کیوسک امروز؛ شکست دوگانه توزیع ارز ترجیحی و نظارت بر واردات/ امریکا دارد به سرنوشت بریتانیای کبیر دچار می‌شود؟/ تمام عوامل دخیل در انفجارهای تروریستی کرمان بازداشت شدند/ جنگ جهانی سوم در راه است/ شش پیامد عملیات ترور آمریکا در خاک عراق

روزنامه‌های صبح امروز، دوشنبه هجدهم دی ماه به مباحثی پیرامون ارز ترجيحی و واردات، امریکا و سرنوشت بریتانیا، بازداشت عوامل انفجارهای کرمان، جنگ جهانی سوم وپیامد عملیات ‌های آمریکا در عراق پرداخته‌اند.

خواندن این مطلب 68 دقیقه طول میکشد.

به گزارش فرانیوز، نگاهی داریم به عناوین و گزارشات چند روزنامه صبح کشور که در ادامه می خوانید؛

روزنامه اعتماد به شکست دوگانه توزیع ارز ترجیحی و نظارت بر واردات پرداخت و نوشت:

پس از حذف اختصاص ارز ترجیحی با نرخ ۴۲۰۰ تومانی به واردات ۴ قلم کالای اساسی و جایگزین شدن آن با نرخ ارز ۲۸۵۰۰ تومانی برای ۲۸ قلم کالا، حالا زمزمه حذف ۲۰۰ کد تعرفه‌ای از مجموعه بیش از ۴۰۰ کد تعرفه‌ای که ارز ۲۸۵۰۰ تومانی دریافت می‌کردند، شنیده می‌شود.


از بهمن ماه سال گذشته بانک مرکزی از پیاده‌سازی سیاست تثبیت ارزی برای یک بازه دوساله خبر داد و با تاسیس مرکز مبادله طلا و ارز، نرخ ارز واردات کالایی معادل هر دلار ۲۸۵۰۰ تومان و نرخ تامین ارز برای کالاهای واسطه‌ای تولید در این بازار را حدود ۳۷۵۰۰ تومان تعیین کرد، حال پس از گذشت یکسال از این تصمیمات ابتدای هفته جاری اخباری منتشر شد مبنی بر اینکه حدود ۲۰۰ قلم کالا از فهرست ارز ۲۸۵۰۰ تومانی مرتبط با سیاست تثبیت ارزی از زیرمجموعه ارز ترجیحی خارج شده است و تنها برخی از کالاهای اساسی نظیر نهاده‌های دامی و برخی از روغن‌ها و… مشمول ارز ترجیحی خواهند شد.


براساس این گزارش، ارز ترجیحی هنگام ایجاد و اختصاص آن نیز با انتقادات فراوانی مواجه شده بود. اقتصاددانان اختصاص ارز ترجیحی را نوعی «رانت ارزی» می‌دانند. اما از آن سو، موافقان این طرح می‌گویند حذف واردات کالای اساسی با ارز ترجیحی و ارزان‌قیمت نیز اثرات ناگواری در تامین منابع خوراکی کشور دارد. البته در جریان اختصاص ارز ترجیحی دیده شد که بسیاری از افراد با تشکیل شرکت‌های صوری ارز ترجیحی دریافت می‌کردند اما باز هم کالاهای موردنظر با قیمت مناسب (براساس نرخ ارز ترجیحی) به دست مردم نمی‌رسید، از طرفی تولیدکننده نیز به ‌شدت در مضیقه بود و با قیمت‌گذاری دستوری از تورم جا مانده بود و اگر حذف ارز ترجیحی نبود در آن برهه شاید بسیاری از شرکت‌هایی که تامین نیاز اولیه مردم را در دستور داشتند با مشکل جدی و تعطیلی مواجه می‌شدند.

اما برخی از کارشناسان اقتصادی بر این باورند که حذف ارز ترجیحی تبعات اقتصادی زیادی برای مردم و به خصوص قشر متوسط و ضعیف جامعه به دنبال دارد و باعث چند برابر شدن هزینه‌ها می‌شود و افزایش یارانه‌ها نیز نمی‌تواند این افزایش قیمت‌ها را جبران کند. برای فعالان اقتصادی هم بهتر آن است که ارز تک نرخی باشد تا بتوانند برنامه‌ریزی درستی برای آینده خود داشته باشند و پیش‌بینی از وضعیت آینده اقتصاد هم بهتر خواهد شد، اما از لحاظ سیاست‌گذار که به موضوعات کوتاه‌مدتی نظیر ارز چند نرخی می‌پردازد نه تنها این نوع سیاست دستاوردی برای اقتصاد ندارد بلکه سیاستی ناکارآمد است.

