کیوسک امروز؛ پروژه‌های ناپایدار خطر انتقال آب و آینده/ حجاب در ادارات و اماکن عمومی/ چه‌چیزی برای مردم باقی مانده که در انتخابات شرکت کنند؟!/ نوسان تنش در منطقه/ غزه و پیدایش نظم جدید در خاورمیانه

روزنامه‌های صبح امروز، دوشنبه ششم آذر ماه به مباحثی پیرامون پروژه‌های انتقال آب، حجاب، مردم و انتخابات، تنش در منطقه و نظم جدید در خاورمیانه پرداخته‌اند.

خواندن این مطلب 71 دقیقه طول میکشد.

به گزارش فرانیوز، نگاهی داریم به عناوین و گزارشات چند روزنامه صبح کشور که در ادامه می خوانید؛

روزنامه اعتماد به مطلبی درباره پروژه‌های ناپایدار خطر انتقال آب و آینده پرداخت و نوشت:

۲۵ آبان ۱۴۰۲ ابراهیم رییسی طرح انتقال آب بن بروجن را افتتاح کرد. طرح بن بروجن مخالفتهای زیادی را به همراه داشت و همزمان با سفر رییس جمهور کارزاری با عنوان درخواست توقف فوری پروژه به راه افتاد بر اساس این طرح انتقال آب قرار است سالانه بیش از ۴۰ میلیون متر مکعب آب از حوضه آبریز زاینده رود با طی مسافتی به طول ۱۲۸ کیلومتر به حوضه آبریز کارون انتقال داده شود. انتقال آب در این پروژه از محل رودخانه زاینده رود بعد از سد اصلی و قبل از سد تنظیمی است که پس از آبگیری پروژه از همانجا نیز لوله گذاری آغاز میشود و برآورد شده که حداقل حدود ۴۰ تا ۵۰ میلیون متر مکعب آب از رودخانه زاینده رود را با خط لوله برای بن منتقل کند.

۲۱ آبان ۱۴۰۲ نیز پروژه خط دوم انتقال آب از سد درودزن به شیراز با حضور رییس جمهور به بهره برداری رسید این خط با ۷۸ کیلومتر طول مسیر، ۴۴۴۰ متر تونل انتقال دارای ایستگاه پمپاژ تصفیه خانه با ظرفیت ۳۰۰۰ لیتر در ثانیه و سه مخزن ۲۰ هزار متر مکعبی در مجموع ۶۰ هزار متر مکعب است. چرا این پروژه های خط انتقال به رغم ناپایدار بودن و ایجاد چالشهای بزرگ محیط زیستی همچنان اجرا می شوند.

پاسخ البته یکی است کمبود و احتیاج فوری به آب کمبود آب در ایران ناشی از تنوع اقلیمی زیاد توزیع نابرابر آب بهره برداری بیش از حد از منابع آبی موجود و اولویت بندی اقتصادی با توجه به توسعه ناپایدار است. کمبود آب در ایران با تغییرات اقلیمی تشدید شده است.

کمبود آب میتواند نتیجه دو مکانیسم باشد: کمبود آب فیزیکی (مطلق) و کمبود آب اقتصادی که در آن کمبود آب فیزیکی ناشی از منابع آب طبیعی ناکافی برای تامین نیاز یک منطقه است و کمبود آب اقتصادی نتیجه مدیریت ضعیف منابع آب موجود است. در ایران بارندگی بسیار فصلی است.

مهار همین آب با ساخت سدهایی برای اطمینان از تامین آب پایدارتر رخ داده است. با وجود این دسترسی به آب به تدریج از هفتاد سال قبل کاهش و تقاضا مرتبا افزایش یافته است دو مسیری که معمولا ایران برای غلبه بر کمبودهای دوره ای دنبال می کند، نمک زدایی و انتقال آب از خلیج فارس به استانهای مرکزی بوده است که بیشترین آسیب را از خشکسالیهای مکرر دیده اند.

صنایع سنگین و بخش بزرگی از بخش کشاورزی ایران به آب شیرین خلیج فارس دسترسی دارند و استفاده از آب شیرین حفاظت از منابع ارزشمند آب زیرزمینی را تسهیل می‌کند.

علاوه بر این این آب می تواند توسط جوامع روستایی محلی ذخیره و استفاده شود و به جلوگیری از حرکت دسته جمعی ایرانیان روستایی به شهرها کمک کند. متاسفانه مساله آب در ایران پیامدهای سیاسی عمیقی در تمام سطوح جامعه دارد زیرا باعث درگیری مستقیم بین مناطق محلی و مقامات مرکزی شده است.

