امام جمعه اهل سنت زاهدان در نماز جمعه امروز هشتم دی ماه، با اعتراض به افزایش فقر در جامعه و بحرانی توصیفکردن وضعیت اقتصادی و معیشتی مردم ایران، بر لزوم عزم جدی مسئولان نظام برای حل این معضل تاکید کرد.
به گزارش فرانیوز، مولوی عبدالحمید گفت: فقر مادی یکی از آفتها و فتنههای خطرناک است که عوارض بسیار خطرناکی به دنبال دارد و ممکن است دین و معنویت را از انسان بگیرد. وقتی شخص توانایی تأمین مخارج خانوادۀ خودش را نداشته باشد ممکن است دست به فساد و گناه بزند، زیرا همه نمیتوانند صبر کنند.
او افزود: بسیاری از مفاسد که برای امنیت و آرامش جامعه تهدید محسوب میشوند، از ناحیۀ «فقر» بهوجود میآیند. علت اصلی سرقت، آدمربایی، راهزنی و بسیار دیگر از گناهان «فقر» است. بسیاری اوقات فقر سبب میشود شخص مرتکب گناه و جنایت بشود و این جنایت و گناه دیانت شخص را تباه میکند، زیرا سرقت و راهزنی و گروگانگیری از گناهان سنگین هستند.
امامجمعه زاهدان در ادامه گفت: فقر مادی بسیار خطرناک و ریشۀ بسیاری از فسادهای موجود در جامعه است. رشوه، معاملات ربوی، افزایش طلاق و بسیاری از گرفتاریهایی که امروز در جامعه وجود دارند از عوارض «فقر» هستند. یکی دیگر از عوارض خطرناک فقر این است که دینگریزی و فاصله از دین در جامعه زیاد میشود.
مولوی عبدالحمید تصریح کرد: فقر در کشور افزایش یافته و عموم مردم ایران گرفتار فقر هستند، درحالیکه ملت ایران یکی از ملتهای سیر و ثروتمند بوده است که ملتهای همسایه از مردم ایران سود بردهاند و سرمایهدار شدهاند، اما الان خودِ ملت ایران فقیر شده است. یکی از علتهای فقر در ایران افت ارزش پول ملی است. مردم پول دارند اما این پول بیارزش است. اینکه انسان پول داشته باشد اما فقیر و تنگدست باشد این خیلی سخت است.
او افزود: معیشت و اقتصاد موضوعی است که عموم مردم با آن درگیر هستند. معلمان، کارگران، بازنشستگان و کارمندان اکثرا گرفتار هستند. امروز معلمان مشکل دارند. معلمی که حقوقش ده میلیون تومان است، میگفت وقتی آخر برج برای تسویهحساب به فروشگاه و مغازه میرود کم میآورد و شرمنده میشود. یکی دیگر که خودش و همسرش هر دو معلم هستند، میگفت شهریهای که میگیرند جوابگوی مخارج زندگیشان نیست. معلمی دیگر میگفت شیفت صبح برای تدریس به مدرسه میرود و شیفت بعدازظهر هم اضافهکاری میکند و شبها مسافرکشی میکند اما باز هم نمیتواند مخارج زندگی را تامین کند. این درحالیست که این افراد زندگی سادهای دارند.
این روحانی اهل سنت اظهار داشت: شهرداریها نیز در کشور شکایت دارند. وقتی در شهرها ساختوساز نیست و درآمد شهرداریها هم دولتی نیست و از طریق همین ساختوسازها تامین میشود، کار شهرداریها مختل شده و بدهکار هستند.
به گزارش فرانیوز، مولوی عبدالحمید گفت: فقر مادی یکی از آفتها و فتنههای خطرناک است که عوارض بسیار خطرناکی به دنبال دارد و ممکن است دین و معنویت را از انسان بگیرد. وقتی شخص توانایی تأمین مخارج خانوادۀ خودش را نداشته باشد ممکن است دست به فساد و گناه بزند، زیرا همه نمیتوانند صبر کنند. در دعاهایی که در احادیث وارد شده، در توصیف گرسنگی و فقر آمده است: «فَإِنَّهُ بِئْسَ الضَّجِیعُ»؛ گرسنگی و فقر بدترین همراه است.
او افزود: بسیاری از مفاسد که برای امنیت و آرامش جامعه تهدید محسوب میشوند، از ناحیۀ «فقر» بهوجود میآیند. علت اصلی سرقت، آدمربایی، راهزنی و بسیار دیگر از گناهان «فقر» است. بسیاری اوقات فقر سبب میشود شخص مرتکب گناه و جنایت بشود و این جنایت و گناه دیانت شخص را تباه میکند، زیرا سرقت و راهزنی و گروگانگیری از گناهان سنگین هستند.
