گروهی از زندانیان سیاسی زن محبوس در اوین در تحصن خود در اعتراض به اعدامهای اخیر از جمله اعدام دو نفر در اراک به اتهام «سبالنبی» و سه معترض در اصفهان، با تاکید براین که این اعدامها موجب بقای جمهوری اسلامی نخواهد شد، گفتند مردم به این حکومت خونخوار و زنستیز پایان خواهند داد.
به گزارش فرانیوز، نرگس محمدی، فائزه هاشمی، بهاره هدایت، گلرخ ایرایی، ویدا ربانی، سپیده قلیان، نسرین خضری جوادی، شکیلا منفرد، زهره سرو و مهوش شهریاری، در این مراسم که ساعت ۶ عصر روز شنبه در حیاط بند زنان زندان اوین برگزار شد، شرکت کردند.
شبکه خبری ایران اینترنشنال در گزارشی آورده است: نرگس محمدی، فعال حقوق بشر زندانی در این تحصن گفت: حکومت با اعدام و کشتن مردم، به طرز وحشیانهای انتقام جنبش انقلابی را میگیرد.
او افزود: ایران ۱۴۰۲، ایران ۱۳۶۰ نیست. اگر دهه شصت کارکرد اعدام ایجاد رعب و وحشت و سرکوب جریانات و گرایشات مختلف بود که به منظور تثبیت و تداوم حکومت استبدادی انجام میشد، اعدامهای اخیر ضد این کارکرد را خواهند داشت.
محمدی تاکید کرد: یقین دارم که اعدامهای صورت گرفته، در شرایطی که مردم به پا خواسته و اراده قطعیشان برای پایان بخشیدن به حکومت دینی استبدادی قرار گرفته، نهتنها به خفقان و سرکوب جامعه و تداوم حکومت نخواهد انجامید، بلکه “چرخه اعتراضات ” عمومی را شدت خواهد بخشید و تصمیم راهبردی رادیکال جنبش انقلابی یعنی پایان بخشیدن به جمهوریاسلامی را به قدرت و مطالبه عمومی مردمی تبدیل خواهد کرد.
این فعال حقوق بشر افزود: به نظر من تاوان و پیامد هر اعدام برای حکومت، تکثیر و تشدید قدرت مردمی برای سرنگونی حکومت خواهد بود. از جامعه جهانی، رسانههای بینالمللی و نهادهای حقوقبشری و زنان جهان میخواهم برای توقف ماشین خشونتبار و بیرحم اعدام اقدام عاجل کنند. هر شش ساعت یک اعدام جنایتیست که نباید هیچکس آن را تحمل کند.
سکوت تاییدیست بر بیشرفی آمران و عاملان این جنایات
همچنین گلرخ ایرایی، دیگر زندانی سیاسی در این مراسم گفت: سکوتمان تاییدیست بر بیشرفی آمران و عاملان این جنایات و سهیم بودنمان است در علم کردن چوبههای دار.
او افزود: دیگر نمیتوان در کلام جمهوریاسلامی را محکوم کرد و خواستار توقف اعدامها شد. ماهیت این رژیم در حذف فیزیکی مخالفان، منتقدان و معترضان به سیاستهایش است و پایههای ارتجاعیاش از روز نخست بر کشتار مخالفان بنا شده است.
این فعال مدنی تاکید کرد: تنها راهِ ستیز، کف خیابان است که هر بار اگرچه گامی به پیش، اما به ضرب باتوم و گلوله و ارعاب و عدم سازماندهیِ اعتراضات نافرجام ماند. نه سوار بر خودروهایمان و نه بر بالکن خانههایمان در سیاهی شب. نه با هشتگ و صدور بیانیه و محکوم کردنهای پیدرپی. مشخصا در کف خیابان، بدون نقابی از “من نبودمها”.
خانم ایرایی گفت: برای ستاندن حقمان و برای رهایی جان دهها نفری که با اذان صبح فردا و روزهای آتی به دار آویخته خواهند شد. سکوتمان تاییدیست بر بیشرفی آمران و عاملان این جنایات و برابر است با حمایت همپیمانان بینالمللیشان که منافع روابط دیپلماتیک را به تعطیلی سفارتخانههایشان ترجیح دادهاند.