اصفهان یکی از قطب های صنعتی مهم بر اساس آخرین آمار مرکز آمار ایران دارای بیش از ۹۰۰۰ واحد صنعتی و بزرگترین کارخانه های کشور است.

بر اساس اعلام شرکت شهرکهای صنعتی استان اصفهان بیش از ۴۳۰ شهرک ناحیه صنعتی یا واحد کارگاهی در استان اصفهان وجود دارد که بیشتر آنها در حوضه آبریز زاینده رود یا نزدیک آن قرار دارند در حالی که صنایع اصفهان به ویژه فولاد بارها از کاهش مصرف آب خود صحبت کرده اند، فعالان محیط زیست بر این باورند که شرکت ذوب آهن اصفهان و فولاد مبارکه دو صنعت بسیار پر آب در مناطق کم آب توجیه زیست محیطی و محوطه سازی ندارند.

ساخت این دو کارخانه بدون توجه لازم به مصرف آب و اثرات زیست محیطی آنها صورت گرفته است استاندار اصفهان از سال ۱۳۸۱ تا ۱۳۸۵ در زمان مسوولیتش :گفت ۶۸ درصد فولاد کشور در اصفهان تولید میشود. در سالهای اخیر صنعت فولاد و پالایشگاه توسعه یافته نیاز به مصرف آب بیشتری دارد.

علی سلاجقه، رییس سازمان محیط زیست میگوید با اشاره به تولید ۱۷ میلیون تن فولاد و محصولات جانبی مرتبط توسط شرکت فولاد مبارکه اصفهان در سال گذشته این میزان فولاد نیاز به حدود ۱۷۰ تا ۲۰۰ میلیون متر مکعب آب دارد صنعت آب اصفهان تنها به فولاد محدود نمی شود بلکه شامل توسعه پتروشیمی کارخانه های سفال و آجر سازی سیمان، سرامیک و…. میشود. احداث این حجم از کارخانه های صنعتی و کشت محصولاتی حتی مانند برنج نشان میدهد که ایران به اقلیم منابع و ذخایر آبی این استان به معنای واقعی توجهی نکرده و در نتیجه اکنون با بحران آب مواجه است.

در اواخر دهه هفتاد شمسی طرح انتقال آب از رودخانه زاینده رود به یزد اجرایی شد. در سال ۱۳۷۹ زاینده رود برای اولین بار در تاریخ ثبت شده خشکسالی قابل توجهی تجربه کرد. سپس پروژه انتقال آب به شهرهای دیگر از جمله کاشان نیز گسترش یافت. گسترش کشاورزی با تشویق دولت منجر به حفر چاه های متعددی شد که هر کدام به کاهش منابع آب زیرزمینی منجر شده است.

طرح انتقال آب ایران متشکل از چهار خط اصلی تامین آب و تعداد فزاینده ای از آب شیرین کن ها در حال انجام است. انتظار میرود تا سال ۱۴۰۴ تکمیل شود و هزینه تخمینی آن ۲۸۵ میلیارد دلار است.

متاسفانه این روندها نمیتواند از روند خشک شدن ایران بکاهد. قبل از تحریمهای ایران در سال ۱۳۹۰، ۱.۲ درصد از آب سالانه ایران در حوزه های صنعت و معدن مصرف می شد پیش بینی میشد این درصد تا پایان سال ۱۴۰۰ به ۳ درصد افزایش یابد.

نخستین خط لوله انتقال آب خلیج فارس به استانهای هرمزگان کرمان و یزد افتتاح شده است در خط لوله دوم نیز برنامه انتقال آب از خلیج فارس به استانهای ،کرمان خراسان جنوبی و خراسان رضوی در نظر گرفته شده است این پروژه به طول ۱۵۵۰ کیلومتر و شامل ۱۸ ایستگاه پمپاژ آب است. به همین ترتیب خط لوله سوم آب خلیج فارس را به استان های یزد و اصفهان منتقل میکند این پروژه به طول ۹۱۰ کیلومتر با ۱۰ قطعه ایستگاه پمپاژ آب اجرا میشود تمرکز کشور بر خودکفایی و امنیت غذایی باعث شده به جای ،واردات محصولات غذایی در داخل کشور تولید شود. از سوی دیگر بیشتر صنایع مهم کشور در استانهای مرکزی است. این گونه صنایع که معمولا بسیار آب مصرف میکند در مناطق ساحلی کشور دسترسی بیشتری به آب دارند. تمرکز صنایع در استانهای مرکزی در راستای سیاست تمرکز است. البته همچنان کشت محصولات کشاورزی پرمصرف از جمله برنج در استانهای اصفهان و چهار محال و بختیاری و کهگیلویه و بویر احمد گزارش میشود یک تحلیل جدید نشان میدهد شرایط خشکسالی که در سه سال گذشته سوریه، عراق و ایران را به هم ریخته است بدون تغییرات اقلیمی اتفاق نمی افتاد. تغییرات اقلیمی ناشی از انسان از جمله فعالیت های مربوط به جنگ و توسعه شهرنشینی نقش مهمی در تشدید خشکسالی سه ساله در ایران عراق و سوریه داشته است.

