کیوسک امروز؛ اسرائیل، حمله زمینی و سناریوهای پیش‌رو/ تغییرات ژئوپلتیک در انتظار منطقه/ چرا لیبرال دموکراسی به یاری غزه نیامد؟/ راهبرد ایرانی برای گره قفقازی/ پروژه فقیرسازی کارمندان و کارگران شتاب بیشتری می‌گیرد

روزنامه‌های صبح امروز، چهارشنبه سوم آبان ماه به مباحثی پیرامون اسرائیل و حمله زمینی، تغییرات ژئوپلتیک در منطقه، لیبرال دموکراسی و غزه، گره قفقازی و شتاب پروژه فقیرسازی کارمندان و کارگران در ایران پرداخته‌اند.

خواندن این مطلب 111 دقیقه طول میکشد.

به گزارش فرانیوز، نگاهی داریم به عناوین و گزارشات چند روزنامه صبح کشور که در ادامه می خوانید؛

روزنامه اعتماد به مطلبی درباره اسرائیل، حمله زمینی و سناریوهای پیش‌رو پرداخت و نوشت:

سناریوهای پیش روی فلسطین پس از رخدادهای اخیر چه خواهد بود؟ در میان روایتها و خرده روایتهایی که در خصوص این مناقشه مطرح میشود چگونه میتوان به ریسمان حقیقت چنگ زد و واقعیت را از دل این همه خرده روایت بیرون کشید؟ اگر هر کدام از طرفهای مناقشه پیروز نهایی نام معرفی شوند سرنوشت منطقه چه خواهد شد؟ آیا احتمال سرایت مناقشه به یک معادله جهانی با ورود روسیه و آمریکا به چالش وجود دارد؟ این پرسشها و سایر پرسشهایی از این دست این روزها به کرات در فضای عمومی و تخصصی کشورمان مطرح شده و هر کس از ظن خود به آن پاسخ میدهد.

محسن میردامادی فعال سیاسی اصلاح طلب در گفت وگو با «اعتماد» تلاش میکند روایت خاص خود را از رخدادهای اخیر ارایه کند روایتی که در آن ضمن واکاوی ریشه های مناقشه به مسائل پیرامونی این رخداد از جمله احتمال سرایت بحران به منطقه، نقش طرفهای ثالث در ظهور و فروکش کردن بحران، و…. هم اشاره شده است.

این روزها با دو نوع روایت اصلی و چندین خرده روایت در خصوص مناقشه اسراییل و غزه روبه رو هستیم روایتی که توسط طرف اسراییلی و بعضا کشورهای غربی) منتشر میشود و روایتی که فلسطینی ها و کشورهای اسلامی طرفدار فلسطین مطرح می کنند روایت شما از ریشه های بحران چیست؟

اکثر کارشناسان اتفاق نظر دارند عملیاتی که توسط فلسطینیها انجام شد عملیاتی بی سابقه غیر منتظره و غیر قابل پیش بینی بوده است. رخدادی که میتواند تغییرات مهمی را در نقشه سیاسی و توازن منطقه ای ایجاد کند.

صرف نظر از جزییات عملیات که ممکن است از برخی زوایا مورد انتقاد هم باشد مهمترین اثر ماندگار این عملیات، آسیب دیدن هیمنه و تحقیری است که اسراییل با آن مواجه شده است. اسراییل هم از دید خود و هم از نگاه ناظران بیرونی، مهمترین قدرت نظامی و اطلاعاتی منطقه محسوب میشد، این موقعیت با عملیات فلسطینیها آسیب دیده و مجموعه نظامی و اطلاعاتی اسراییل تحقیر شد به خصوص این حقارت در خصوص نتانیاهو که ادعاهای گزافی داشته بیشتر نمایان است.

نتانیاهو هم قبل از عملیات در عرصه داخلی مشکلات داشت جدی و هم در بیرون از مرزهایش در مواجهه با دولت فعلی ،امریکا فاقد موقعیت مناسب است. بایدن ترجیح میدهد دولتی غیر از نتانیاهو در اسراییل روی کار باشد. البته طبیعی است در شرایط فعلی که اسراییل درگیر برخوردهای نظامی ،است روی این مشکلات مانور داده نشود، هرچند همین امروز هم نقدهای جدی متوجه نتانیاهو است که با رادیکالیسم و تندروی زمینه ظهور عملیاتهای اخیر را تسریع کرده است معتقدم با فروکش کردن گرد ۹ خاک نبرد مشکلات درونی اسراییل بیشتر نمایان میشود.

درباره اهداف فلسطینیها از عملیات اخیر زیاد صحبت شده اما درباره هدف اسراییلیها پس از رخدادهای اخیر کمتر بحث شده. اسراییل از دل آن مناقشه چه اهداف و خواسته هایی را دنبال می کند؟

نظامیان و ساختمان مسکونی واکنش دیگری نشان داده نشده، این واکنشها نه تنها سودی برای اسراییل نداشته بلکه اوضاع را برای این کشور بدتر کرده است. اگر در روزهای نخست پس از عملیات افکار عمومی برخی واکنشهای مثبت به خصوص از سوی کشورهای غربی متوجه اسراییل نشان داده بودند، پس از بمباران روزهای گذشته تقریبا در همه کشورهای جهان (حتی کشورهای غربی افکار عمومی به نفع فلسطینی هاست و اسراییل در عرصه رسانه ای هم بازنده بوده است با ادامه روند فعلی اسراییل قطعا بازنده نهایی خواهد بود. شما یعنی پیش بینی میکنید که اسراییل بازنده قطعی مناقشه اخیر باشد؟

نتیجه قطعی را که فعلا نمیتوان پیشبینی کرد؛ هر پیش بینی به تحولات آینده بستگی دارد مهم این است که در پایان درگیریها فلسطینیها یا اسراییلیها دست بالاتر را در افکار عمومی جهانی داشته باشند و اینکه آیا تحقیر اسراییل جبران شده یا نه؟

در شرایطی که اسراییلیها اعلام کرده اند که هدف نابودی کامل حماس است، هر رخدادی به جز نابودی حماس به منزله شکست اسراییل است اگر اسراییل در پایان نبرد در مجموع به عنوان طرف پیروز معرفی نشود تبعاتی خواهد داشت و جایگاه اسراییل در معرض افول قرار میگیرد فراموش نکنید اسراییل در آخرین جنگ خود با حزب الله از نظر نظامی شکست خورد حادثه ای که نخستین شکست جدی نظامی این کشور بود.

چنانچه اسراییل در برابر حماس در یک منطقه محاصره شده هم نتواند پیروز شود نگاه به اسراییل به عنوان یک قدرت تغییر کرده و فلسطینیها انگیزه بیشتری برای تحقق خواستههای خود پیدا میکنند. علاوه بر این در عرصه داخلی اسراییل هم تاثیرات سریع و جدی بروز کرده و نتانیاهو با مشکلات جدی داخلی مواجه میشود. این تحولات در صورت رخ دادن شمایل کلی منطقه را هم تغییر میدهد و نیروهای مخالف اسراییل را تقویت میکند، روند کاری کشورهایی که به دنبال تعامل با اسراییل و عادی سازی روابط بودند را دچار مشکلات جدی میکند.

