارگران افغان به لطف برخی سهل انگاریها در نیروهای انتظامی مرزبانی و وجود مافیای قاچاق انسان و کالا به سهولت از ایران خارج و به ایران وارد میشوند. در این میان مشوقهای سازمان ملل یا غیره نیز نتوانسته مهاجران افغان را به کشورشان بازگرداند بلکه تنها عاملی که افغانها را متوجه خروج از ایران و راهی شدن به دیگر کشورها کرده، تورم کمرشکن و کم ارزش شدن پول ایران است.

به نظرم سیاستها و برخوردهای نظام اسلامی در ایران طی ۴ دهه نسبت به افغانها نیاز به یک باز نگری کلی و جدی دارد که فکر نمیکنم گوش شنوایی برای شنیدن آن باشد.

بر عکس هر دم از این باغ بری میرسد» حتی برخی با اعمال نفوذ درصدد تغییر قانون تابعیت ایران نیز برآمده اند که در نهایت بر علیه منافع ملی ایران خواهد بود. متأسفانه وزارت خارجه در حوزه های بیشماری از جمله منطقه و کشورهای همسایه نه از توان و نه از قدرت لازم برخوردار است و نقش آن تنها به ارائه خدمات خارجی “محدود شده و امیدی به دگرگونی در آن نیز مشاهده نمیشود. نمونه بارز آن ستاد و بخش افغانستان در وزارت خارجه است که بی اراده و مانند یک اسباب بازی در دست برخی نهادها ایفای نقش میکند.

معتقدم بی برنامگی ما و حضور افغانها در مجموع فرصت طلایی برای افغانها به خصوص پشتونها که بیشترین جمعیت کارگری را تشکیل میدهند فراهم آورده است. امروز نسل جدیدی
از افغانها وارد بازار کار شدهاند که با لهجه کامل ایرانی صحبت میکنند و در نواحی مرزی شرق ایران تناسب جمعیت را بر هم زده اند و از حمایت محلی نیز برخوردارند.

مشاهده شده که افغانها در ایران در روز خاصی در برخی مناطق ایران با پایکوبی جشن میگیرند در حالیکه این همان روزی است که محمود افغان اصفهان را تصرف و شاه سلطان حسین بی لیاقت را عزل کرد اینجاست که گروه های ایران ستیزتندرو پشتون افغانی رویایی خطرناکی در سر می پرورانند.

بازیگران پشتون در افغانستان و طالبان عقب افتاده مسند قدرت نشسته در کابل با برخی از این شبکه افراطی افغانی در ایران در تماس باشند و از اوضاع و احوال ایران به ویژه شکاف بین مردم و دولت ایران و نارضایتی های گسترده مردم ایران آگاه و مترصد زمان مقتضی برای سوءاستفاده در جهت اهداف خود باشند.

روزنامه شرق گزارشی با عنوان بازی در زنگه‌زور منتشر کرد.

بازی پیچیده جمهوری آذربایجان و ترکیه برای کریدور جنجالی زنگه زور دوباره خبرساز شده است به تازگی رجب طیب اردوغان رئیس جمهوری ترکیه و رسانههای این کشور در جریان سفر او به منطقه نخجوان موضوع ایجاد کریدور زنگه زور را مجددا به طور جدی پیش کشیده اند. با این تفاوت که این بار پای مداخله بلوک غرب هم به ماجرا باز شده است.

رجب طیب اردوغان رئیس جمهوری ترکیه و الهام علی اف، رئیس دولت جمهوری آذربایجان، دوشادوش هم برای پیشبرد طرح بلندپروازانه ایجاد دالان تورانی از طریق کریدور زنگه زور لاچین تلاش میکنند. منطقه زنگه زور در شرق ارمنستان و در محدوده استان «سیونیک» یعنی کانون حملات جدید ارتش آذربایجان قرار دارد سیونیک از شرق از سوی جمهوری آذربایجان و از غرب از طرف نخجوان احاطه شده است و از جنوب نیز مرزی ۴۴ کیلومتری با ایران دارد؛ بنابراین این منطقه نه تنها برای باکو و ایروان بلکه برای تهران هم دارای اهمیت استراتژیک ویژه است. همین امر در ماه های گذشته حساسیت و هشدار ویژه تهران را به همراه داشته است. از دست رفتن احتمالی مزیت ارتباطی ایران در صورت افتتاح کریدور زنگه زور و اتصال خاک اصلی جمهوری آذربایجان به نخجوان یکی از دلایل اصلی مخالفت تهران با ایجاد این دالان ارتباطی است؛ ضمن اینکه ایران تحولات قفقاز جنوبی پس از جنگ دوم قره باغ را علاوه بر یک تهدید علیه منافع میان مدت و بلندمدت ژئوپلیتیکی و ژئواکونومیکی خود، تهدیدی نسبت به امنیت ملی این کشور نیز تفسیر میکند.