خشکسالی ۳۶ ماهه از تیر ۱۳۹۹ تا خرداد ۱۴۰۲، دومین خشکسالی بد در رکوردهای موجود بوده است. خشکسالی که بخشهای وسیعی از ایران و کل حوضه فرات و دجله دو رودخانه عبوری از عراق و سوریه را تحت اثر قرار داده است و اگر جهان ۱.۲ درجه سانتیگراد خنک تر می شد، شدت کمتری داشت. پیامدهای خشکسالی در منطقه در نتیجه درگیری های سیاسی اجتماعی شدیدتر شد به ویژه جنگ اوکراین به شدت بر قیمت مواد غذایی و انرژی اثر گذاشت این رخدادها پیامدهای منفی خشکسالی در منطقه را تشدید کرده و منجر به یک بحران انسانی شد خشکسالی سه ساله در ایران عراق و سوریه ویرانگر بوده زیرا اکثریت مردم این کشورها برای تامین معاش خود به «کشاورزی دیم» وابسته هستند در شرایط اقلیمی کنونی می توان انتظار داشت که چنین خشکسالی های شدید «حداقل در هر دهه یک بار تکرار شود.

روزنامه کیهان نوشت: رعایت حجاب در ادارات و اماکن عمومی چون مترو ضروری است

احمد وحیدی وزیر کشور در پاسخ به پرسش خبرنگاری در خصوص مجوز تذکر حجاب در برخی اماکن عمومی و اینکه متولی این اقدام چه نهادی است اظهار داشت طبق قوانین کشور رعایت حجاب الزامی است و عموم مردم نیز به این امر اهتمام دارند.

وی افزود در قوانین و مقررات وظایفی برای نهادها دستگاه ها و عموم مردم برای بهبود وضعیت حجاب و نیز مواجهه با عدم رعایت پوشش قانونی مشخص شده است.

وزیر کشور ادامه داد از این رو ضمن قدردانی و سپاسگزاری از دستگاه ها و آحاد کسانی که به وظایف خود در این خصوص عمل میکنند یادآور میشوم که امر به معروف و نهی از منکر لسانی وظیفه ای همگانی است و دارای مجوز عام و قانونی بوده و نیازی به مجوز خاص ندارد.

وحیدی تصریح کرد وزارت کشور برابر قانون از آمران به معروف و ناهیان از منکر حمایت میکند.

وی اضافه کرد همچنین از معدود کسانی که ممکن است بر اثر غفلت حجاب قانونی را رعایت نکنند به جد میخواهیم که توجه کافی به این موضوع داشته باشند.

وزیر کشور همچنین یادآور شد رعایت حجاب در ادارات و اماکن عمومی مترو چون ضروری است و مسئولان دستگاه ها مکلفند تدابیر لازم و طرحهای در دست اقدام را برای رعایت حجاب در این اماکن پیگیری کنند.

سردبیر روزنامه جوان به مطلبی پرداخته با عنوان چه‌چیزی برای مردم باقی مانده که در انتخابات شرکت کنند؟!

پرسشی را که در عنوان این یادداشت آمده آقای عباس عبدی بارها مطرح کرده و اخیراً در یادداشتی با عنوان هیچی ندارید دوباره به آن پرداخته است.

او که دو سال پیش نیز فرصت مناظره با یکی از هوچیگران را مغتنم شمرد و همین پرسش را آنجا نیز مطرح کرد و طبیعتاً جوابی نشنید دوباره با اطمینان خاطر یادآوری میکند که در آن مناظره از او پرسیده است بگوید چه ایده ای برای مردم دارند که وضع شان بهتر شود هیچی ندارید هیچی و ادامه داده «پس از گذشت ۳۰ ماه از آن تاریخ همه میبینند که به معنای واقعی هیچی در چنته نبوده است.

اگر همه آنچه را که نویسنده عامل رویگردانی مردم از انتخابات می داند بپذیریم یعنی بی ثباتی اقتصادی و فقدان ساختار دموکراتیک در برگزاری انتخابات و اینکه حامیان نظام بدون برنامه و رویکردی سازنده دوباره عزم انتخابات کرده اند باز به نظر میرسد چیزهای دیگری باقی میماند که یک انتخابات را با معنا کند ولی نویسنده به آنها توجه نمیکند چون او و بسا همفکران اصلاح طلبش رویکردی غیر سازنده و لجوجانه به سرنوشت کشور و انتخابات دارند.