ثروتی که از دست مردم خارج و بین ذی‌نفعان توزیع شد
پیمان مولوی، اقتصاددان در مورد حذف ارز ترجیحی از برخی کالاها به «اعتماد» گفت: دیر یا زود باید چنین تصمیمی درخصوص حذف ارز ترجیحی گرفته می‌شد و باید گفت متاسفانه تمام دولت‌ها با عرضه ارز ترجیحی به گروه‌های ذی‌نفع در اقتصاد، این ثروت ملی را از دست عموم مردم خارج کردند.


این کارشناس اقتصادی با بیان اینکه دولت‌ها قادر به حفظ و ثبات شرایط ارزی کشور نیستند، گفت: مسلما توزیع ارز ترجیحی قابل استمرار و کنترل نیست و دیدیم با وجود تمام این هیاهوها، رانت‌های توزیع ارز ۴۲۰۰ و ۲۸۵۰۰ تومانی هم که در چرخه تجارت شرکت‌ها فسادزا و مشکل‌آفرین بود هیچ دستاورد مثبتی به دنبال نداشت.
 
مشکلات اقتصادی را نمی‌توان پنهان کرد
مولوی ادامه داد: نمی‌توان به دلیل عدم رشد اقتصادی و کاهش ارزش پول ملی، مشکلات اقتصادی را پنهان کرد اینکه با چنین روش‌هایی می‌خواهند نرخ کالاهای وارداتی را با قیمت ارزی پایین‌تر وارد کشور کنند و در مقابل از صادرکننده می‌خواهند ارز صادراتی را با نرخ بالاتری به کشور بیاورد که منجر به یک توازن گلخانه‌ای مضحک شود غلط است البته این اقدام سال‌هاست در تمامی دولت‌ها انجام شده و هنوز هم ادامه دارد.


این کارشناس اقتصادی تصریح کرد: اگر امروز هم تصمیم به حذف ارز ترجیحی ۲۸۵۰۰ تومانی از ۲۰۰ قلم کالا گرفته شده نه تنها برنامه‌ریزی شده نیست بلکه تنها از روی اجبار است، چراکه این بازار دیگر قادر به تحمل چنین فشاری نیست.
مولوی با اشاره به تاثیر این تصمیم بر کالاهایی که از زیرمجموعه ارز ترجیحی خارج شده‌اند، افزود: این تصمیم باعث می‌شود در برخی کالاها شاهد افزایش قیمت باشیم اما این افزایش نرخ‌ها چندان زیاد نیست، به عنوان مثال امروز قیمت مرغ در ایران با قیمت مرغ در ترکیه یا کشورهای اروپایی شبیه به هم است و قیمت گوشت هم به همین ترتیب و این قیمت‌ها تفاوت چندانی با خارج از کشور ندارند.


این اقتصاددان با بیان اینکه دیر یا زود اقتصاد ایران با سیلی واقعیت‌های اقتصادی بیدار خواهد شد، تصریح کرد: این اتفاق زمانی رخ می‌دهد که فروش نفت ایران افول کند و در این زمان است که واقعیت‌های اقتصادی خود را بیشتر نشان می‌دهند و این موضوع شبیه سال‌های ۱۳۹۶ و ۱۳۹۷ است که فروش نفت کشور محدود شده بود و اگر فروش نفت مجددا محدود شود یک بار دیگر چهره واقعی اقتصاد کشور را خواهیم دید.


این کارشناس اقتصادی خاطرنشان کرد: دوگانه توزیع ارز ترجیحی و نظارت بر روند واردات کالایی در بازه‌های زمانی مختلف با شکست مواجه شده بود اما اگر در مقاطعی یک کالایی را با نرخ ارز ۴۲۰۰ یا ۲۸۵۰۰ تومانی وارد کشور می‌کردیم در آن مقطع می‌بایست قیمت کالاها هم براساس نرخ ارز ترجیحی محاسبه می‌شد نه براساس نرخ تورم و نرخ ارز بازار آزاد، اما شاهد آن بودیم که دلالان و واسطه‌ها به بازار این کالاها هم ورود کرده بودند و این قیمت‌ها هم افزایشی بود.


