/

نظام «غارت‌سالار» جمهوری اسلامی تهدیدی برای عدالت

عرفان ثابتی ـ شاید رساترین واژه برای توصیف نظام اقتصادی جمهوری اسلامی، «غارت‌سالاری» باشد. غارت‌سالاری صرفاً به یک فرد یا گروه خاص آسیب نمی‌رساند بلکه کل جامعه از آن متضرر می‌شود. برای مثال، مسئولان جمهوری اسلامی صریحاً می‌گویند که چون جامعۀ بهائی از دهه‌ها قبل از انقلاب در پی تأسیس «مشرق‌الاذکار» در این زمین بوده، مصادرۀ آن توسط حکومت اسلامی مشروع بوده است!

خواندن این مطلب 10 دقیقه طول میکشد.

عرفان ثابتی ـ شاید رساترین واژه برای توصیف نظام اقتصادی جمهوری اسلامی، «غارت‌سالاری» باشد. غارت‌سالاری صرفاً به یک فرد یا گروه خاص آسیب نمی‌رساند بلکه کل جامعه از آن متضرر می‌شود. برای مثال، مسئولان جمهوری اسلامی صریحاً می‌گویند که چون جامعۀ بهائی از دهه‌ها قبل از انقلاب در پی تأسیس «مشرق‌الاذکار» در این زمین بوده، مصادرۀ آن توسط حکومت اسلامی مشروع بوده است!

رفیق‌دوست در «برای تاریخ می‌گویم» از مصادرۀ زمین ۳ میلیون و ۲۰۰ هزار متری بهائیان در شمال تهران و موافقت خمینی با خانه‌سازی برای سپاهیان(شهرک شهید محلاتی) می‌گوید.اگر قیمت هر متر زمین در آن محل حداقل ۲۰میلیون تومان باشد ارزش این ملک غصبی ۶۴ هزار میلیارد تومان (۱ میلیارد پوند) است.

«مشرق‌الاذکار» چیست؟ نیایشگاهی عاری از محراب و منبر و گشوده به روی همگان؛ مکانی برای نیایش، تأمل و مراقبۀ پیروان همۀ ادیان، ندانم‌انگاران و خداناباوران. و به اختصار، محلی برای تحقق «وحدت در کثرت». راز هراس ارباب عمائم و سپاهیان ــ که خواهان تحمیل همنوایی و همسانیِ افکار، گفتار و کردارند ــ از ایدۀ «مشرق‌الاذکار» را در همین امر باید جست.

هدف از بنای مشرق‌الاذکارها تحقق آرمان‌های جهانیِ صلح، خدمت و رواداری در روابط روزمره در جوامع محلی است. پیرامون هر مشرق‌الاذکار «نهادهای عام‌المنفعه»ای همچون بیمارستان، دانشگاه، پرورشگاه، مسافرخانه، داروخانۀ رایگان و آسایشگاه سالمندان برای ارائۀ خدمات به همۀ شهروندان احداث می‌شود.

معماری مشرق‌الاذکارها آمیزه‌ای از عوامل محلی، فرهنگی، اجتماعی و زیست‌محیطی، و حاکی از آموزۀ بهائیِ «وحدت در کثرت» است. به این منظور، بهائیان با همکاری دیگر گروه‌های دینی و غیردینی، کنفرانس‌ها، کنسرت‌ها و نمایشگاه‌های گوناگونی را در مشرق‌الاذکارها برگزار می‌کنند.

بنا، تعمیر و نگهداریِ مشرق‌الاذکارها و نهادهای بشردوستانۀ پیرامون آنها تنها متکی به کمک مالیِ بهائیان است زیرا نهادهای بهائی از پذیرش کمک‌های مالیِ غیربهائیان، خواه افراد یا نهادها و دولت‌ها، خودداری می‌کنند. به عبارت دیگر، بهائیان ساکن در هر کشوری تأسیس «مشرق‌الاذکار»ها و «نهادهای عام‌المنفعۀ» پیرامون آنها را یکی از راه‌های مشارکتِ خود در زندگیِ اجتماعی و کمک به «خیر همگانی» می‌دانند.

این واقعیت که نظام «غارت‌سالار» جمهوری اسلامی یک «ملکِ غصبی» را به اسکان بخشی از «سپاهیان» (نیروهای سرکوب) اختصاص داده، چیزی فراتر از «تبعیض علیه غیرخودی‌ها» و «حامی‌پروری در میان خودی‌ها»، و در واقع نمونۀ آشکاری از «دزدسالاری» است. به نظر مایکل مندلبام، استاد بازنشستۀ سیاست خارجیِ آمریکا در دانشگاه جانز هاپکینز که جمهوری اسلامی، روسیه و چین را نظام‌های «دزدسالار» می‌داند، «ماهیت» این حکومت‌ها و «مهم‌ترین کارِ آنها عبارت است از دزدیِ گستردۀ منابع توسط دولت‌مردان و دوستانشان.»

مدت‌ها چنین می‌‌پنداشتند که تبعیض علیه گروهی از شهروندانِ یک جامعه تنها به اعضای همان گروه آسیب می‌رساند اما اکنون می‌دانیم که کل جامعه بهای چنین تبعیضی را می‌پردازد. برای مثال، مصادرۀ غیرقانونیِ زمین‌ جامعۀ بهائی در شمال تهران ــ که بخشی از «ده‌ها میلیارد دلار» داراییِ منقول و غیرمنقول بهائیان است که پس از انقلاب «غارت شده» ــ نه تنها به بهائیان آسیب رسانده بلکه کل جامعه را از خدمات نهادهای عام‌المنفعه‌‌ای که قرار بوده در آن زمین تأسیس شود محروم کرده است.

۶۰ سال قبل، مارتین لوتر کینگ در «نامه از یک زندان بیرمنگام» نوشت: «بی‌عدالتی در هرکجا تهدیدی برای عدالت در همه‌جاست. ما در شبکۀ گریزناپذیری از روابطِ متقابل به سر می‌بریم، و در جامۀ واحدی از سرنوشت به هم گره خورده‌ایم. هرچه مستقیماً بر یک نفر تأثیر بگذارد، به طور غیرمستقیم بر همه تأثیر می‌گذارد.»

فجایع هولناکِ ۴۵ سال گذشته در ایران گواه صدق گفتارِ اوست.

*عرفان ثابتی مترجم، پژوهشگر جامعه‌شناسی، جامعه‌شناسی دین و فلسفه

*کاریکاتور: امجد رسمی، کاریکاتوریست شناخته شده اردنی