یکی از آن چیزها اهمیت «انتخابات به ماهو انتخابات» است حتی اگر نواقص خود انتخابات و نواقص احزاب و نامزدهای شرکت کننده فراوان باشد.

چنانکه حتی در دموکراسی های مدعی نیز ادعای بی نقص و کامل برگزار کردن انتخابات ملی و بی نقص بودن نامزدها را ندارند ولی این را دلیلی و بهانه ای برای کنار گذاشتن آن نمی.کنند مورد معروف آن در آمریکا نیاز به توضیح اضافی ندارد در ایران بسا کسان که رویکردی تندتر دارند و هیچ چیز نظام را قبول ندارند اما چون بهترین راه اصلاح گری را احترام به قانون و از طریق همان انتخابات ناقص میدانند در فصول انتخابات در آن شرکت میکنند و رأی سالم در صندوق می اندازند.

حتی به کسی که فقط تعلق ناچیزی به او حس می کنند رأی میدهند شخصاً اساتید برجسته ای را در دانشگاه میشناسم که فقط به همین دلیل عقلی که راه اعتراض به انتخابات از خارج انتخابات نمیگذرد سالهاست در انتخابات شرکت میکنند و با اینکه نامزد مطلوب و مقبولی ندارند، رأی سالم میدهند.

فرض کنیم نویسنده مذکور حتى استدلال فوق را قبول ندارد باز «چیز دیگری برای شرکت در انتخابات باقی می ماند «در انتخابات شرکت کنید و مشارکت را به بالاترین حد برسانید تا اصلاح طلبان پیروز انتخابات شوند و تغییر ایجاد کنند.

تحلیلگران اصلاح طلب معتقدند اگر مشارکت بالا باشد اصلاح طلبان پیروز میشوند و شورای نگهبان با علم به این موضوع نامزدهای اصلی آنان را رد میکند تا مردم با انتخابات قهر کنند و نامزد غیر اصلاح طلب پیروز شود. اولاً اگر شورای نگهبان به این مهندسی قائل بود و چنین نیتی را در سر داشت دولت های ۳۰ سال از سالهای انقلاب به اصلاح طلبان نمی رسید. در ثانی اصلاح طلبان در انتخابات ۱۴۰۰ نامزد مشخص داشتند و خود خاتمی در حمایت از او وارد شد و حتی برخی اصلاح طلبان ساختاری هم که برخلاف اصلاح طلبان ،نهادی انتخابات ها را تحریم میکنند در آن مقطع سکوت کردند و روزنامه های معروف اصلاح طلبی پشت سر آن نامزد درآمدند پس مسئله فقط «تأیید صلاحیت ها و داشتن نامزد توانایی که بتواند تغییر ایجاد کند نیست. خود آقای عبدی دست کم در دو جای دیگر به این نکته پرداخته که در کنار هم قرار دادن آنها نتیجه ای غیر از ادعای اخیر او دارد یا بهتر است بگوییم غیر سازنده بودن ایده های او را نشان می دهد.

او چند سال پیش به بی بی سی فارسی گفت «مشارکت مردم تحت تأثیر تعداد و تنوع نامزدها نیست و عملکردهاست که موجب کاهش میزان میل به مشارکت شده است و اخیراً به روزنامه شرق میگوید «آنچه موجب میشود مردم به اصلاح طلبان توجه نکنند این است که حرف آنها ما به ازای عینی ندارد برخلاف ۹۶ که وعده حذف تحریمها را دادند و اگر می بینیم سیاستهای اصلاح طلبان به بن بست رسیده یک دلیلش این است که مردم به نوستالژیها رجوع میکنند و چون این اصلاح طلبان بودند که در اصل انقلاب و در اشغال سفارت و حتی جنگ حضور داشتند این نوستالژی مشکل اصلاح طلبان میشود.