او افزود: با توجه به اینکه امروز اکثر کالاها با نرخ دلار ۵۰ هزار تومانی محاسبه می‌شود اگر این اقدام دولت هم صورت گیرد چندان تغییری در قیمت‌ها انجام نخواهد شد هر چند ممکن است اثر کوتاه‌مدتی بر بازارها داشته باشد اما در میان‌مدت و بلندمدت همه این نرخ‌ها به سمت واقعی شدن حرکت کرده و خواهد کرد.

تخصیص ارز ترجیحی فرصتی برای سودجویی

آلبرت بغوزیان، اقتصاددان در مورد حذف ارز ترجیحی ۲۰۰ قلم کالا از سوی دولت به «اعتماد» گفت: تاکنون توزیع ارز ترجیحی برای کالاهای اساسی و نهاده‌های دامی و تولیدی بود تا به گونه‌ای از تولیدکننده و مصرف‌کننده حمایت شود و مسلم است که حذف این ارز ۲۸۵۰۰ تومانی اقدامی است تا قیمت‌ها واقعی‌تر شوند.

بغوزیان در ادامه افزود: این نکته حایز اهمیت است که اگر ارز ترجیحی و پایین‌تر از نرخ بازار آزاد به واردکنندگان ارایه می‌شد باید اثر آن را در بازار می‌دیدیم اما اثر آن را اصلا ندیدیم و بهتر آن است که این رانت هم به واردکننده داده نشود و در مواردی هم شاهد بودیم که ارزی که تخصیص داده می‌شد تنها فرصتی برای سودجویی برخی افراد بود و آن کالا و محصول و مواد اولیه‌ای که قرار بود وارد شود با قیمت ارز ترجیحی وارد بازار نشد.
 
حذف ارز ترجیحی باید به تدریج انجام می‌گرفت
این کارشناس اقتصادی تصریح کرد: مسلما حذف ارز ترجیحی باعث افزایش قیمت کالاهای مرتبط با اقلامی که از لیست ارزی خارج شده‌اند، خواهد شد و به بهانه اینکه دیگر ارز ترجیحی به این کالاها تعلق نمی‌گیرد قیمت‌ها را افزایش خواهند داد و تورم را هم بالا خواهد برد. بغوزیان خاطرنشان کرد: ارز ترجیحی به این معناست که دولت با تخصیص یارانه، نهاده‌های دامی و برخی محصولات ضروری را وارد کشور می‌کند تا ارزان‌تر به دست مصرف‌کننده برسد و هزینه تولید هم برای تولیدکنندگان کمتر شود.

این اقتصاددان گفت: البته در این مدت شاهد سوءاستفاده‌هایی هم درخصوص ارز ترجیحی بودیم که علت اصلی آن به ضعف در نظارت‌ها برمی‌گردد و در مواردی شاهد بودیم که ارز ترجیحی به برخی افراد توزیع شد اما کالایی وارد کشور نشد و در قضیه چای دبش هم شاهد این رانت بودیم و ممکن است پرونده‌های قضایی دیگری هم وجود داشته باشد که سوءاستفاده‌های ارزی صورت گرفته باشد اما هنوز رسانه‌ای نشده است.

بغوزیان با بیان اینکه حذف ارز ترجیحی باید به تدریج انجام می‌گرفت، گفت: اینکه یک‌باره ارز ترجیحی کالاها حذف شود سیاست غلطی است و باید به مرور نرخ‌ها را افزایش می‌دادند و اگر قرار بر این بود تا نرخ ۲۸۵۰۰ تومانی را از برخی از کالاها بردارند بهتر آن بود تا این نرخ را به ۴۰ یا ۳۵ هزار تومان تغییر می‌دادند نه اینکه یک‌باره با نرخ آزاد محاسبه کنند و باید دید براساس چه منطقی ارز ترجیحی این کالاها را حذف کردند که البته دولت دلایل خود را ارایه می‌دهد.

روزنامه جوان نوشت: امریکا دارد به سرنوشت بریتانیای کبیر دچار می‌شود؟

رابرت اوبراین، مشاور سابق امنیت ملی امریکا در نشنال‌ریویو درباره «وضعیت وخیم نیروی دریایی امریکا در مقایسه با چین» هشدار داده است و گفته که کسری کشتی‌سازی امریکا و «مسیر در حال نزول» ناوگان ایالات متحده «امنیت ملی ما را به خطر می‌اندازد.» چین کشتی‌های جنگی بیشتری در مقایسه با امریکا دارد: «بر اساس تناژ، ظرفیت کشتی‌سازی چین ۲۳۲ برابر بیشتر از ظرفیت ما است.» اوبراین این را به عنوان یک «بحران امنیت ملی» توصیف کرده، زیرا «آینده یک هند و اقیانوس آرام آزاد و باز در معرض خطر است». در نهایت چیزی که [بیشتر]در معرض خطر است این است که چه کسی «ملکه دریاها» خواهد بود.