در صورت وقوع روی دیگر سکه چه خواهد شد، اگر فرض بگیریم اسراییل بتواند در عرصه میدانی پیروزیهایی که کسب کرده و عملیات زمینی به غزه داشته باشد چه شرایطی رخ میدهد؟ اگر نتیجه نهایی جنگ طوری باشد که اسراییل پیروز جنگ معرفی شود (که بعید است طبیعتا نیروهای مخالف اسراییل در منطقه موقعیت ضعیف تری پیدا می کنند در این صورت ممکن است اسراییل به حذف فلسطینیها و حماس اکتفا نکند و سعی کند سراغ نیروهای دیگری چون حزب الله و…. هم برود.

این نیروها خطر بالقوه دایم برای اسراییل هستند و مقابله با آنها میتواند خطرات آینده را هم از اسراییل دفع کند این روند میتواند منجر به گسترش درگیری ها در منطقه شود و منطقه را دچار درگیری های ادامه دار و مستمر کند به خصوص برای حزب الله که برخلاف فلسطینیها عقبه بازی داشته و محاصره نیست. ضمن اینکه توانایی بالایی در نبردهای مختلف دارد. بنابراین پیش بینی نتیجه رخدادها بسیار دشوار است اسراییل در گذشته هم سابقه حمله زمینی به غزه دارد و نتایج مطلوبی نگرفته است. در حال حاضر اسراییل ژست ورود گسترده تر به غزه را گرفته این حضور ریسک بالایی دارد و اسراییل را در برابر آسیب پذیری های بیشتر قرار می دهد. احتمالا حماس هم پیش بینی کرده که پس از وارد ساختن ضربات ،تحقیر کننده اسراییل به غزه وارد شود و محتمل است برای این حمله آمادگی داشته باشد ساده انگارانه خواهد بود اگر کسی تصور کند حماس این پیش بینی ها را نکرده باشد.

با ورود نیروی زمینی بر خلاف روندی که تا به امروز طی شده و اسراییل تنها اقدام به بمباران منطقه ای کرده که هیچ توانایی خاصی برای پدافند ندارد اوضاع فرق خواهد کرد. در آنجا نقش مبارزان بسیار مهم و تعیین کننده خواهد بود. در عملیات نظامی هرچند اسراییلی ها تجهیزات بالاتری دارند اما فلسطینی ها از روحیه و انگیزه افزونتری برخوردار خواهند بود. تصور اینکه در یک چنین تقابلی اسراییلیها به آسانی پیروز شوند ساده انگارانه است. وجود گروگانهای فراوان اسراییلی در دست فلسطینیها هم کار را برای اسراییل دشوار می.کند اگر نتیجه حمله زمینی منجر به کشته شدن گروگانها ،شود فشار زیادی متوجه حاکمان اسراییل میکند با این توضیحات دستیابی به اهداف از پیش تعیین شده برای اسراییل بسیار دشوار خواهد بود.

مدت هاست که اسراییل اعلام کرده قصد دارد از طریق حمله زمینی، جنگ را مغلوبه سازد اما تا به امروز به بهانه های مختلف این امر محقق نشده است به نظر شما دلیل این تاخیر چیست؟ اشاره شد اگر اسراییل موفق شود نام خود را به عنوان برنده این مناقشه معرفی ،کند توازن قوا در منطقه به نفع اسراییل تغییر می کند. اما اگر اسراییل وارد پروسه حمله زمینی شود و به اهدافش نرسد یا تلفات پیش بینی نشده بسیاری بدهد و… عملا برایش به معنای شکست دوم خواهد بود تاخیر در آغاز عملیات زمینی به نظر ناشی از وجود این ابهامات است.

شاید اسراییلی‌ها به فکر آزادی گروگانها از طریق عملیات کماندویی با مشارکت آمریکاییها هستند البته با توجه به وجود تونلهای زیرزمینی بی شمار در غزه این نوع حملات هم بعید است. اگر اسراییل میتوانست این عملیات را اجرایی کند و با کماندوهایش گروگانها را آزاد سازد بلافاصله به آن اقدام میکرد. ضمن اینکه خطر کشته شدن گروگانها و شکست اسراییل این پروسه را هم از دسترس خارج ساخته اینکه در پایان درگیری ها هیچ کدام برنده یا بازنده مطلق نباشند اما هر کدام دستاوردهایی کسب کنند به نظرم احتمال وقوع این حالت کم است. درگیریها به نحوی است که در پایان کار یکی از طرفین دارای دستاورد بیشتر و طرف دیگر به عنوان طرفی با دستاوردهای حداقلی یا شکست خورده معرفی خواهد شد.

روند آینده این رخداد را چطور میبینید و آیا میتوان تصویری از احتمالات ارایه کرد؟ شرایط بسیار پیچیده و دیدن انتهای مسیر در گرد و غبار رخدادها بسیار سخت شده اما یک واقعیت را میتوان مطرح کرد و آن اینکه نتیجه هرچه که باشد پس از پایان درگیری ها ایده تشکیل کشور مستقل فلسطینی قویتر شده و بیشتر مورد حمایت قرار می گیرد.

حتی اگر اسراییل مناقشه را به نفع خود تمام کند؟ بله؛ اگر فلسطینی ها پیروز نبرد باشند که ایده تشکیل کشور مستقل را مطالبه میکنند اما اگر اسراییلیها هم در پایان دست بالاتر را داشته باشند باز هم قدرتهای جهانی فشار می آورند که اسراییل تشکیل دو دولت را پذیرا ..شود امروز همه باور دارند که فشار بیش از حد و ظلم طولانی بر فلسطینیها توسط اسراییل شرایط امروز را ایجاد کرده است حتی اگر اسراییل موفق به سرکوب مقطعی فلسطینیها شود تجربه اخیر نشان داد که سرکوب هیچ تضمینی برای آرامش و امنیت آینده ایجاد نمیکند فشار زیاد نهایتا انفجار را به دنبال دارد غربیها برای جلوگیری از این فورانها و انفجارها از ایده تشکیل دولت فلسطینی دفاع می کنند.

روزنامه تجارت به مبحث تغییرات ژئوپلتیک در انتظار منطقه پرداخته است.

جنگ غزه وارد هجدمین روز خود شده اما همچنان خبری از جنگ زمینی ارتش اسرائیل .نیست در همان ابتدای انجام عملیت طوفان الاقصی در ۱۵ مهر ماه سران رژیم اسرائیل با قاطعیت اعلام کردند که با هدف نابودی حماس به غزه حمله خواهند کرد در ابتدا دلیل تاخیر انجام عملیات به موضوعاتی همچون آب وهوا و هماهنگی اتاق فکر ارتش ارجاع داده میشد اما به نظر میرسد ابعاد ماجرا بسیار از این موضوع پیچده تر است که نماد بارز آن طولانی شدن روند تاخیر به مدت بیش از ۱۸ روز است.