اگر در یک صورت بندی ساده این دو ادعای ایشان را کنار هم بگذاریم نتیجه این میشود که مشارکت پایین ربطی به تنوع و تعداد نامزدها ندارد و مردم نیز که امید تغییر به اصلاح طلبان بسته بودند دیگر به آنان اعتماد ندارند پس اصلاح طلبان هم که بدنه اصلی انقلاب اول و انقلاب دوم و جنگ و ۳۰ سال دولتمداری بوده اند، «هیچی ندارند و در این باره فرقی بین اصولگرا و اصلاح طلب نیست مجموع ایده های آقای عبدی به چنین حسن ختامی میرسد که همه ناتوان و خراب و بی فایده اند، پس چیزی برای مردم باقی نمانده است اما یک مدعی اصلاح اجتماعی و علاقه مند به سرنوشت ملی باید به گونه دیگری فکر و عمل کند که دریچه ها و راهها را باز بگذارد نه اینکه یکسره منفی بافی و مسدودسازی کند مگر اینکه نداشتن مسئولیت اجتماعی و ملی خیال او را برای نظریه پردازی بدون توجه به فایده های عملی آن راحت کرده باشد در این صورت سراغ جمع آوری شواهدی در اثبات نظریه اش میرود و ناخواسته آنچه را که در ظاهر ادعا میکند و غصه اش را میخورد یعنی بی انگیزگی مردم برای شرکت در انتخابات»، همان چیزی میشود که مشتاقانه انتظارش را میکشد.

روزنامه شرق در مطلبی با عنوان نوسان تنش در منطقه نوشت:

در حالی که با برقراری وقفه چهار روزه در جنگ حماس و اسرائیل امیدها برای تبدیل آن به آتش بس دائمی و پایان کشتار در غزه بیشتر شده است و در این بین بازیگران منطقه ای سعی دارند از تعمیم و تسری تنش به کل خاورمیانه جلوگیری کنند انصار الله یمن به شکلی کاملا مستقل آتش درگیری مستقیم با اسرائیل را شعله ورتر کرده است.

این در حالی است که سه شنبه هفته گذشته یکی از رهبران انصار الله یمن اعلام کرد شرط آزادی کشتی گلکسی لیدر توقیف شده در جنوب دریای سرخ توقف عملیات ارتش اسرائیل علیه نوار غزه است. محمد على الحوثی عضو ارشد شورای عالی سیاسی انصار الله یمن در واکنش به درخواست آمریکا برای آزادی کشتی «گلکسی لیدر در شبکه اجتماعی ایکس توییتر سابق اعلام کرد در صورتی که آمریکا و اسرائیل دست از کشتار فلسطینیان در غزه بردارند و آب دارو و غذا وارد کنند آن زمان میتوان در خصوص این کشتی اسرائیلی صحبت کرد پیشتر بر اهمیت اقدام یکشنبه هفته گذشته انصار الله در توقیف کشتی تجاری گلکسی لیدر در دریای سرخ تأکید شد.

این در حالی بود که طیفی از تحلیلگران و ناظران معتقد بودند که چون کشتی توقیف شده متعلق به یک شرکت ژاپنی است اقدام انصار الله یمن چندان جدی و تعیین کننده نخواهد بود در صورتی که در گزارشها به این موضوع هم اشاره شد که فارغ از اینکه کشتی توقیف شده گلکسی لیدر متعلق به اسرائیل ژاپن یا هر کشور دیگری باشد از اهمیت آن نمیکاهد چراکه از یک سو تبعات آن توقیف کشتی و در سوی دیگر امکان تکرار آن مستقلا و از سوی نیروهای شبه نظامی میتواند معادلات منطقه را تحت الشعاع قرار دهد که به نظر میرسد اکنون احتمال این پیش بینی ها در حال شکل گرفتن است.

مشرق نیوز به نقل از شبکه المیادین گزارش داد که امنیت دریایی انگلیس از نفوذ برخی طرفها به یک نفت کش مرتبط با اسرائیل در نزدیکی سواحل یمن تحت تأثیر قرار گرفته است.

به گزارش المنار، رسانه های عبری زبان هم از توقیف یک فروند نفتکش اسرائیلی از سوی جنبش انصار الله یمن در نزدیکی سواحل این کشور خبر دادند.

تا لحظه تنظیم این گزارش جزئیات بیشتری از این خبر منتشر نشده است. در صورت صحت این خبر احتمال اینکه تنشهای منطقه ای سطح و ابعاد جدیدی به خود بگیرند وجود دارد. به خصوص که این اقدام علاوه بر آن است که به گفته المیادین یک کشتی اسرائیلی نیمه شب پنجشنبه هفته گذشته در دریای عرب دریای مکران واقع در شمال اقیانوس هند هدف قرار گرفت.

این اتفاق درست ساعاتی پیش از اجرای آتش بس در نوار غزه توسط یک پهپاد انتحاری رخ داده و باعث آتش گرفتن کشتی مذکور شده است.

آسوشیتدپرس هم روز شنبه به نقل از یک مقام آمریکایی گزارش داد که یک کشتی متعلق به یک میلیاردر اسرائیلی در اقیانوس هند هدف قرار گرفت.