ام. توماس دیویس، سرهنگ بازنشسته ارتش نوشته که مشکل پایه صنعتی دفاعی تنزل‌یافته امریکا است که در به اصطلاح «سهام صلح» پس از جنگ سرد ریشه دارد. دیویس معتقد است که از پایان جنگ سرد به بعد، «صنعت کشتی‌سازی امریکا عمدتاً از بین رفته و کشتی‌های آسیایی جایگزین آن شده است.»

نیروی دریایی چین در حال حاضر بزرگ‌ترین نیروی دریایی جهان است و پیشتازی نسبی در کشتی‌سازی، آن را در موقعیتی قرار می‌دهد که در صورت ادامه روند‌های فعلی، به عنوان قدرت دریایی پیشرو در جهان، جانشین ایالات متحده خواهد شد. چین برای تصرف تایوان، تسلط بر دریای چین جنوبی و تغییر موازنه قدرت در اقیانوس هند و اقیانوس آرام، نیازی به این ندارد که به عنوان قدرت دریایی پیشرو در جهان جانشین امریکا شود.

رابرت کاپلان دریای چین جنوبی را «گلوی اقیانوس آرام غربی و اقیانوس هند» و «قلب حاشیه کشتیرانی اوراسیا» توصیف کرده است. [ماهیت]جغرافیای شرق آسیا و غرب اقیانوس آرام نوعی دعوت به مسابقه تسلیحاتی دریایی است، اما مشکل این است که فقط یک طرف (چین) در حال مسابقه دادن است. گویی بریتانیای کبیر در دهه اول قرن بیستم در کنار گسترش نیروی دریایی قیصر در تلاش برای فرماندهی دریای شمال و کانال انگلیسی (کانال مانش) ایستاده است. شاید به همین دلیل است که شی جین پینگ، رئیس‌جمهور چین در نشست اخیر در سانفرانسیسکو با صراحت به رئیس‌جمهور بایدن گفت که پکن، تایوان را با سرزمین اصلی چین متحد خواهد کرد.

سر هالفورد مکیندر، ژئوپلیتیسین بزرگ بریتانیا، در ۱۹۰۲ نوشته بود: «امپراتوری‌ها دیگر روزگار خود را سپری کرده‌اند و امپراتوری بریتانیا هم به همین منوال. دوره اروپایی تاریخ در حال سپری شدن است، همانطور که فاز‌های دریا و مدیترانه سپری شده است. توازن قوای جدیدی در حال شکل گرفتن است.» پیش‌بینی مکیندر درباره اینکه امپراتوری بریتانیا در سال‌های پایانی خود به سر می‌برد، مبتنی بر درک او از جغرافیا، اقتصاد، جمعیت‌شناسی و فناوری بود، زیرا از نگاه مکیندر، «یکپارچگی اقیانوسی واقعیت فیزیکی ساده‌ای است که زیربنای ارزش غلبه نیروی دریایی در جهان مدرن در سراسر جهان است.»

بریتانیا و دریا‌های بریتانیا تا حدی یک مرور بر نوشته‌های مشهور مکیندر بود و امروز نیز ممکن است به عنوان هشداری برای سیاستگذاران و استراتژیست‌های ایالات متحده در زمانی باشد که امریکا ممکن است وارد سال‌های پایانی نظم جهانی شود که پس از جنگ دوم جهانی در انداخته است. نظم جهانی امریکا هم مثل بریتانیا، مبتنی بر قدرت دریایی (به علاوه نیروی هوایی) و برتری اقتصادی بود. نیویورک جانشین لندن به عنوان مرکز اقتصاد جهان شد، دلار امریکا جایگزین پوند انگلیس به عنوان تأثیرگذارترین ارز جهانی شد و نیروی دریایی امریکا جانشین نیروی دریایی بریتانیا به عنوان «ملکه دریاها» شد. با عقب‌نشینی امپراتوری بریتانیا، ایالات متحده جایگزین قلمرو امپراتوری بریتانیا در مدیترانه، خاورمیانه و جا‌های دیگر شد. نقش انگلیس به عنوان «حافظ» موازنه اروپایی قدرت، تسلیم جایگاه امریکا به عنوان «حافظ» موازنه قدرت اوراسیایی شد.


