/

ترور «قاسم فتح‌الهی» ؛ بازی سپاه!

در روزهای گذشته کشته شدن «قاسم فتح‌الهی» در رسانه‌های داخل و خارج بازتاب گسترده‌ای داشته و انتساب این ترور به سازمان اطلاعات سپاه و نشر گسترده‌ی آن از رسانه‌های داخل و خارج سوالات بسیاری را بر می‌انگیرد.

خواندن این مطلب 9 دقیقه طول میکشد.

در روزهای گذشته کشته شدن «قاسم فتح‌الهی» در رسانه‌های داخل و خارج بازتاب گسترده‌ای داشته و انتساب این ترور به سازمان اطلاعات سپاه و نشر گسترده‌ی آن از رسانه‌های داخل و خارج سوالات بسیاری را بر می‌انگیرد.

گروه‌های مبارزاتی مختلفی با اسامی متفاوت که معروف‌ترین آنها موسوم به «پارتیزانها» مدعی خنثی سازی عوامل رژیم به صورت تک به تک هستند در روزهای گذشته اقدام به نشر اخباری از معدوم سازی افراد نموده‌اند و در افکار عمومی، اگرچه بسیار محافظه کارانه و درمحافل خصوصی، مورد تحسین قرار می‌گیرند.

اطلاعات رسیده به ایران اینترنشنال حاکی‌ست نیروهای اطلاعات سپاه پاسداران قاسم فتح‌اللهی، عضو سپاه محمد رسول‌الله تهران را کشته‌اند. بنا بر این اطلاعات، فتح‌اللهی از سرکوب معترضان خودداری کرده و سپاه به این نتیجه رسیده بود که او با بخشی از نیروهای امنیتی ناراضی در ارتباط بوده است.

ایران اینترنشنال

هرچند کشته شدن یک عامل سرکوب حکومتی همواره برای معترضین خبری مسرت بخش است اما انتساب آن به سازمان اطلاعات سپاه میتواند با اهداف دیگری صورت پذیرفته باشد. سوال کلیدی این است که ترور شدن یک عضو ارشد سپاه برای چه کسی یا چه گروهی مفید است؟ و چرا به گفته رسانه‌ها، منابعی احتمالا معتبر سازمان اطلاعات سپاه را مسئول این ترور این شخص به بهانه ارتباط با شبکه معترضین معرفی نموده‌اند؟

آنچه مشخص است سپاه مایل نیست در افکار عمومی داخلی یا خارجی به کشته شدن چهره‌های خود اعتراف نماید و هر آنچه اقتدار خود خوانده او را به چالش بکشد جایگاهی در رسانه ها نخواهد داشت.

برای پاسخ به پرسشهای مطرح شده باید بررسی شود که آیا اساسا سپاه برای حذف این فرد نیازی به اقدام تروریستی داشته؟ آیا این فرد فراری بوده و امکان دستگیری وی به صورت طبیعی وجود نداشته است؟ آیا سپاه امکان برگزاری یک دادگاه حتی سوری برای محکوم کردن وی نداشته است؟ پر واضح است دستگیری وی می‌توانست به سادگی انجام شده و دادگاهی سوری و پر جنجال برای نشان دادن قدرت حکومت در برخورد با عوامل درون سازمانی مخالف برگزار و علاوه بر جریان سازی فکری در جامعه فرد مذکور با حکم اعدام حذف گردد. رویه‌ای که حکومت تخصص و مهارت لازم را در انجام و بهره برداری از آن کسب نموده است.

آنچه این ادعا را بیشتر زیر سوال می‌برد این است که چه لزومی دارد در زمانی که اعتراضات جریان دارد کسی که میتواند به عنوان یک نفوذی تحت فشار مورد استفاده سیستم اطلاعاتی قرارگیرد به صورت علنی ترور و حذف گردد؟ حتی اگر تاریخ مصرف او در سیستم اطلاعاتی تمام شده باشد، ترور وی به این شکل و اعلام آن دست آوردی برای سازمان اطلاعات سپاه محسوب نمی‌شود.

علی رغم اینکه برخی رسانه‌های داخلی و بنابر روال همیشگی برای اطلاع رسانی ضدونقیض، ترور وی را به دلایل غیر سیاسی مربوط می‌دانند، انتساب این ترور به سازمان اطلاعات سپاه تنها به منظور پیشگیری از ریزشهای درون سازمانی سپاه و ایجاد ترس در مخالفین حکومت بوده است، در حالیکه این نوع ترور درون سازمانی و پذیرش ناشیانه آن توسط نهادهای امنیتی، در رویه‌های سپاه مرسوم نبوده و اساسا سودی برای هیچ نهاد حکومتی نخواهد داشت.

ادعای سازمان اطلاعات سپاه و نشر گسترده آن در رسانه‌های جریان اصلی فارسی زبان خارج از کشور می‌تواند نشان از آن داشته باشد که جریانهای حکومتی همچنان قادرند با دستکاری اطلاعات منتشر شده در رسانه های پر مخاطب اذهان مخاطبین آنها را نیز مورد هجوم قرار داده و اخبار نادرست را از زبان مخالفین خود بازنشر نمایند و در نهایت مخاطب را نسبت به اخبار منتشر شده منفعل نمایند.

مرجع: شورای همبستگی آزادی برای ایران