به گزارش «تجارت»، تاخیر در انجام عملیات ارتش رژیم اسرائیل علیه غزه در شرایطی است که وزارت بهداشت غزه دیروز – سه شنبه آخرین آمار شهدا و زخمی های غزه را اعلام کرد. طبق بیانیه وزارت بهداشت ،غزه تعداد شهدا به ۵۷۹۱ تن و تعداد زخمی ها به بیس از ۱۸۰۰ تن رسیده است.

طبق بیانیه وزارت بهداشت غزه از بین شهدا ۲۳۶۰ تن کودک و ۱۲۹۲ تن زن هستند. اشغالگران در ساعات گذشته ۴۷ کشتار علیه خانواده های فلسطینی انجام دادند که ۷۰۴ شهید برجای گذاشت. در سطحی دیگر، امانوئل مکرون رئیس جمهور فرانسه دیروز سه شنبه- در کنفرانس مطبوعاتی با «بنیامین نتانیاهو نخست وزیر رژیم صهیونیستی نسبت به ورود دیگر اجزای محور مقاومت به نبرد غزه ابراز نگرانی کرد و افزود با اسرائیل در نبرد علیه (به زعم مکرون) تروریسم (مقاومت فلسطین اعلام همبستگی میکنم با تمام این اوصاف تجارت به منظور بررسی دقیقتر چرایی تاخیر و تعویق عملیات زمینی ارتش رژیم اسرائیل در غزه با قاسم محبعلی کارشناس مسائل منطقه و مدیر کل سابق خاورمیانه وزارت امور خارجه و جلال خوش چهره کارشناس مسائل بین الملل گفت وگو داشته است.

محبعلی تل آویو هیچگونه اطمینانی از پیروزی در جنگ غزه ندارد قاسم محبعلی در ارتباط با چرایی تعلیق عملیات زمینی ارتش رژیم اسرائیل اظهار داشت در سطح ابتدایی یکی از موضوعات جدی در ارتباط با اسرای اسرائیلی است که حماس آنها را به عنوان یک ابزار بزرگ در اختیار دارد طبیعتا اگر عملیات زمینی ارتش تل آویود آغاز شود نجات آنها احتمالا دیگر ممکن نخواهد بود. مساله دومی که عامل تعویق عملیات شده در این ارتباط است که در مورد جنگ در شهر سخن در میان است. نوار غزه موقعیت ویژه و شهری دارد که الزامات و عواقب متفاوتی از یک جنگ عادی .دارد در نتیجه این جنگ امکان وقوع قجایع انسانی و ضربه خوردن مردم وجود دارد بعید به نظر میرسد آنگونه که اسرائیلیها تصور میکنند مدیریت جنگ آسان باشد. در حقیقت جنگ غزه یک جنگ نامتقارن است حماس وجه و چهره مشخصی ندارد این نیرو میتواند در میان مردم عادی باشد که همین وضعیت ادامه جنگ را برای آنها دشوار می.کند یک دورانی آریل شارون نخست وزیر این رژیم :گفت غزه جهنم اسرائیل است.

این جمله به دلیل موقعیت ویژه جغرافیایی و تراکم بالای جمعیت بود که مطرح شد بنابراین به نظر میرسد جنگ نه تنها آسان نیست بلکه از شانس موفقیت بالایی نیز برخوردار نخواهد بود.»

وی افزود در چند روز گذشته اسرائیل و حامیان اش تلاش کرده اند که از طریق بمباران رایزنیهای دیپلماتیک و اعمال فشار سیاسی زمینه را برای حل مساله اسرای در بند حماس فراهم کنند که البته موفق نبوده.اند در مقطع کنونی با توجه به ساده نبودن عملیات این امکان وجود دارد که حتی جنگ در ابعاد گسترده صورت نگیرد ،همچنین احتمال گسترش جنگ دیگر مانع بازدارنده آغاز عملیات ارتش اسرائیل است. آنها نگران هستند که جنگ در جبهه های دیگر صورت بگیرد

مدیر کل سابق خاورمیانه وزارت امور خارجه در ادامه تاکید کرد اکنون اسرائیلیها با عواقب تفکرات و اقدامات احمقانه چند ساله تندروهای داخلی مواجه شده اند قشری که تصوراش این بود که گسترش شهرک سازی ها، نادیده انگاری طرح ایجاد دو کشور محدود کردن فلسطینی ها در کرانه باختری و نوار غزه و … میتواند عاملی برای کسب پیروزی نهایی آنها باشد حالا اقدامات تهاجمی حماس پاسخی به این اقدامات رادیکال گذشته است.»

محبعلی در ادامه تاکید :کرد دولت نتانیاهو سیاستهایی تندروانه را دنبال کرد که اکنون مقاومت در برابر آنها را پیش روی خود میبیند نتانیاهو دیگر اعضای کابینه او مطمئن هستند که شکست در این جنگ به معنای پایان حضور آنها در قدرت خواهد بود. لذا به نظر میرسد اتاق جنگ دولت تل آویو بسیار محتاطانه با موضوع آغاز عملیات زمینی برخورد می.کند. آنها نمیخواهند قدرت را از دست بدهند.

جلال خوش چهره در ابتدای اظهارات خود با تاکید بر قطعی بودن انجام عملیات زمینی ارتش رژیم اسرائیل در نوار غزه ، در باب چرایی تاخیر در آغاز عملیات اظهار داشت در سطح ابتدای باید توجه داشت که سران تل آویو و هم نزدیکترین متحدان آن اعم از آمریکا و اروپا برآورد روشنی از آینده تحولات ندارند این که غزه برای ارتش رژیم اسرائیل یک اتوبان آزاد و جنگ آسان خواهد بود یا این که میتواند با جنگ نامتقارن و چریکی حماس، به باتلاقی برای صهیونیستها تبدیل شود هنوز محل تردید و ابهام است. با توجه به موقعیت جغرافیایی و تراکم جمعیت در غزه احتمال وقوع جنگی دشوار وجود دارد تاریخ و تجربیات گذشته نیز نشان میدهد که ارتشهای بسیار بزرگتر از اسرائیل در جنگهای نامتقارن شکست خورده.اند برای نمونه میتوان به تجربیات ارتش آمریکا در افغانستان و عراق اشاره کرد.»

وی افزود: در سطح دوم دولت اسرائیل به خوبی نسبت به این امر آگاه است که در صحنه میدانی جنگ در غزه، تلفاتی بزرگ را متحمل خواهند همزمان تلفات سنگینی نیز بر مردم غزه که عموما غیر نظامی بوده تحمیل خواهد شد حالا مساله مهم این است که مسئولیت وقوع یک فاجعه انسانی بر عهده چه کسی خواهد بود بنیامین نتانیاهو در حال حاضر تلاش دارد با تشکیل یک دولت جنگ افراطی بتواند مسئولیت را میان تمام احزاب و جریانها تقسیم .کند باید توجه داشت که اگر نتایاهو اکنون نخست وزیر ،نبود باید پشت میله های زندان میبود. در مجموع میتوان گفت که اکنون در دولت و صحنه سیاسی اسرائیل شاهد شکافی بزرگ هستیم که این خود موجب تعلل در آغاز جنگ شده است.»