با آنکه شبکه عبری کان به نقل از مقامات تل آویو اسرائیلی بودن کشتی هدف گرفته را تکذیب کرده بود اما ساعتی بعد خبرگزاری آسوشیتدپرس اطلاعات مندرج در گزارش المیادین را تأیید کرد.

آسوشیتدپرس به نقل از یک مقام آمریکایی گزارش داد کشتی اسرائیلی با پرچم مالت در حال حرکت در آبهای بین المللی شمال اقیانوس هند بود که با انفجار یک پهپاد مواجه شد اما به خدمه اش آسیب نرسید.

این آژانس خبری کشتی کانتینری مذکور را متعلق به یک میلیاردر اسرائیلی دانست که توسط یک پهپاد در اقیانوس هند مورد حمله قرار گرفت.

روزنامه عبری ها آرتص هم روز پنجشنبه هفته گذشته پیش اعلام کرد سهام شرکت کشتیرانی «زیم» (ZIM) اسرائیل از زمان آغاز جنگ در نوار غزه متضرر شده و سهام این شرکت طی روزهای اخیر با کاهش نرخ در حال معامله است.

روزنامه هم‌میهن در گزارشی با عنوان غزه و پیدایش نظم جدید در خاورمیانه به قلم هلال خشان، استاد دانشگاه آمریکایی بیروت نوشت:

شدت وحشیانه بودن جنگ جاری بین اسرائیل و حماس خاورمیانه را تغییر خواهد داد بی رحمی جاری در این جنگ یادآور نبردهای پایانی جنگ جهانی دوم است؛ نبردهایی که آلمان و ژاپن را از کشورهای متخاصم به کشورهای دموکراتیکی تبدیل کرد که از صلح جهانی حمایت میکنند. در نتیجه ی پیامدهای جنگ اخیر در غزه، بعید است که دموکراسی در سراسر خاورمیانه حاکم شود اما این احتمال وجود دارد که رژیم ها و جوامع منطقه در آینده از درگیری اجتناب کرده و به جای آن بر مسائل اقتصادی داخلی تمرکز کنند. جنگ در غزه مسئله فلسطین را از نو پیکربندی خواهد کرد و نقش ضد اسرائیلی جنبشهای سیاسی اسلامی مانند حماس و حزب الله را تغییر خواهد داد. همچنین این جنگ موجب خواهد شد که الحاق کرانه باختری به اسرائیل آغاز شود هفته گذشته بنیامین نتانیاهو نخست وزیر اسرائیل گفت که کابینه اش برای تبدیل کرانه باختری به بخشی جدایی ناپذیر از اسرائیل تلاش خواهد کرد و کمیته ای را برای تحمیل حاکمیت کامل اسرائیل بر کرانه باختری تشکیل خواهد داد. نتانیاهو حتى قصد خود را برای حفظ غزه پس از پایان جنگ با حماس پنهان نکرد. وی در پاسخ به اظهارات جو بایدن رئیس جمهور آمریکا مبنی بر اینکه غزه در نهایت باید بخشی از منطقه تحت کنترل تشکیلات خودگردان فلسطین در کرانه باختری شود گفت که ارتش اسرائیل وارد غزه نشده تا غزه را به تشکیلات خودگردان تحویل دهد.

در همین حال، واکنش سایر دولتهای منطقه به جنگ صرفاً در درخواست کمک و کمکهای بشردوستانه خلاصه شده است. این شرایط نشان میدهد که اسرائیل میتواند تلاش کند تا یک پیشنهاد چند دهه ای برای سوق دادن جمعیت فلسطینی غزه به شمال سینا را احیا کند.

قبل از تأسیس ،اسرائیل نوار غزه ۸۰ هزار نفر جمعیت و ۲۲۵ کیلومتر مربع مساحت داشت. با این حال پس از تأسیس اسرائیل حدود ۱۶۰ هزار پناهجو به این باریکه گریختند پس از امضای قرارداد آتش بس با اسرائیل در سال ۱۹۴۹ مصر مدیریت غزه را برعهده گرفت اما جمعیت رو به رشد غزه که امروزه بیش از ۲/۲ میلیون نفر است و نفوذ مکرر پناهجویان به اسرائیل که سعی در بازپس گیری اموال از روستاهایشان داشتند تهدیدی امنیتی برای رژیم نوپای یهودی ایجاد کرد ایالات متحده از طریق قطعنامه ۱۹۴ سازمان ملل متحد که در دسامبر ۱۹۴۸ توسط مجمع عمومی به تصویب رسید، نقش مهمی در اسکان آوارگان فلسطینی ایفا کرد این قطعنامه به پناهندگان حق بازگشت به خانه های خود را میداد؛ اگرچه هدف از تأسیس آژانس امداد و کار سازمان ملل متحد ادغام فلسطینیها در جوامع کشورهای عربی هم مرز با سرزمینهای فلسطینی بود.