مکیندر اغلب اوقات به اشتباه به عنوان حامی قدرت زمینی در مقابل قدرت دریایی پنداشته شده در حالی که جهان‌بینی ژئوپلیتیکی او به این سادگی‌ها نبود. او پیشرفت‌های تکنولوژیکی انقلاب صنعتی (ریل، اتومبیل‌های موتوری) را به عنوان عامل بهبود سرعت و دستیابی به حمل‌ونقل زمینی می‌دید و به این ترتیب، به دولت‌های قاره‌ای اجازه می‌داد تا از نظر سیاسی منسجم‌تر باشند و بتوانند با سرعت بیشتری به مناطق پیوسته گسترش یابند.

به یاد داشته باشیم که او درباره بریتانیا و دریا‌های بریتانیا، از تعبیر «ارزش غالب قدرت دریایی» در سیاست جهانی استفاده کرد نه قدرت زمینی. وقتی جنگ سرد تمام شد، کالین اس. گری، که شاگرد مکیندر و آلفرد تایر ماهان بود، در اثر «اهرم قدرت دریا «(۱۹۹۲) با مطالعات موردی نشان داد که در بیشتر جنگ‌ها بین قدرت‌های بزرگ، قدرت‌های دریایی بیشتر پیروز بوده‌اند. گری مانند مکیندر، ماهان و کاپلان فهمیده بود که ایالات متحده باید برتری دریایی جهانی‌اش را حفظ کند یا راه بریتانیای کبیر را برود. مکیندر، ماهان و کاپلان فهمیده بودند که ایالات متحده یا باید برتری دریایی جهانی را حفظ کند یا اینکه به سرنوشت بریتانیای کبیر دچار شود. مکیندر، کتاب «بریتانیا و دریا‌های بریتانیا» را با این هشدار پایان داد که بریتانیا در حال ضعیف‌تر شدن است و «ممکن است دیگر ابزار ساخت و نگهداری ناوگان کافی نداشته باشد و ممکن است فرماندهی دریا را از کف بدهد» و این دقیقاً همان چیزی است که رابرت اوبراین و ام. توماس دیویس در مورد ایالات متحده می‌گویند.

اینکه «شی» با اعتماد به نفس و «صراحتاً» به بایدن اطلاع داده که چین، چه مسالمت‌آمیز یا باز زور، تایوان را تصرف خواهد کرد و اینکه دولت بایدن آن (هشدار) را افشا نکرده، احتمالاً نشان‌دهنده تغییر موازنه قدرت در غرب اقیانوس آرام است. حرفم را با تعبیر مکیندر تمام می‌کنم: «امپراتوری‌های دیگر روزگار خود را سپری کرده‌اند، و اگر روند کنونی ادامه پیدا کند، ممکن است امپراتوری امریکا نیز به همین سرنوشت برسد.»

روزنامه کیهان نوشت: تمام عوامل دخیل در انفجارهای تروریستی کرمان بازداشت شدند

مهدی بخشی، دادستان کرمان در گفت‌وگوی ویژه خبری شبکه استانی کرمان با اشاره به کشفیات صورت گرفته قبل از مراسم چهارمین سالگرد شهادت سردار سلیمانی تصریح کرد: ۱۶ بمب در استان کرمان کشف شده که قدرت انفجار هر کدام از آنها از این جلیقه‌های عامل انتحاری بیشتر بود، اما با عنایت خدا و تلاش سربازان گمنام امام زمان کشف شد.

مدعی‌العموم در کرمان اظهار کرد: امسال وضعیت خاصی بود و حجم تهدیدات به علت شکست مفتضحانه اسرائیل و شکسته شدن هیمنه صهیونیست‌ها پس از طوفان‌الاقصی وجود داشت؛ آنها به دنبال انتقام از سردار سلیمانی، مزار حاج قاسم بودند که این گروه‌ها به صورت منسجم، متحد و با برنامه دنبال این اقدام تروریستی بودند.

وی گفت: زمانی که انتحاری اول صورت گرفت، من در نزدیکی محل انفجار بودم که اطلاع دادند، حادثه دوم نیز اتفاق افتاد و ما در محل حاضر شدیم.

بخشی ادامه داد: در وهله اول بررسی‌هایی که وظیفه دادستان است را با دستور رئیس کل دادگستری استان کرمان بر یک محور آغاز کردیم، پیشگیری و برآورد اطلاعاتی در مورد این بود که دوستان شورای تأمین چکار کردند، طرح و برنامه آنها چه بود و در مرحله اجرا و عمل چه اقداماتی انجام دادند.