این کارشناس مسائل بین الملل در سطحی دیگر اظهار خواهد داشت دیگر عامل بازدارنده نگرانی از گسترش ابعاد و جبهه های جدید جنگ .است این که جنگ تنها به غزه محدود باشد، بسیار بعید به نظر میرسد به وضوح نشانه هایی جدی از احتمال گشوده شدن نبرد به جبهه شمال و وارد شدن حزب الله لبنان به جنگ وجود دارد همچنین دیگر مساله جدی واکنش احتمالی کشورهای عربی به ویژه شهروندان این کشورها است. در صورت وقوع جنگ امکان وقوع فجایع بزرگ وجود دارد که این میتواند عاملی برای اعتراضات گسترده شهروندان عرب و مسلمان در کشورهای مختلف باشد.

وی افزود: جنگ غزه در هر سطحی که باشد خواه و ناخواه تغییراتی بزرگ را در ژئوپلیتیک منطقه به همراه دارد این که این تغییرات چه خواهند بود، مایه نگرانی رهبران عربی در منطقه نیز است فراتر از این نه تنها رهبران منطقه بلکه قدرتهای بزرگ حامی رژیم اسرائیل، همچون آمریکا، فرانسه و انگلستان نیز بسیار نگران آینده غزه هستند در وا واقع، با فرض این که تل آویو غزه را نیز اشغال کند پرسش جدی این است که اداره سیاسی آینده غزه چگونه باشد؟ چه کسی باید بر این نوار حکومت کند؟ آیا قرار است اداره منطقه در دست تشکیلات خودگردان باقی بماند؟ آیا قرار است این منطقه تحت اداره سازمان ملل قرار بگیرد یا این که به قیمومیت سپرده شود؟ در چنین شرایطی به نظر میرسد که اسرائیلیها نیز رغبتی به درگیر شدن جدی در غزه ندارند حتی شاید راهبرد اصلی آنها این باشد که کل نواز غزه را به صورت تمام کمال کنترل نکنند مصداق این مدع کنفرانس قاهره است که نهایتا بدون بیانیه پایانی به کار خود خاتمه داد دلیل این امر نیز مشخص بود؛ چرا که هیچ بدیلی برای آینده وضعیت کنونی وجود ندارد خوش چهره در ادامه تصریح کرد کشورهای ،آمریکا فرانسه و انگلستان به وضوح نسبت به این واقعیت واقف هستند که با ورود اسرائیل به غزه هسته های مخالفت در کشورهای عربی نیز شکل خواهد گرفت.

فراموش نکنیم دولتهای عربی اگر چه در مسیر عادی سازی روابط با اسرائیل پیش رفته اند اما هیچ اطلاعی از افکار عمومی در این کشورها وجود ندارد در گذشته همواره شاهد شکاف در در این کشورها وجود ندارد در گذشته همواره شاهد شکاف در مواضع شهروندان کشورهای عرب اسلامی با دولت هایشان بوده ایم که جنگ غزه نیز میتواند نمود جدید و جدی نمایان شدن این شکاف در وضعیت جاری نیز «باشد این کارشناس مسائل بین الملل در پایان تصریح :کرد باید داشت که موضوع گروگانهای اسرائیلی ای که در دست حماس هستند دیگر مانع جدى تعویق عملیات به مدت نزدیک به سه هفته بوده است. در سطح پایانی نیز باید توجه داشت که جایگاه متزلزل نتانیاهو، فضایی را ایجاد کرده که نتواند تصمیمگیری قاطعانه ای نسبت به آغاز جنگ در غزه داشته باشد نتانیاهو در ماههای اخیر روزهای سختی را سپری کرده و میداند که بخش اعظم جامعه نیز او را مسئول وضعیت کنونی میدانند او میداند که فرست اشتباه بیشتر ندارد؛ لذا محتاطانه گام بر میدارد.

روزنامه جوان در مطلبی تحت عنوان چرا لیبرال دموکراسی به یاری غزه نیامد؟! نوشت:

نظر سنجی ها در آمریکا و برخی پایتختهای اروپایی نشان میدهد «اکثریت موافق کمک این کشورها به اسرائیل و کشتار مردم غزه نیستند مانند نتایج نظر سنجی مشترک شبکه سی بی اس و مرکز افکار سنجی یوگاو» که نشان میدهد مطابق نظر اکثریت امریکا باید به فلسطینیهای حاضر در نوار غزه کمکهای انسان دوستانه ارسال «کند و ۵۲ درصد گفته اند «آمریکا نباید تسلیحات و تجهیزات نظامی در اختیار اسرائیل قرار دهد».

تظاهرات چند صد هزار نفری در لندن و پاریس و واشینگتن و دانمارک نیز به رغم مجازات پنج سال حبس در فرانسه برای چنین حمایت و تظاهراتی و سختگیری و اخراج حامیان غزه در لندن گواهی دیگر بر احتمال تغییر نظر اکثریت است. چرا آمریکا یا اروپا بر اساس این نظر سنجیها یا حضور خیابانی مردم رفراندومی برگزار نمیکنند تا خواست اکثریت را به اجرا درآورند؟ فرض کنیم چنین نظر سنجیها و تظاهرات خیابانی هم نبود، چرا لیبرال دموکراسی ذاتاً و رأساً و براساس شاخصه مهم «حمایت برابر از حقوق «بشر در حمایت از غزه ورود نمیکند؟! لیبرال دموکراسی محدود به مرزها و نژادها و مذاهب و باورها نیست و همیشه در مطالبه حقوق تک تک انسانها در هر نقطه کوری از جهان به پا میخیزد پس چرا لیبرالها و حتی سوسیال دموکراسیهای شمال اروپا درباره غزه ساکت شده اند؟ اینها پرسشهایی اساسی است از همه شاخصهای لیبرالیسم مانند انسان مداری حقوق فرد آزادی و عدالت که بگذریم از شاخصه مهم «اکثریت» که در لیبرال دموکراسیها با مظنه «نظر سنجیها به آن توجه میشود نمیتوان گذشت. این شاخصه تا آنجا مهم است که جان رالز، نظریه پرداز مهم و معاصر لیبرالیسم که کتابهای او از جمله اثر مهم «لیبرالیسم» او در ایران ترجمه شده ،است استفاده از بمب اتم را برای نابودی «اقلیت» که ارزشهای اکثریت را به خطر می اندازند مجاز و ضروری می داند.