اراضی نخجوان پس از تصمیم شوروی برای دادن منطقه ترک نشین زنگه زور به ارمنستان در سال ۱۹۲۰ از بقیه اراضی جمهوری آذربایجان دور مانده است. یک سال بعد نخجوان با معاهده مسکو که در ۱۶ مارس ۱۹۲۱ بین ترکیه و اتحاد جماهیر شوروی امضا شد ساختاری خودمختار به دست آورد و به شرط واگذار نشدن به کشور دیگری به آذربایجان واگذار شد. همین موضوع در توافق نامه قارص که در ۱۳ اکتبر ۱۹۲۱ بین ،ترکیه، شوروی، آذربایجان ارمنستان و گرجستان امضا شد تأیید شد و ترکیه ضامن باقی ماندن نخجوان به عنوان یک جمهوری خودمختار وابسته به آذربایجان شد. حالا علی اف با تکیه به همین موضوع و با بیان اینکه: «متأسفانه زنگه زور
غربی از طرف مقامات شوروی از آذربایجان جدا شد و به این ترتیب ارتباط جغرافیایی قسمت اصلی آذربایجان و نخجوان قطع شد : توجیهی برای تحمیل کریدور زنگه زور پیدا کرده است اردوغان هم در سفر اخیرش و در مجمع عالی جمهوری خودمختار نخجوان یک بار دیگر صراحتا از این تصمیم آذربایجان حمایت کرده است.

جمهوری خودمختار نخجوان میزبان تنها مرز زمینی آذربایجان با ترکیه با خطی به طول ۱۷٫۷ کیلومتر است و به قول آتاتورک به عنوان دروازه ترکیه به جهان تُرک عمل می.کند از این رو هم اردوغان افتتاح مسیر زمینی کریدور زنگه زور در جنوب قفقاز را مسئله «راهبردی برای ترکیه میخواند و تأکید دارد که این کریدور برای روابط آنکارا و باکو «بسیار مهم» است. او حتی اعلام کرد که اگر ایروان با چنین چیزی مخالفت کند کریدور میتواند از ایران عبور کند پیش از این هم البته یک باره البته یک بار مسیر ایران به عنوان راه جایگزین جمهوری آذربایجان معرفی شده بود ماجرا حتی تا جایی پیش رفت که توافقی میان این کشور با ایران هم شکل گرفت و بنا شد اولین پل روی رود ارس ساخته شود تا جمهوری آذربایجان از طریق آن ارمنستان را دور بزند؛ اما میانه کار آذربایجان کنار کشید و پس از آن هم موضوع مسکوت ماند.

در طرف مقابل ارمنستان همچنان تأکید دارد که هیچ کریدوری نمیتواند در خاک ارمنستان فعالیت کند به جز این ارمنستان و جمهوری آذربایجان که پیش از این حوزه نفوذ روسیه به شمار می آمدند این روزها شاهد حضور پررنگتر بلوک غرب در این منطقه هستند. حمایت صریح آمریکا و اروپا از ارمنستان از سویی و نیاز اروپا به انتقال انرژی از منطقه قفقاز از کریدور زنگه زور معادلات را پیچیده تر از همیشه کرده است. در چنین شرایطی سرنوشت زنگه زور به کجا ختم خواهد شد؟ این پرسشی است که علی ،ضیایی کارشناس و رئیس پژوهشکده حمل و نقل و احسان موحدیان کارشناس منطقه قفقاز پاسخ نزدیک به همی برای آن دارند.