او ادامه داد: سکوت و پسنشستن ما و نالیدن و در لفافه محکوم کردنمان، سهیم بودنمان است در علم کردن چوبههای دار و دیگر جنایات رژیم.مسیر انقلاب از کف خیابان میسر است و تنها راهِ پیش رو سرنگونی بنیان استبداد است.
همچنین فائزه هاشمی در این تحصن گفت: اگر حکومت در مجازات خلافکاران جدیست، پس کیفر عاملین کشتارها در دهه شصت، قتلهای زنجیرهای، جنبش سبز و … چه شد؟
او افزود: اعدام و گرفتن جان انسانها در جمهوری اسلامی به یک روند روزمره و نفرتانگیز تبدیل شده است. اعدام سه نفر در اصفهان، دو نفر در تهران، ۲۰۹ اعدام در پنج ماه، ۵۸۰ اعدام در یکسال، ۱۴ اعدام در یک روز، ۲۲ اعدام در دو هفته و…
این فعال سیاسی ادامه داد: حکم اعدام با عناوین مختلف به ابزاری برای بستن دهان منتقدان و معترضان و دگراندیشان و همچنین فرار از پاسخگویی نسبت به وضعیت اسفناک کشور و نه برای مبارزه با جور تبدیل شده و نشانهی ترس از مردم است.
هرگونه حکمی بدون برگزاری دادگاه علنی با حبس متهم در سلولهای انفرادی و اعمال فشارهای جسمی و روانی که منجر به اعترافات اجباری میشود و سرعت و عجله در صدور احکام بدون ارائه ادله و اسناد در مغایرت با کلیه اصول و استانداردهای یک دادرسی عادلانه است.
به گفته هاشمی، اعدام با هر عنوانی از جمله سبالنبی، توهین به مقدسات، محاربه، ارتداد، افسادفیالارض و حتا جرائم مواد مخدر در شرایط امروز ما که عدالت به مسلخ رفته است محکوم است. حاکمان در طول تاریخ در این اندیشه بودهاند که با ایجاد ترس و وحشت و سیاستهای تروریستی میتوانند بیشتر در قدرت باقی بمانند. اما نمیدانند که با کشتن بیگناهان نه پایههای حکومت محکم میشود و نه دین حفظ میگردد.
این نماینده پیشین در مجلس شورای اسلامی گفت: اگر به زعم خود در مجازات خلافکاران جدی هستند، پس کیفر عاملین کشتارها در دهه شصت، قتلهای زنجیرهای، جنبش سبز، دی ماه ۹۶، آبان ۹۸، جنبش مهسا، به موشک بستن هواپیمای اوکراینی، قتلهای ناموسی و مجازات عاملان اسیدپاشی و … چه شد؟ آیا این قربانیان فرزندان این آب و خاک نیستند؟ چه فجایع دیگری بایستی رخ دهد تا متوجه شوند ارتباط با مردم را از دست دادهاند؟ تا کی میشود بر خون مردمان حکومت کرد؟ سواستفاده از دین برای حفظ حکومت به چه قیمتیست؟ وجدان و انصاف و عدالت کیلویی چند؟
او در پایان تاکید کرد: به یاد داشته باشیم زندگی در چنبره دروغ و بیعدالتی، اگر همگانی شود میتواند نظام مبتنی بر دروغ را برپا نگاه دارد. زیستن در دایره حقیقت نیز زمانی موثر است که به یک امر فراگیر تبدیل شود و در آن صورت پایههای نظام مبتنی بر دروغ را متزلزل خواهد کرد.
محاکمه عاملان اعدامها هم فرا خواهد رسید
نسرین خضری جوادی، فعال کارگری زندانی نیز در این مراسم گفت: هنوز خون جوانان از کف خیابانها جمع نشده، شاهد اعدام جوان بیشتری هستیم.