در این باره مترجم دین و دموکراسی در فلسفه سیاسی جان رالز میگوید: رالز در مقدمه قانون مردمان به صراحت میگوید سلاحهای اتمی باید وجود داشته باشند و نباید خلع سلاح اتمی صورت بگیرد چون کشورهایی هستند که دموکراسی را به خطر می اندازند بنابراین در مواقع لازم باید حتماً کشورهای دموکراتیک به کشورهایی که ضد دموکراسی هستند حمله کنند و بمباران اتمی کنند او در این باره موضع جدی دارد در حالی که در دین چنین چیزی نیست در معیارهای جنگ رالز در کتاب قانون مردمان اشاره میکند زمانی که هیچی راهی وجود نداشته باشد برای اینکه کشورهای دموکراتیک از خودشان دفاع کنند کشتن غیر نظامیان ایرادی ،ندارد چون اینجا هدف دموکراسی است و مهم نیست چه تعداد انسان کشته شوند.»

ما از نظرات نظریه پردازان لیبرالیسم درباره مصداق مشخص اسرائیل و فلسطین و اینکه کدام یک را دموکراتیک و کدام را ضد دموکراسی میدانند باخبر نیستیم در اینجا هم قصد نداریم آن را دنبال کنیم فقط میدانیم که اکثریت شاخصه اصلی در لیبرال و سوسیال دموکراسیهاست و این اکثریت اگر در همان دموکراسیها از جانب دولتها و حکومتها تحریف و وارونه نشان داده شود، عین دیکتاتوری است. اگر در لیبرالیسم آزادی با برابری ناسازگار باشد در سوسیالیسم که این گونه نیست پس چرا اثری از این «برابری» در سوسیال دموکراسیهای معروف دنیا در مواجهه با قضیه غزه دیده نمیشود بلکه حتی اظهارت سران این کشورها نشان از رسوخ نوعی آپارتاید و نوع خشنی از نژادپرستی در ذهن آنان است؟!

این ها پرسشهای مهمی است که باید مخاطبان درباره آن بیشتر بیندیشند لیبرال دموکراسی و سوسیال دموکراسی محصول عقل بشری هستند از وحی و دین برنخاسته اند هویتهایی کاملاً عقلی و انسانی اند حیات انسانی در این باورها فقط وقتى معنا پیدا میکند که خود انسان به آن معنا ببخشد؛ و خود انسان که آزاد است و محکوم به آزادی و انتخاب است، در این باورها باید مسئولیت انتخاب خود را به دوش بکشد اینها ارزشهای قطعی در دو سده اخیر دنیای غرب است فرض کنیم (فرضی برخلاف براهین عقلی) همه اینها محصولات عالی و غیر قابل تغییر عقل و پایان تاریخ هستند اکنون اما بیم آن میرود که اکثریت چیز دیگری بخواهد و نظر سنجی در دموکراسیها یکی از پایه های اصلی فهم نظر اکثریت است و حتی اگر از دموکراسی های آزاد انتظار نداشته باشیم که هر روز و هر هفته درباره این رخداد مهم جهان یعنی بمباران زنان و کودکان در فلسطین از صاحبان دموکراسی یعنی مردم نظر سنجی کنند انتظار آن است که با همین نظر سنجی های معدود و با همین خیزش مردمان در خیابانهای پایتختهای غربی، ترس از خدشه دار شدن نظر اکثریت و به خطر افتادن آزادی و حقوق افراد و حقوق بشر بر وجود لیبرال و سوسیال دموکراسیها لرزه بیندازد اما چنین نشده است؛ و این ضربهای و هجمهای به عقل بشری» است که نباید در مقابل آن ساکت ماند.

روزنامه شرق با تیتر راهبرد ایرانی برای گره قفقازی، ابتکار تهران در نشست ۳+۳ و ایجاد کریدور ارس به جای دالان زنگه زور را بررسی میکند.

در واپسین ساعات روز دوشنبه بود که حسین امیرعبداللهیان در نشستی خبری که متعاقب برگزاری نشست وزیران امور خارجه در قالب ۳۰۳ در تهران برگزار شد به پرسشهای خبرنگاران پاسخ داد و از ابتکار تهران با عنوان کریدور ارس به جای دالان موهوم و جعلی زنگه زور خبر داد. به گفته رئیس دستگاه دیپلماسی ایران در نشست روز دوشنبه موضع ثابت تهران در خصوص عدم تغییر ژئوپلیتیک منطقه قفقاز جنوبی مورد تاکید قرار گرفت و آن طور که امیرعبداللهیان بیان کرد در دیدارش با آقای علی اف در باکو اعلام کرده که ما به دنبال تغییر مرزها نیستیم و بنایی برای تغییر ژئوپلیتیک قفقاز جنوبی نداریم در ادامه این نشست خبری سکاندار سیاست خارجی کشور به تبیین طرح ابتکاری ایران اشاره کرد و در خصوص مسیر مواصلاتی زنگه زور به ذکر این نکته پرداخت که «اکنون کریدوری از مسیر ایران به سمت نخجوان بین دو کشور جمهوری اسلامی ایران و جمهوری آذربایجان تعریف و طراحی شده است و به دنبال این کریدور پیشنهادی شرکتهای مربوطه و وزارتخانه های تخصصی دو کشور برای اجرای پروژه در حال اقدام و همکاری هستند

امیرعبداللهیان این را هم گفت که حضور طرفهای خارجی جز خسارت برای ما بر جا نگذاشته است. دو نمونه در عراق و افغانستان یک تجربه گرانبها در دخالت در امور داخلی است. نشست امروز هم پیامی قوی به جامعه جهانی صادر کرد البته گفته های وزیر امور خارجه با برخی واکنش ها همراه بود در همین باره رحمن قهرمانپور کارشناسی بود که در تحلیل ادعاهای امیرعبداللهیان در صفحه شخصی خود در شبکه اجتماعی ایکس نوشت: «اگر خبر موافقت ایران با عبور کریدور زنگه زور از خاک ایران درست باشد و خبرسازی رسانه ای نباشد تحولی بسیار مهم است و نشان میدهد که از نظر ایران بحران قفقاز راه حل نظامی ندارد. مزیتهای این کریدور از نظر تجاری چنان زیاد است که میتواند نگرانیهای هویتی و ژئوپلیتیکی را کم اثر کند با این حال قهرمانپور در ادامه نوشته اش این را هم عنوان کرد که باید با این خبر محتاطانه برخورد کرد. شاید یک بازی رسانه ای برای فشار بر ارمنستان و حتی روسیه باشد. اما اگر درست باشد نشانه بسیار مهمی از تلاش ترکیه و آذربایجان برای رفع نگرانی های ایران است ظاهرا ایران در گذشته نیز چنین پیشنهادی داده بود. باید منتظر واکنش ها به این خبر باشیم.