به باور ضیایی ماجرا را باید در سه سطح دید؛ سطح اول موضوع ارتباطات حمل و نقلی کشورهاست سطح دیگر این است که کریدور نوار مرزی را قطع میکند و سطح سوم احتمال تصرف استان سیونیک از طرف آذربایجان است. او به «شرق» میگوید: «برخی البته دو سطح دوم و سوم را یکی تلقی میکنند؛ اما من تفکیک شده میدانم آنچه اکنون مطرح است سطح سوم است؛ هرچند ترکیه و آذربایجان با احتیاط مطرحش میکنند اما قصد شان این است حتی در جلسه ای که به تازگی اردوغان در نخجوان داشت واضح درباره واگذاری ناحق سیونیک از سوی شوروی به ارمنستان صحبت کرد. با این حال من این اتفاق را ناممکن میدانم نه به خاطر فشار آمریکا و غربیها چون دسترسی آنان محدود است ضمن اینکه شواهد امر نشان میدهد همان اندازه که آمریکا مخالف است انگلستان موافق است و اصلا اردوغان با پشتوانه بریتانیا ورود پیدا کرده است از نگاه من تا امروز تنها عامل بازدارنده موضع گیری رسمی و جدی ایران در مقابل هرگونه تغییر در این باره بوده است. اگر تهدید ایران نبود تا امروز حتما این اتفاق افتاده بود؛ به ویژه با توجه به اینکه ارمنستان چندان انگیزه دفاع نشان نمیدهد سخنرانی نخست وزیرشان هم این را نشان میداد چون به شدت از موضع ضعف بود.

او می افزاید در سطح ارتباطات حمل و نقلی بحث پیچیده تر است؛ بر سر اینکه آیا ایران و روسیه موافق هستند یا نه اختلاف نظرات بسیاری بین صاحب نظران وجود دارد من نمیدانم تصمیم ایران چیست اما وضعیت این طور است که اگر نخجوان و آذربایجان صرفا با خط ریلی یا جاده متصل شوند یک مزیت برای ایران دارد و یک عیب عیبش این است که مزیت کریدور شرق به غرب را از دست میدهیم هر چند اگر کریدور شرق به غرب ایران راه بیفتد به نظر من زنگه زور اصلا توانایی رقابت با آن را ندارد همین الان ژورنالهای اروپایی نشان میدهد آنها در حال ناامید شدن از میدل کریدور هستند؛ چون آنها انتظار یک کریدور بین قاره ای داشتند؛ اما در نهایت تنها به کریدور منطقه کاسپین تبدیل شده نه بیشتر به همین دلیل اگر کریدور ما راه اندازی شود سایر کریدورها خیلی توان رقابت ندارند. مزیت آن هم برای ایران که البته با شرط است این است که خط جلفای ما قابلیت راه اندازی پیدا خواهد کرد. اگر ارتباطات بین نخجوان ارمنستان و آذربایجان برقرار شود ما مثل ۴۰ سال پیش میتوانیم از جلفا وارد نخجوان شویم و بعد ارمنستان و بعد هم آذربایحان و روسیه او همچنین ادعای اردوغان مبنی بر عبور دادن کریدور از خاک ایران را یک بازی دوگانه میداند و توضیح میدهد مدتها پیش این موضوع بین ایران و آذربایجان مطرح شد و حتی به بحث عملیاتی هم نزدیک شد؛ اما نهایتا مسکوت گذاشته شد تا اکنون که دوباره اردوغان مطرحش کرده. اگر بتوانند سیونیک را تصرف کنند که رسما همه چیز را با هم دارند؛ یعنی هم تصرف ارضی کرده اند و هم کریدور را راه میاندازند اما چون نمیتوانند حرف تصرف را به میان بیاورند یک بازی روانی با ایران و ارمنستان به راه انداخته اند. این یک رفتار سیاسی است قبلا درباره راه آهن رشت- آستارا و کریدور خلیج فارس- دریای سیاه هم این برخورد انجام شد».

ضیایی درباره مواضع ایران نسبت به این ماجرا نیز معتقد است که ایران کوتاه نخواهد آمد؛ چراکه حالا دیگر ماجرا امنیتی و نظامی شده است.

احسان موحدیان نیز باور دارد که این کریدور تا زمانی که ایران مخالفت جدی دارد نمیتواند شکل بگیرد به گفته او درست است که ایران با عدم برنامه ریزی به موقع فرصت سرمایه گذاری اقتصادی و فرهنگی را ه قفقاز در مواردی از دست داده؛ اما در این موضوع قدرت کافی را برای متأثر کردن رقبایش دارد اگر نداشت اردوغان عقب نشینی تاکتیکی انجام نمیداد.