امامجمعه زاهدان در ادامه گفت: فقر مادی بسیار خطرناک و ریشۀ بسیاری از فسادهای موجود در جامعه است. رشوه، معاملات ربوی، افزایش طلاق و بسیاری از گرفتاریهایی که امروز در جامعه وجود دارند از عوارض «فقر» هستند. یکی دیگر از عوارض خطرناک فقر این است که دینگریزی و فاصله از دین در جامعه زیاد میشود.
مولوی عبدالحمید تصریح کرد: فقر در کشور افزایش یافته و عموم مردم ایران گرفتار فقر هستند، درحالیکه ملت ایران یکی از ملتهای سیر و ثروتمند بوده است که ملتهای همسایه از مردم ایران سود بردهاند و سرمایهدار شدهاند، اما الان خودِ ملت ایران فقیر شده است. یکی از علتهای فقر در ایران افت ارزش پول ملی است. مردم پول دارند اما این پول بیارزش است. اینکه انسان پول داشته باشد اما فقیر و تنگدست باشد این خیلی سخت است.
او افزود: معیشت و اقتصاد موضوعی است که عموم مردم با آن درگیر هستند. معلمان، کارگران، بازنشستگان و کارمندان اکثرا گرفتار هستند. امروز معلمان مشکل دارند. معلمی که حقوقش ده میلیون تومان است، میگفت وقتی آخر برج برای تسویهحساب به فروشگاه و مغازه میرود کم میآورد و شرمنده میشود. یکی دیگر که خودش و همسرش هر دو معلم هستند، میگفت شهریهای که میگیرند جوابگوی مخارج زندگیشان نیست. معلمی دیگر میگفت شیفت صبح برای تدریس به مدرسه میرود و شیفت بعدازظهر هم اضافهکاری میکند و شبها مسافرکشی میکند اما باز هم نمیتواند مخارج زندگی را تامین کند. این درحالیست که این افراد زندگی سادهای دارند.
این روحانی اهل سنت اظهار داشت: شهرداریها نیز در کشور شکایت دارند. وقتی در شهرها ساختوساز نیست و درآمد شهرداریها هم دولتی نیست و از طریق همین ساختوسازها تامین میشود، کار شهرداریها مختل شده و بدهکار هستند.
مولانا عبدالحمید به افزایش مالیاتها نیز اشاره کرد و گفت: مالیاتها دارند سرسامآور میشوند و مردم نمیتوانند از عهدۀ پرداخت مالیاتها برآیند. وقتی از یک مغازه جزئی در یک روستا دویست یا سیصد میلیون تومان مالیات گرفته شود، نه این مغازۀ جزئی و نه فروشگاههای بزرگ نمیتوانند جوابگو باشند. وقتی مالیاتها سنگین باشند مالیاتدهنده برای پرداخت مالیات قیمت کالا را افزایش میدهد و افزایش قیمتها بر مردم فشار میآورد. برای جبران کسری بودجه نباید مالیاتها را افزایش بدهیم. مردم نباید تحت فشار قرار بگیرند و نباید هزینههای سنگین بر مردم تحمیل بشود.
او خاطرنشان کرد: شاید این سخنان برای بعضی از دوستان تکراری باشند، اما وضعیت واقعا بحرانی است. اینها حرف و خواستۀ مردم هستند. وقتی مردم گرسنه باشند حرف کسی را قبول نمیکنند (اگر شما میخواهید مردم حرف شما را گوش کنند مشکلات معیشتی آنان را حل کنید). اگر خطیب سخنرانی و صحبت کند کسی به حرفهایش گوش نمیکند و مگر به تنهایی گریه کند. فرزندی که گرسنه باشد به حرف والدین گوش نمیکند، شاگردی که گرسنه باشد به حرف معلم گوش نمیکند و معلمی که گرسنه باشد نمیتواند بهخوبی درس بدهد.
امامجمعه زاهدان گفت: در چنین شرایطی مسئولین دولت و مسئولان نظام باید برای حل این مشکلات فکر و عزم و همت جدی بکنند و به فریاد مردم برسند. چرا وضعیت اقتصاد کشور که راهحل دارد، ساماندهی نمیشود؟! اگر سیاستهای داخلی و خارجی در راستای منافع ملی و به نفع مردم و کشور مورد تجدیدنظر قرار بگیرند بسیاری از مشکلات حل میشوند. منافع ملی متعلق به ملت هستند و دولت و مسئولان هم متعلق به همین ملت هستند. باید اول گلیم خودمان را از آب بکشیم. بدون تغییر سیاستها مشکلات روزبهروز عمیقتر میشوند.
مولوی عبدالحمید تاکید کرد: اقتصاد و منافع ملی نیاز به مدیریت صحیح دارند. تمام دستهایی که گرفتار فساد هستند باید قطع بشوند. تنها با مجازاتکردن، موارد فساد قطع نمیشوند، بلکه نیاز به تغییر ساختار و برنامهریزی کامل است تا هر قدرتی که در منافع ملی دست دارد، از آن دست بردارد و این منافع ملی به بیتالمال و سفرۀ ملت برگردند و بیتالمال توسط مدیران توانمند و شایسته محافظت شود.