البته احمد کاظمی در شبکه اجتماعی ایکس واکنشی متفاوت داشت و اصطلاحا دست به غلط گیری از سخنان امیرعبداللهیان زد که میتواند به نوعی غلط گیری موضع قهرمانپور هم تلقی شود. این تحلیلگر ارشد حوزه قفقاز نوشت که جناب امیرعبداللهیان ضمن خداقوت بابت ۳۳؛ دو اشتباه کاربرد اصطلاح جعلی زنگه زور .۱ در ادبیات باکو این واژه به سیونیک اطلاق می شود که ادعای ارضی و نقض منشور UN است . با گذر مسیر از ایران راه ارس) کاربرد زنگه زور مبنا ندارد باید مراقب مشورت کارشناس نماهای بی اهتمام به منافع قفقازی ایران بود فارغ از این واکنشها انتقادات یا اصطلاحا غلط گیریها به نظر می رسد جمهوری اسلامی ایران و دستگاه سیاست خارجی دولت سیزدهم توانسته است در چند بعد و سطح پیرامون تحولات قفقاز و قره باغ گامی رو به جلو بردارد؛ ابتدا تهران توانست نشست فرمت +۳+۳ را برای اولین بار در سطح وزرای امور خارجه برگزار کند هرچند وزیر امور خارجه گرجستان حاضر به حضور در تهران به دلیل اختلافات با روسیه ،نشد اما نفس گرد هم آمدن حسین امیرعبداللهیان، وزیر امور خارجه ایران جیحون بایراماف وزیر امور خارجه آذربایجان آرارات میرزویان وزیر امور خارجه ،ارمنستان سرگئی لاوروف وزیر امور خارجه روسیه و هاکان فیدان وزیر امور خارجه ترکیه در یک قاب و در یک نشست میتواند یک پیروزی دیپلماتیک قلمداد شود.

در ثانی به نظر میرسد تهران علاوه بر گرد هم آوردن وزرای امور خارجه اعضای ۳+۳ سعی کرده است یک طرح ابتکاری هم داشته باشد که از یک سو نشست فرمت ۳۳ تنها به چند سخنرانی و گرفتن عکس یادگاری مشترک ختم نشود و در سوی دیگر مانع از تداوم و تشدید تنشها و مناقشات در منطقه قفقاز جنوبی مشخصا حول محور دالان موهوم و جعلی زنگه زور شود که اتفاقا این موضوع جزء خطوط قرمز جمهوری اسلامی ایران در سایه عدم تغییر وضعیت ژئوپلیتیک این منطقه نیز هست هرچند برخی کارشناسان معتقدند طرح کریدوری از خاک ایران پیشتر هم در دستور کار بوده است اما اهتمام جدی تر دولت سیزدهم و همراهی و همکاری دیگر وزارتخانه ها نشان میدهد اکنون تهران یک نقشه و پلن جایگزین عملیاتی دارد که میتواند برای همه طرف ها یک بازی برد – برد را به همراه داشته باشد ضمن اینکه باید این نکته مهم را در نظر گرفت که جمهوری اسلامی ایران تنها عضو ۳+۳ است که با همه اعضای این فرمت روابط دوستانه و حسنه دارد این در حالی است که روسیه جمهوری آذربایجان جمهوری ارمنستان گرجستان و ترکیه این امتیاز و برتری تهران را ندارند. از طرف دیگر طبق اخبار واصله گویا پیگیریهای دیپلماتیک تهران جواب داده و جمهوری آذربایجان حاضر به بازگشایی مجدد سفارتخانه خود در تهران شده است، اما منابع مطلع به «شرق» خبر دادهاند که باکو به دنبال تغییر محل سفارتخانه خود خواهد بود و مکان جدیدی را برای نمایندگی جمهوری آذربایجان در تهران انتخاب میکند.

«ایران راه» یا «کریدور ارس» چیست؟ طرح پیشنهادی ایران با عنوان کریدور ارس یا ایران راه ناظر به احداث مسیری از آغبند تا جلفا به عنوان مسیر شرق به غرب در ایران است. به نظر میرسد این بار تهران دیگر به طرح روی کاغذ اکتفا نکرده و حسابی پای کار است.

در همین راستا طرح مذکور برای جمهوری اسلامی ایران به قدری جدی است که بیش از وزارت امور خارجه وزارت راه و شهرسازی متصدی عملیاتی و اجرا کردن آن شده است. کما اینکه ۱۴ مهر ۶ اکتبر مهرداد بذرپاش وزیر راه و شهرسازی که همزمان رئیس کمیسیون مشترک همکاریهای اقتصادی ایران و آذربایجان هم هست در سفری دوروزه به منظور پیگیری پروژههای مصوب اجلاس کمیسیون در تیر امسال که با حضور شاهین مصطفی یف معاون نخست وزیر جمهوری آذربایجان برگزار شده بود به این کشور سفر کرد. در جریان این سفر بذرپاش با الهام علی اف دیدار و در راستای ابتکار ایران» راه تأکید داشت که کریدور ارس از آغبند تا جلفا به عنوان مسیر شرق به غرب در ایران باید هرچه زودتر عملیاتی و اجرائی میشود چون که ابتکار ترانزیتی ایران» راه با طرحهای کلان جمهوری آذربایجان همخوانی دارد و میتواند فصل جدیدی از همکاریهای ترانزیتی و لجستیکی را به روی طرفین بگشاید. رئیس کمیسیون مشترک همکاریهای اقتصادی ایران و آذربایجان به برنامه جامع ارتقای ترانزیت تا ۱۵ میلیون تن در سال در افق ۲۰۳۰ اشاره داشت که به گفته او در تمام شقوق هدف گذاریهای مربوط به آن انجام شده است که برنامه عملیاتی آن باید هر چه زودتر پیگیری شود. طبق این نکته بذرپاش یکی از فواید طرح ابتکاری ایران» «راه یا کریدور» «ارس» میتواند کمک به تحقق ارتقای ترانزیت تا ۱۵ میلیون تن در سال در افق ۲۰۳۰ .باشد وزیر راه و شهرسازی با یادآوری بیانیه سه جانبه ایران آذربایجان روسیه در سپتامبر ۲۰۲۲ (شهریور ۱۴۰۱) موسوم به بیانیه باکو در خصوص توسعه کریدور حمل ونقل بین المللی شمال جنوب از این توافق به عنوان الگویی ،جامع هدفمند و آینده نگر یاد کرد و عنوان داشت که این بیانیه در برگیرنده زمینههای ضروری و کلیدی قابل توجهی برای اقدامات ظرفیت ساز پیش برنده و تحولی طرفها در راستای توسعه همکاری های همه جانبه و نه محدود به کریدور شمال – جنوب است رئیس کمیسیون مشترک همکاری های اقتصادی ایران و آذربایجان در ادامه رایزنی با علی اف این را هم گفته که جمهوری اسلامی ایران اعلام آمادگی میکند با توجه به نشست سه جانبه ایران هند روسیه ۱۴) تیر ۱۴۰۲ – ۵) جولای (۲۰۲۳ در ،تهران، نشست کشورهای عضو کریدور شمال – جنوب را در تهران برگزار کند بذرپاش از برنامه پنج ساله آتی توسعه دو کشور خبر داد و در بخش دیگری از سخنانش خواستار آبگیری سد خدآفرین روی رودخانه ارس در مرز ایران و جمهوری آذربایجان و در ۲۴۰ کیلومتری شمال شرقی شهر تبریز میان پل خدآفرین و روستای ساریجالو شد. رئیس کمیسیون مشترک همکاریهای اقتصادی در دیدار با رئیس جمهور آذربایجان بر ارتقای سوآپ نفت و گاز با همکاری ترکمنستان تأکید کرد وی با اشاره به آمادگی ایران برای تسهیل سرمایه گذاری و حضور تجار و بازرگانان در ایران بر تشکیل کارگروه شناسایی موانع موجود در روابط اقتصادی دو کشور رفع موانع مبادلات بانکی اعلام آمادگی برای همکاریهای بیشتر در بخش نفت و گاز و گردشگری ارتباطات و فناوری ،اطلاعات کشاورزی و احداث شهرکهای صنعتی احیای بازارچه مرزی آستارا و احداث مشترک سدها تاکید کرد رئیس کمیسیون مشترک همکاری های اقتصادی ایران و آذربایجان در این مذاکره به موضوع حمل و نقل پروژه آستارا- آستارا، احداث پل آغبند، تسهیل تردد ناوگان ایرانی در آذربایجان و لزوم توسعه همکاری ها در