دادستان کرمان اضافه کرد: ستاد برگزاری مراسم سالگرد شهید سلیمانی از سه سال قبل شروع به کار کرد و ۲ کمیته ایمنی و امنیتی را دارد که آسیب‌شناسی در مورد مراسم سالگرد سردار حاج قاسم سلیمانی در سال گذشته توسط نیروهای نظامی و امنیتی هم انجام شد. بخشی ابراز داشت: کمیسیون امنیتی ویژه مراسم سالگرد هم تشکیل شد و من در دو جلسه شاهد این بودم که این جلسات با حضور معاونان وزارت اطلاعات برگزار شد و تدابیر لازم توسط دوستان اندیشیده شد و استقرار نیروهای بیشتر نسبت به سال قبل مدنظر قرار گرفت که این نیروها هم در کرمان مستقر شدند.
وی عنوان کرد: خبرهایی بود که گروه‌های مختلف ازجمله داعش و منافقین می‌خواهند، اقداماتی را انجام دهند و تمام توان استان پای کار آمد و علاوه‌بر دوستان اطلاعات و اطلاعات سپاه، حتی ارتش تا چند کیلومتر ریزپرنده‌ها را رصد می‌کرد و سگ‌های ویژه کشف مواد منفجره حضور داشتند.
دادستان کرمان با اشاره به اینکه تمام منطقه گلزار شهدای کرمان با وسایل فنی و الکترونیکی و سگ‌ها قبل از مراسم چک شد، تصریح کرد: این یک شایعه است که گفته می‌شود، مواد منفجره در سطل زباله بوده، زیرا هر دو مورد به صورت انتحاری بوده است.
وی با بیان اینکه به هیچ عنوان نتوانسته‌اند مواد منفجره در محدوده گلزار شهدا کار بگذارند، عنوان کرد: ۲۳ عنصر داعشی آماده عملیات انتحاری در استان کرمان در ماه‌های اخیر دستگیر شدند. این مقام قضائی اضافه کرد: یکی از شواهدی که نشان می‌دهد عامل انتحاری نتوانست وارد جمعیت اصلی شود، این است که نیروهای انتظامی حضور داشتند و در این ۲ حادثه سه شهید و ۱۹ مجروح تقدیم کرده‌اند.

بخشی درباره پژو ۴۰۵ سربی‌رنگ مستقر در محل سانحه تروریستی کرمان هم گفت: این پژو بررسی شد و متوجه شدیم، کارت تردد داشته است زیرا خودروهای مجاز با کارت تردد می‌توانستند وارد محدوده شود و این خودرو هم باید تجهیزات را می‌آورد و اشکالی بر آن وارد نبود و عنایت الهی بود که این پژو در آنجا قرار گرفته بود، زیرا کمربندهای انتحاری دارای ساچمه‌های زیادی است و اگر این خودرو نبود، شهدای بیشتری داشتیم.


وی ابراز داشت: در کمترین زمان ممکن محلی که جلیقه‌های انتحاری ساخته شده بود در حاشیه شهر کرمان کشف شد زیرا آنها قصد داشتند در مراسم صبح تشییع شهدا از این جلیقه‌ها استفاده کنند و عملیات تروریستی دیگری را انجام دهند، اما از این عملیات جلوگیری شد.
بخشی یادآور شد: استاندار کرمان قبل از برگزاری مراسم سالگرد سردار سلیمانی در ۲ جلسه شورای امنیت کشور شرکت کرد و اطلاع دارم، دولت و استاندار کرمان اقداماتی را انجام دادند تا زیرساخت‌های امنیتی ارتقا یابد.
وی اظهار داشت: ما یک‌سری بررسی‌های میدانی را انجام دادیم، جلسه با حفاظت مجموعه‌های مختلف ازجمله اطلاعات، سپاه، انتظامی و ارتش برگزار کردیم و نیروهای حفاظت اطلاعات به من اعلام کردند تا این لحظه هیچ قصوری از مجموعه متولی برگزاری سالگرد شهید سردار حاج قاسم سلیمانی انجام نشده است. بخشی از حضور نیروهایی از ستاد کل نیروهای مسلح و کمیسیون امنیت مجلس در استان کرمان خبر داد و بیان داشت: این افراد نیز در حال بررسی موضوع هستند. وی با تکرار این موضوع که هنوز در زمینه قصور فرد یا افراد به نتیجه‌ای نرسیده‌ایم و شاهد تلاش شبانه‌روزی دست‌اندرکاران قبل از برگزاری سالگرد بودیم، اضافه کرد: وظیفه ذاتی ما این است اگر در آینده بر اساس نظریات کارشناسان به مطلب، سند و یا مدرکی برسیم که قصوری بوده است و فرد یا اشخاصی مرتکب سهل‌انگاری شده‌اند، برخورد می‌کنیم و مماشاتی هم نداریم، اما تا این لحظه به این مطلب نرسیده‌ایم.
دادستان کرمان در پاسخ به این پرسش که آیا در برگزاری مراسم سالگرد شهادت سردار سلیمانی در سال جاری نسبت به سال گذشته دقت کمتری صورت گرفته است، تصریح کرد: به‌هیچ‌وجه این طور نیست و ۱۰۰ درصد اقدامات پیشگیرانه امنیتی بیشتر شده بود و تعداد نیروها هم بیشتر از سال قبل بود و اقدامات فنی و هوشمند، استفاده از دوربین‌های حرارتی و پهپاد هم قابل‌توجه است.
بخشی در بخش دیگری از سخنان خود درباره عوامل انتحاری با اشاره به بیانیه وزارت اطلاعات عنوان کرد: یکی از عوامل انتحاری در جنایت کرمان اهل تاجیکستان بوده است و هویت بقیه این افراد در دست بررسی است.
وی ادامه داد: ۲ عامل انتحاری که قصد عملیات در آیین تشییع شهدای سانحه تروریستی کرمان را داشتند هم قبل از مراسم شناسایی شدند که تعیین ‌تکلیف اطلاعاتی شده‌اند.