او افزود: ماشین اعدام و سرکوب جهوریاسلامی سر باز ایستادن ندارد. چهار دهه از قدرت گرفتن این رژیم میگذرد. از همان ابتدای به قدرت رسیدنشان، هر روز خبر سربهدار شدنِ جوانان شریفمان را شنیدهایم. آیا سکوت در مقابل چنین جنایتی ننگ و خفت نیست؟ جوانان رشید و شجاعمان فقط به دلیل مطالبه آزادی و زندگیای که از آنها سلب شده دست به اعتراض میزنند و در هر دوره از اعتراضات تعداد زیادی از جوانانِ آگاه و خوشفکر، دستگیر و پس از ماهها شکنجه و انفرادی، گاه عجولانه در نمایشهای کثیف اعترافگیریهای ساختگی و اجباری که از صدا و سیمای ملی خودشان پخش میشود سربدار میشوند.
این فعال کارگری ادامه داد: تصمیمگیرندگان این جنایات باید بدانند که روز محاکمه آنان هم در دادگاههای عادلانه و مردمی فرا خواهد رسید. نه چوبههای دار برچیده شده و نه خون جوانان از کف خیابان جمع شده. پس بیصبرانه در انتظار محاکمه تمامی جنایتکاران هستیم. زنده باد آزادی و برابری. زنده باد زندگی.
اگر امروز اعتراض نکنیم فردا نوبت خودمان است
شکیلا منفرد نیز در این مراسم گفت: در این مدتی که اعدامها افزایش یافته، به جمله معروفی میاندیشم. اول سراغ کمونیستها رفتند، سکوت کردیم چون کمونیست نبودیم. بعد سراغ سوسیالیستها رفتند. سکوت کردیم، چون سوسیالیست نبودیم. به سراغ خودمان آمدند و دیگر کسی نمانده بود تا به اعتراض برآید.
او تاکید کرد: فرقی نمیکند به چه جرمی اعدام شدهاند. اگر امروز اعتراض نکنیم فردا نوبت خودمان است.
ویدا ربانی نیز در این مراسم خواستار آن شد که «جهان مسیر دیگری را با جمهوری اسلامی در پیش بگیرد.
او گفت: گفتنیها با حکومت را سالها پیش گفتهایم. آنها هم پاسخ دادهاند. پاسخشان به نان، به آزادی، به زن، به مرد، به زندگی و به هر فضیلتی که فریاد زدهایم گلوله و سرکوب بوده است. گلوله برای هر عضوی از تن هر شهروندی که جنبشی دارد. پاسخ هر اعتراض خونی است که جاری میشود در خیابان، دلمه میبندد در رگهای اعدامیها و چشمهایی که از بافتهای متلاشی شده تخلیه میشوند.
ربانی ادامه داد: با جلاد چه حرفی برای گفتن میتوان داشت؟ شرم دارم که این مردم رنجور و مصیبت دیده را خطاب قرار دهم. مردمی که از هیچ ایثار و شجاعتی برای برچیدن این ظلم دریغ نکردهاند. سعید یعقوبی، صالح میرهاشمی و مجید کاظمی نه اولین و نه آخرین قربانیان مبارزه با ضحاک زمانه ما هستند.
این زندانی سیاسی زن تاکید کرد: ثانیه به ثانیه تداوم این حکومت جنایت علیه بشریت است. بیش از ۴۰ سال با جمهوری اسلامی از در مدارا و محکوم کردنها و ابراز تاسفها در آمدهاند، این کافی نبوده و نیست. مردم ایران مدت هاست که از جمهوری اسلامی عبور کردهاند، این جهان است که باید مسیر دیگری را با جمهوری اسلامی در پیش بگیرد.
چقدر میتوان برای این مردم و وطن جنگید؟
سپیده قلیان، فعال کارگری زندانی نیز گفت: این عزیزان که رفتند برای ما بیوطنان و وحشتزدگان از مرز، همگی مفهوم وطن بودند. آنگاه که تمامی بمبهای بشر بر سر ما خوزستانیها آوار شد، آن هنگام که بوی نفت باید میدادیم تا مام وطن ما را بپذیرد و چقدر میهن برایمان چندشآور بود و مو به تنمان سیخ میکرد. اما این جوانان، همینها که صدایشان در گوشمان در سالن ملاقات به نقل از خانوادههایمان میپیچد: “عزیز این مال ورزشه.” همینها وطن را برای ما آوردهاند و گفتهاند کار میکنیم تا پیش از تمام شدن چاههای نفت اینها از اینجا بروند.