حوزه کشتیهای رو رو در دریای خزر نیز پرداخت یک روز پیش از سفر بذرپاش به جمهوری آذربایجان سیزدهم مهر عملیات اجرائی گذرگاه مرزی از منطقه آغیند با حضور رؤسای کمیسیون اقتصادی مشترک دو کشور امروز آغاز شد به گفته وزیر راه و شهرسازی که به صورت میدانی در منطقه مرزی حضور پیدا کرده ،بود پیمانکار پروژه تعیین شده و در این پروژه مسئولیت احداث پل با کشور آذربایجان و مسئولیت احداث جاده با ایران است و همچنین احداث پل و مسیر ریلی نیز مورد توافق قرار گرفته و با سرمایه گذاری آذربایجان توسط این کشور همسایه انجام میشود. رئیس کمیسیون مشترک اقتصادی ایران و آذربایجان با اشاره به تعریف دو سد در منطقه مرزی میان دو کشور ادامه داد که عملیات اجرائی یکی از سدها به پایان رسیده و سد دوم نیز ۹۷ درصد پیشرفت فیزیکی دارد و در مراحل پایانی است وزیر راه و شهرسازی از نهایی شدن توافقها میان ایران و آذربایجان درباره وضعیت ترانزیتی و مشکلات کامیونهای متردد از مرزهای دو کشور به ویژه در ایام اوج جابه جایی کالاها و توافقهایی که انجام شده است. خبر داد. امتداد تحرکات در ارمنستان در کنار سفر و دیداری که مهرداد بذرپاش چهاردم مهرماه با مقامات آذربایجانی داشت وزیر راه و شهرسازی کشورمان در راستای تکمیل کریدور شمال جنوب و افزایش همکاریها در حوزه راه سازی دوشنبه هفته جاری هم به ارمنستان سفر کرد شرکت در مراسم رسمی امضای قرارداد جاده اکارای کاجاران به عنوان بزرگراه شمالی- جنوبی و بخشی از کریدور خلیج فارس به دریای سیاه و دیدار با مقامات عالی رتبه کشور ارمنستان از دیگر برنامه های این سفر یک روزه بود. در این سفر موضوعات همکاریهای بین دو کشور درباره صدور مجوز برای شرکتهای هواپیمایی ،ایرانی حذف عوارض جاده ای ارتقای همکاری ها در چارچوپ کریدور شمال – جنوب و کریدور خلیج فارس- دریای سیاه گسترش حمل و نقل ریلی و استفاده از ظرفیتهای لجستیکی و بندری ایران مورد مذاکره و تبادل نظر قرار گرفت با حضور وزیر راه و شهرسازی قرارداد ساخت مسیر واردانی دزور تا خروجی تونل (حدود ۱۱ کیلومتر) و بازسازی جاده آکارای وارداتی دزور (حدود ۲۱ کیلومتر) در چارچوب سرمایه گذاری ترانش چهار کریدور شمال – جنوب توسط طرف ارمنی با دو پیمانکار راه ساز ایرانی منعقد و امضا شد بذرپاش در این سفر با مقامات ایروان به منظور تکمیل زنجیره های کریدوری شمال جنوب در منقطه قفقاز مذاکره کرد و با تاکید بر اینکه از حضور شرکتهای ایرانی در پروژههای مختلف راه سازی و تونل سازی در کشورهای منطقه استقبال خوبی شده است از انعقاد قراردادی به ارزش ۲۱۰ میلیون دلار با یکی از شرکتهای ایرانی خبر داد وزیر راه و شهرسازی به توسعه ترانزیت بین دو کشور ایران و ارمنستان هم ورود کرد و در این باره از تلاش برای به صفر رساندن عوارض جاده ای و تعرفه مربوط به ترانزیت دو طرف خبر داد پیشتر بین وزیر زیرساخت ارمنستان و وزارت راه و شهرسازی جلساتی برگزار و توافقاتی در خصوص به صفر رساندن ترانزیت انجام شد که در جریان سفر بذرپاش این توافقات به نتیجه رسید و مقرر شد تا عوارض جاده ای و تعرفه ترانزیت با موافقت دو کشور و بعد از طی مراحل قانونی و ابلاغ به صفر برسد. وزیر راه و شهرسازی توافقات طرفین برای احداث پل مرزی را هم مطرح کرد و در این باره عنوان داشت هم اکنون در مرز دو کشور که حجم محدودی از کامیونها و کشنده ها در آن تردد دارند پلی موجود است. لذا توافق شد تا هرچه سریع تر گروه کاری مشترک برای احداث پل مرزی دوم تشکیل شود تا انجام این پروژه به قرارداد برسد به گفته ،بذرپاش تلاش شده پل دوم مرزی بین دو کشور ایران و ارمنستان روی رودخانه ارس احداث شود که ظرفیت بسیار مناسب ترانزیتی برای دو کشور فراهم کند با توجه به این تحرکات به نظر می رسد تهران سعی دارد با همه کشورهای منطقه قفقاز که جزء رئوس اصلی سیاستهای اصلی ایران در این منطقه هستند وارد تعامل جدی و اجرائی شود و در گامی عملیاتی از ظرفیت کریدور ارس برای طرحهای کلان تر بهره ببرد. در این خصوص برگزاری نشست سه جانبه بین ایران گرجستان و ارمنستان به منظور تسهیل تردد در کریدور شمال – جنوب پیشنهادی بود که اخیرا مطرح شد و در کنار آن پیشنهاد تهران برای احداث پل دوم بر روی ارس در مرز نوردوز برای افزایش ترددها بین ایران و ارمنستان هم مؤید آن است تکمیل کریدور شمال – جنوب میتواند در دستور کار طرفین قرار بگیرد هرچند نبود خط ریلی در مسیر رشت – آستارا یکی از حلقه های مفقوده برای بهره برداری از کریدور شمال – جنوب محسوب میشود اما نشست فرمت +۳+۳ و طرح تهران نشان داد که کشورهای حوزه قفقاز نیز برای ایجاد و تقویت این کریدور موافق هستند.