بخشی اظهار داشت: همان‌طور که تکلیف داریم با مسببان این حادثه برخورد قاطع داشته باشیم، افرادی را که اخیراً در فضای مجازی و رسانه‌ها اقدام به نشر اکاذیب می‌کنند و نیروهای خدوم امنیتی در راستای سیاست اسرائیل زیرسؤال می‌برند شناسایی می‌کنیم و برخورد لازم صورت می‌گیرد زیرا بی‌انصافی‌ست که بدون تحقیق و بررسی اظهارنظری کنیم که در راستای سیاست صهیونیست‌هاست.


دادستان کرمان خاطرنشان کرد: تیم تروریستی گلزار شهدای کرمان به‌طور کامل جمع‌آوری شده است.

روزنامه تجارت نوشت: جنگ جهانی سوم در راه است

دونالد ترامپ رئیس جمهور سابق ایالات متحده گفت انتخاب مجدد جو بایدن در انتخابات ریاست جمهوری سال جاری به جنگ جهانی سوم خواهد انجامید.

ترامپ که روز شنبه به وقت محلی در سالروز حمله طرفدارانش به کنگره آمریکا در جمع هوادارانش در شهر نیوتن ایالت آیوا سخن می گفت اگر چه به وقایع آن روز نپرداخت اما روز ۶ ژانویه سالروز حمله به کنگره آمریکا را یک روز زیبا خواند و از کسانی که به خاطر شرکت در وقایع آن روز زندانی شدند به عنوان «میهن پرستان بزرگی که گروگان گرفته شده اند یاد کرد و قول داد که در صورت پیروزی بسیاری را عفو خواهد کرد.

وی در ادامه سخنان خود بار دیگر به طور تلویحی ادعایش در مورد تقلب در انتخابات ریاست جمهوری ۲۰۲۰ را تکرار کرد و افزود به شما قول میدهم که برای سومین بار در انتخابات ریاست جمهوری آمریکا پیروز خواهم شد ترامپ در ادامه با اشاره به مشکلات متعددی که آمریکا در حال حاضر با آنها مواجه است یادآور شد: بایدن با سیاستهای خود افول اقتصادی را برای ما به ارمغان آورد و هرج و مرج را در مرزهای ما رواج داد.

روزنامه هم‌میهن به موضوعی پرداخت با عنوان؛ شش پیامد عملیات ترور آمریکا در خاک عراق

حمله هوایی آمریکا که منجر به ترور مشتاق طالب‌السعیدی، معروف به ابوتقوی، و دو شبه‌نظامی دیگر در روز پنجشنبه شد، به صراحت توسط رهبران عراق محکوم شده است. از لطیف رشید، رئیس‌جمهور و محمد‌شیاع‌السودانی، نخست‌وزیر، گرفته تا تمامی اعضای پارلمان در طیف وسیعی این حمله را محکوم کردند. 