ایده اسکان مجدد فلسطینیان در صحرای سینا از آن زمان تاکنون بارها مطرح شده است.

در سال ۱۹۵۰ ملک ،فاروق پیشنهاد ایالات متحده برای خرید شبه جزیره سینا برای اسکان آوارگان فلسطینی که پس از جنگ ۱۹۴۸ از خانه های خود آواره شده بودند را رد کرد.

جمال عبدالناصر، رئیس جمهور مصر در نظر داشت حدود ۶۰ هزار فلسطینی اهل غزه را در شمال سینا اسکان دهد دولت او برای اجرای این پروژه از سال ۱۹۵۳ تا ۱۹۵۵ با آژانس پناهندگان سازمان ملل متحد همکاری کرد اما فلسطینیهای غزه این تلاشها را به واسطه قیامی که انتفاضه مارس نامیده میشود خنثی کردند ناصر متعاقباً پس از حمله اسرائیل به غزه که در آن دهها سرباز مصری کشته شدند این طرح را رها کرد و مجبور شد برای دریافت سلاح به اتحاد جماهیر شوروی روی آورد.

در سال ۲۰۱۰، حسنی مبارک رئیس جمهور سابق مصر گفت که پیشنهاد نتانیاهو برای واگذاری بخشی از خاک اسرائیل در صحرای نقب به مصر در ازای اسکان مجدد فلسطینیها از غزه در شمال سینا را رد کرده است. در سال ۲۰۱۳، جاشوا بن ،آریه جغرافیدان ،اسرائیلی طرحی را برای گسترش نوار غزه تا حومه شهر العریش مصر به رفح و شیخ زوید پیشنهاد .کرد همچنین نشانه هایی وجود دارد که محمد مرسی رئیس جمهور پیشین مصر با حماس به توافق رسید تا فلسطینیان به شمال صحرای سینا بروند پروژه توسعه سینا به اتباع عرب اجازه میداد در مصر زیر ساختهایی داشته باشند اما پس از سرنگونی مرسی در سال

۲۰۱۳ این طرح از سوی مصر کنار گذاشته شد. در سال ۲۰۱۸ محمود عباس رئیس تشکیلات خودگردان فلسطین فاش کرد که با اطلاع و تأیید ،حماس پیشنهاد مرسی را برای به دست آوردن قطعه ای از سینا برای اسکان فلسطینیان در آنجا رد کرده است. براساس اطلاعات فاش شده اسرائیل مصر و اردن نشستی محرمانه با حضور جان کری وزیر امور خارجه وقت آمریکا در فوریه ۲۰۱۶ در شهر عقبه اردن برگزار کردند منابع اسرائیلی مدعی شدند که عبد الفتاح السیسى رئیس جمهور مصر پیشنهاد اسکان فلسطینیان در سینا در فاصله بین رفح و العریش را داده است.

اگرچه نتانیاهو ارائه چنین پیشنهادی توسط مصر را تکذیب کرد اما تصدیق کرد که کنفرانس برگزار شده است؛ در حالی که مصری ها از بحث در مورد آن به طور کلی اجتناب کردند.

در طول جنگ کنونی ایده اسکان مجدد مردم غزه در شمال سینا دوباره مطرح شده است. پس از آنکه نتانیاهو به ساکنان غزه هشدار داد تا قبل از بمباران شدید این باریکه را ترک کنند سفیر فلسطین در فرانسه این سوال را مطرح کرد که فلسطینیهای غزه کجا باید بروند؟ سخنگوی ارشد ارتش اسرائیل گفت که گذرگاه رفح همچنان باز است و هر کسی که بخواهد میتواند از این گذرگاه عبور کند و به سینا برود. ادی کوهن نویسنده اسرائیلی پیشنهاد اسکان فلسطینیها در سینا را در ازای حذف بدهیهای خارجی مصر مطرح کرد او معتقد بود که مصر این ایده را به دلیل چالشهای جدی اقتصادی و احتمال تایید ضمنی آن توسط ایالات متحده رد نخواهد کرد علاوه بر این وی خاطرنشان کرد که حتی کشورهای اروپایی نیز قادر به جلوگیری از عبور هزاران پناهجوی سوری از مرزهای خود نیستند و مصری ها نیز احتمالاً سرنوشت مشابهی را با آوارگان فلسطینی تجربه خواهند کرد.