او افزود: چقدر مفهوم وطن با یادآوری چهرههایتان از همین صفحه تلویزیون لکنتیِ بیستوسی شیرین است. چقدر میتوان برای این مردم و وطن جنگید؟ برای وطن به معنای کومار. کومار به معنای زن، زندگی، آزادی.
قلیان در پایان گفت: حالا تکلیفمان روشنتر شده. تکلیفمان را روشنتر کردند و رفتند. اینها پیش از تمام شدن چاههای نفت خواهند رفت. ما در وطنمان عاشقانه خواهیم رقصید.
همچنین بهاره هدایت در این مراسم بر این نکته تاکید کرد که مردم همیشه پیشرانِ اعتراضات بودهاند و تمام مخاطراتش را نیز به جان خریدهاند.
این فعال صنفی زندانی گفت: به نظر من همیشه مردم پیشران اعتراضات بودهاند. به محض اینکه فرصتی داشتهاند به خیابان آمدهاند و تمام مخاطراتش را هم به جان خریدهاند. برعکس اگر نقص یا فقدانی هم به چشم میخورد، از جانب نیروهای سیاسی است. نیروها و جریانات سیاسیاند که باید استلزامات وضعیت، یعنی منطق حاکم بر وضعیت را درک کنند و به آن بیاندیشند و فقط عطف به این استلزامات است که میتوانند برنامه سیاسیای را تدارک ببینند که منجر به پیروزی معترضین شوند.
او افزود: اگر میگوییم براندازیم، اگر میگوییم جمهوری اسلامی دشمن مردم ایران است، باید بدانیم که در درون خود این گزارهها منطق و استلزامات عمل سیاسی ما نهفته است.
خانم هدایت گفت: مردم دارند با همین منطق مبارزه میکنند ولی بسیاری از نیروها و جریانات سیاسی، گرچه با این گزارهها و با این اعتراضات موافقاند اما منطق حاکم بر آن را گویا که جدی نمیگیرند و بنا بر این امکان تدارک برنامه سیاسیای که اعتراضات را به پیروزی برساند ندارد. در واقع این امکان را از خودشان و از مردم دریغ میکنند.
او در پایان اضافه کرد: کارویژه نیروی سیاسی این نیست که وقتی مردم به خیابان میآیند و با دشمنشان میجنگند، فقط آنان را تشویق کند یا قاتلان و سرکوبگران را محکوم کند. این کارها وظیفه انسانی ماست اما کارویژه نیروها و جریانات سیاسی فراتر از این است. آنها باید با درک الزامات وضعیت برنامه گذار پیروزمندانه را طراحی کنند.
وقتی عملکرد حکومت دیکتاتوری یک بام و دو هواست
زهره سرو نیز در این مراسم گفت: باز هم حکومت اشغالگر ضحاک بهترین دفاع را حمله دانسته و با اعدام قصد ارعاب و عقب نشاندن مردم را دارد. اما اعدام نهتنها بازدارنده نیست بلکه نتیجه عکس خواهد داشت. حال چرا یک بام و دو هوا؟
او افزود: زمانی که حکم اعدام محکومان خانهاصفهان اجرا شد و متهم ردیف اول به موجب کشیدن سلاح کمری و به سفسطه سران رژیم موجب تهدید امنیت روانی جامعه شد، چرا کسی مداح هفتتیر کشِ بیتالشیطان را مجازات نکرد؟ در صبحگاه سیام که اعدام شهروز سخنوری اجرا شد چرا کسی خواستار مجازات مشوقان فساد و فحشا در قالب دین که سرویس جنسی به عراقیان را همطراز زیارت کربلا میدانند نشد؟ قاری لواطکار سعید طوسی چرا از اعدام مصون ماند؟ تفاوت در مجازات.
خانم سرو ادامه داد: هیچگاه اعدام و ایجاد ارعاب برای هیچ دیکتاتوری حاشیه امن به وجود نیاورده است. به زودی شاهد خیزش سراسری مردم خواهید بود و سرنگونی از رگ گردن به شما نزدیکتر است. ما قاطعانه به این حکومت خونخوار و زنستیز پایان خواهیم داد.
در پایان نیز مهوش شهریاری ضمن تسلیت به خانوادههای اعدام شدگان از شدت گرفتن اعدامها ابراز تاسف و نگرانی کرد.