رشید در پستی در شبکه اجتماعی ایکس نوشت: «این حمله نقض آشکار حاکمیت و امنیت عراق است. ما همچنین حملات به اقلیم کردستان عراق را محکوم می‌کنیم. عراق نباید به میدان جنگ نیابتی تبدیل شود و نخواهد شد. اولویت باید به گفت‌وگو به‌عنوان ابزاری برای تنش‌زدایی و یافتن زمینه‌های مشترک داده شود.»

دفتر محمد شیاع‌السودانی، نخست‌وزیر عراق در بیانیه‌ای اعلام کرد: «نیروهای مسلح عراق، نیروهای ائتلاف بین‌المللی را مسئول این حمله می‌دانند.» وزارت امور خارجه عراق نیز در روز پنجشنبه اعلام کرد: «عراق این حق را برای خود محفوظ می‌دارد که موضعی قاطعانه اتخاذ کند و همه اقداماتی را انجام دهد که هر کسی را که تلاش می‌کند به نیروهای زمینی و امنیتی این کشور آسیب برساند، بازدارد.»

ابوتقوی، یک فرمانده عملیاتی در حرکت‌النجباء مورد حمایت ایران بود که در سال ۲۰۱۹ توسط دولت ترامپ به عنوان یک سازمان تروریستی جهانی معرفی شد. النجباء یکی از  سازمان‌هایی است که با دستگاه امنیتی دولت عراق مرتبط است و در مبارزات ۲۰۱۷-۲۰۱۴ علیه داعش نقش اساسی داشتند.

هرچند ابوتقوی از نظر آمریکا رهبر یک سازمان تروریستی بود، اما پیامدهای این حمله، انجام این عملیات را زیر سوال می‌برد. حداقل شش پیامد استراتژیک در خصوص این حمله به ذهن می‌رسد. منتقدان می‌گویند، حمله روز پنجشنبه نقض حاکمیت عراق و اقتدار دولت عراق برای مدیریت عملیات نظامی در داخل کشورش بود.

هرچند واشنگتن در مورد احترام به خودمختاری عراق و روابط خود با بغداد سخن می‌گوید اما به نظر می‌رسد این حملات چیز دیگری را نشان می‌دهد. دوم، ایالات متحده در مواضع خود مدام اعلام کرده که نمی‌خواهد جنگ اسرائیل و غزه را به یک جنگ منطقه‌ای گسترش دهد.

این سیاست ظاهراً برای مهار درگیری بوده است، اما به نظر می‌رسد عملیات روز پنجشنبه این هدف را به روش‌های خطرناکی نقض می‌کند. اسرائیل دست خود را با حملات خارجی حزب‌الله و حوثی‌ها پر کرده و منطق پشت تحریک نیروهای حشدالشعبی عراق از سوی آمریکا گیج‌کننده است.

سوم، ایالات متحده به عملیات علیه داعش در سوریه ادامه می‌دهد، اما بسیاری از این عملیات‌ها از داخل عراق کنترل و تامین منابع می‌شوند. واشنگتن به برنامه همکاری امنیتی متعارف با نیروهای امنیتی عراق و همچنین تقویت نیروهای امنیتی عراق با دارایی‌های مختلف از اطلاعات تا پشتیبانی هوایی ادامه می‌دهد. این حمله کل این رابطه را زیر سوال می‌برد و بحث اخراج نیروهای آمریکایی را دوباره برانگیخته است. 

چهارم، یک روز پس از چهارمین سالروز ترور قاسم سلیمانی و پس از یک حمله تروریستی در ایران که جان بیش از ۱۰۰ غیرنظامی را در مراسمی بر سر مزار او گرفت، حمله روز پنجشنبه آمریکا در بدترین زمان ممکن انجام شد. پنجم، این حملات خطر را برای دیپلمات‌ها، سربازان و غیرنظامیان آمریکایی در عراق تشدید می‌کند. فراخوان‌های انتقام‌جویانه در سراسر عراق طنین‌انداز شده است، و نادیده گرفتن احتمال زیاد حملات تلافی‌جویانه جدید سخت است و ششم اینکه، در اجرای عملیات نظامی در داخل یک کشور متحد، تصمیمات باید با احترام به کشور میزبان و به‌خوبی هماهنگ باشد. سیاست، افکار عمومی و مسائل اساسی مانند حاکمیت ملی باید به‌طور کامل سنجیده شود. زمانی که «میدان نبرد» در کشور یک متحد باشد، ملاحظات عمیق‌تری وجود دارد. در خصوص حمله روز پنجشنبه آمریکا در عراق، چنین پارامتری به‌هیچ‌وجه مشاهده نمی‌شود.

آخرین‌ها از کیوسک امروز