روزنامه کار و کارگر نوشت: پروژه فقیرسازی کارمندان و کارگران شتاب بیشتری می‌گیرد

همان طور که پیش بینی میشد با ابلاغیه بخشنامه بودجه ۱۴۰۳ مشخص شد دولت برای سال آینده هم به روال سال گذشته سقف ۲۰ درصدی برای افزایش حقوق کارکنان در نظر گرفته که چنین سیاستی پالس منفی هم برای کارگران خواهد فرستاد چرا که بر مبنای ،تجربه شورای عالی کار هم احتمال قریب به یقین بعد از چندماه چانه زنی مزدی، درصد افزایش حقوق کارگران را متناسب با دستمزد کارمندان بخش دولتی تعیین خواهد کرد.

بر اساس این گزارش، سیاستگذار اقتصاد با فهم ناقص از دلایل افزایش نرخ تورم حقوق و دستمزد کارگران و کارمندان را به عنوان دلیل افزایش سطح عمومی قیمتها در نظر گرفته چنانچه مسعود میرکاظمی» رئیس وقت سازمان برنامه و بودجه در ایام تدوین سند مالی ۱۴۰۱ کشور، مدعی شد با تعیین حقوقها زیر نرخ تورم رسمی، مانع افزایش پایه پولی، بسط حجم نقدینگی و نهایتا چاپ پول بدون پشتوانه خواهد شد؛ ایده ای که خیلی زود شکست خورد و تورم ۵۰ درصدی در سال گذشته بر سر اقشاری که درآمد ثابت دارند، آوار شد.

در همین زمینه سهراب دل انگیزان» اقتصاددان و استاد دانشگاه با انتقاد از تصمیم دولت که در اصل تیشه به ریشه اقتصاد زدن است، به اقتصاد آنلاین گفت اگر روند اقتصاد ایران از سال ۹۷ تا به الان را بررسی کنیم مشاهده میکنیم که با وجود تورم سنگین، دستمزدها ترمیم نشده است. در سال ۱۴۰۱ قیمتها نسبت به سال ۱۳۹۵ به میزان ۶٫۴ برابر افزایش یافته اما دستمزد کارگران تنها ۳ برابر شده است حقوق کارکنان بخش دولتی هم ۲٫۴ برابر شده که این به معنای شتاب گرفتن پروژه فقیر سازی کارگران و کارمندان است.

کارگران در سال ۱۴۰۱ نسبت به سال ۱۳۹۵ تا ۵۲ درصد از قدرت خرید خود را از دست داده اند ضمن اینکه کارکنان دولتی ۶۱ درصد از قدرت خرید خود را نسبت به سال ۱۳۹۵ از دست داده اند. وی با بیان اینکه از دست رفتن هر ۵ درصد قدرت خرید یک فاجعه تمام عیار است گفت: عملا خانوارهای طبقه متوسط به دره فقر سقوط کرده اند تمام رفاهیئت خانوار ایرانی از بین رفته و عمده منابع درآمدی صرف مسکن و خوراک می شود. مشاهده میکنیم بهداشت آموزش و مسائل فرهنگی و رفاهی از سبد هزینه خانوارها به کلی حذف شده به شکلی که امروز حتی قدرت خرید پوشاک هم از بین رفته و مردم مجبور به خرید پوشاک دست دوم خارجی شده اند.

سازمان برنامه و وزارت کار پاسخ فقیر شدن مردم را بدهند دل انگیزان در ادامه گفت سازمان برنامه و بودجه و وزارت کار باید پاسخگوی اوضاع آشفته معیشت شاغلان باشند ولی مرجع تظلم خواهی کارگران کجاست و به کدام صنف و تشکل مراجعه کنند تا حق خودشان را بگیرند؟ کارمندان دولتی در این میان وضع به مراتب بدتری دارند چون باید برای گرفتن حق خودشان به دولت شکایت ببرند که آنها را فقیر کرده است. این استاد دانشگاه در پاسخ به این سوال که آیا ایده افزایش نرخ تورم بر اثر بالا رفتن دستمزدها قابل دفاع است؟ بیان کرد: به علت پایین بودن هزینه دستمزد در هزینه تمام شده تولید، اساسا در اقتصاد ایران زنجیره دستمزد – تورم وجود ندارد. هزینه دستمزد کمتر از ۲۰ درصد هزینه یک بنگاه تولیدی را شامل میشود ضمن اینکه توجه کنید در بخش نفت پتروشیمی و فولاد که صادرات دلاری دارند، در عمل دستمزد کارگر کمتر از ۱۰ درصد هزینه تولید را شامل میشود این در حالی است که در اقتصادهای توسعه یافته و کشورهای صنعتی در بیشتر مواقع تا ۷۰ درصد هزینه یک بنگاه تولیدی مربوط به دستمزد نیروی کار است. وی ادامه داد: سیاستگذار با سرکوب دستمزدها به هیچ دستاوردی در سالهای گذشته نرسیده و البته دستاوردی که رقم خورده از بین رفتن طبقه متوسط و به وجود آمدن چرخه فقر است. مشاهده میکنیم دانش آموزان به دلیل ناامیدی از آینده قید تحصیل را می زنند چون می دانند حتی از طریق درس خواندن و حضور در بازار کار نمی توانند طبقه اجتماعی خود را تغییر دهند.

این تحلیلگر ،اقتصادی راه حل وضعیت کنونی را صفر شدن هزینه بخشهای غیر مولد اقتصادی عنوان کرد. دل انگیزان تصریح کرد: راهی جز لاغر کردن و چابک سازی دستگاه عریض و طویل دولتی باقی نمانده است. در سال آینده امکان ایجاد پایه مالیاتی جدید یا افزایش نرخهای مالیات دیگر وجود ندارد چرا که همین | امسال هم با مالیات ستانی عجیبی مواجه بودیم از طرفی وضعیت رفع تحریم ها مبهم نمی دانیم آیا قیمت نفت در سطوح فعلی حفظ میشود یا خیر؟ البته این را هم نمیدانیم که آیا صادرات نفت امکان افزایش دارد یا خیر؟ درباره مولدسازی دارایی های دولتی هم که گزارش شفافی منتشر نمیشود که ببینیم خروجی طرح پر سر و صدای دولت سیزدهم چیست بنابراین بودجه بخش های غیر مولد کشور باید به سرعت قطع شود زیرا دلیلی ندارد برخی نهادها که هیچ ارزش افزوده ای برای اقتصاد کشور ندارند، منابع مالی را تصاحب کنند.

آخرین‌ها از کیوسک امروز