اما قاهره علناً هرگونه پیشنهاد برای اسکان مجدد ساکنان غزه در سینا را رد کرده است؛ اگرچه رسانههای طرفدار دولت به دروغ ادعا کرده اند که مصر همیشه از فلسطینیها به عنوان میزبان استقبال کرده است. رد این ایده از سوی مصر سقف مذاکرات و درخواست مصر برای کسب بازده مالی بیشتر از کشورهای غربی را افزایش میدهد تعدادی از عوامل میتواند نشان دهد که آیا مصر این موقعیت را در آینده حفظ خواهد کرد یا خیر مهمترین آنها روابط متمایز و همکاری بی سابقه بین اسرائیل و مصر در دوران السیسی و نقش محوری او در جریان پیامدهای حمله حماس است. عوامل کلیدی دیگر عبارتند از وضعیت شکننده سیاسی مصر، تشدید بحران اقتصادی در این کشور و نیاز شدید دولت مصر به حمایت ایالات متحده و غرب.

برخی ناظران سیاسی براساس دو طرح پیشنهادی منابع نزدیک به نتانیاهو مدعی هستند که اسرائیل قصد دارد ساکنان غزه را اخراج کند. اولین طرح در مؤسسه Misgav به رهبری میر بن شبات که به عنوان منشی و فرستاده نتانیاهو در مأموریتهای ویژه کار میکرد تدوین شد. مورد دوم ظاهراً در وزارت اطلاعات اسرائیل مطرح شده است. در حالی که طرح اول انتقال مردم غزه به شهرهای مصر را پیشنهاد میکرد طرح دوم ترجیح میداد که فلسطینیها در سینا باقی بمانند و با گزینه جذب برخی از آنها به کشورهای غربی بر روی میز باشد با این حال هر دو طرح خواستار سوق دادن ساکنان غزه در ابتدا به بخش جنوبی این باریکه است تا زمانی که شرایط زندگی در آنجا انقدر وحشتناک شود که آنها را مجبور کند تا به شمال سینا فرار کنند در چنین شرایطی مصر هم نمیتواند از بازکردن گذرگاه رفح و پذیرش آنها اجتناب کند.

قبل از حمله ۷ اکتبر کشورهای عربی از اجماع بین المللی در مورد از بین بردن حماس و ایجاد یک کشور فلسطینی در غزه و شمال سینا حمایت کردند. واقعیت این است که حمله حماس تصمیم به جنگ همه جانبه علیه این گروه را تسهیل کرد کشورهای غربی اسرائیل و اکثر کشورهای عربی به این نتیجه رسیده اند که عادی سازی کامل روابط دیپلماتیک و تجاری تا زمانی که چیزی به نام «محور مقاومت وجود دارد، بسیار دشوار خواهد بود. با این حال حتی ایران هم اکنون در جریان حمله هفتم اکتبر حمایت محتاطانه ای از حماس داشت نوع مواضع آیت الله علی خامنه ای رهبر معظم انقلاب اسلامی نشان داد که ایران علاقه ای به ورود مستقیم به این درگیری ندارد. محمد جواد ظریف وزیر امور خارجه سابق ایران پس از آنکه گفت مردم ایران سیاستهای حکومت در قبال فلسطین را رد میکنند مورد حمله رسانه های اصولگرایان قرار گرفت.

برخی از روزنامه های حامی دولت ایران معتقد بودند که این سخنان جایگاه جمهوری اسلامی به عنوان مدافع محور مقاومت را تضعیف می کند.

یکی دیگر از مقامات ایرانی نیز گفت که تهران تصمیم درستی برای اجتناب از شرکت در جنگ گرفته و تصمیمش به نفع فلسطینی ها بود.

حسین امیرعبداللهیان وزیر امور خارجه ایران نیز اعلام کرد که کشورش درباره عدم تمایل خود به گسترش درگیریها به آمریکایی ها اطلاع داده است.

ایرانی ها امیدوارند که پایان جنگ آغازگر حرکت جدیدی برای حل و فصل مناقشه طولانی مدت بر سر برنامه هسته ای این کشور باشد.

آنها همچنین امیدوارند که با توجه به حضور قوی خود در عراق، سوریه یمن و لبنان و ضعف کشورهای عربی نقش مهمی در نظم پس از جنگ غزه در خاورمیانه به دست بیاورند با این حال آنها از این واقعیت هم غافل نیستند که تشدید تنش نظامی بین اسرائیل و حزب الله به جز جنگ کامل برای گذار به دوران عدم جنگ با اسرائیل ضروری است.

آخرین‌ها از کیوسک امروز