به گزارش فرانیوز، نگاهی داریم به عناوین و گزارشات چند روزنامه صبح کشور که در ادامه می خوانید؛
روزنامه کیهان نوشت: نپرسید ایران کِی به غزه وارد میشود، بپرسید کِی از غزه خارج میشود؟
حسین شریعتمداری، مدیر مسئول روزنامه کیهان بعد از سخنرانی در یک جمع دانشجویی به پرسشهای مختلف دانشجویان پاسخ داد.
مدیر مسئول روزنامه کیهان در پاسخ به سؤال دانشجویی که پرسید «جمهوری اسلامی کی قرار است وارد غزه شود؟ گفت: باید بپرسید کی قرار است از غزه خارج شود؟ و در ادامه توضیح داد: گزاره «اسرائیل باید از صفحه روزگار محو شود»؛ توصیه اکید حضرت امام بوده است که بعد از پیروزی انقلاب اسلامی با جدیت از سوی جمهوری اسلامی ایران و با رهبری امام راحل و رهبر معظم انقلاب در گستره جهان اسلام دنبال شده و امروزه حیات ننگین این غده سرطانی را به نابودی نزدیک کرده است.
به گزارش فارس مدیر مسئول کیهان افزود: ما و نیروهای مقاومت که امروزه سراسر جهان اسلام را فرا گرفته است یک روح واحد هستیم. آنها همان ما هستند و ما همان آنهائیم که در غزه و لبنان و یمن و عراق و سوریه حضور داریم پس از صحنه خارج نشدهایم که بخواهیم وارد شویم.
روزنامه تجارت نوشت: مذاکرات برجامی در جریان است
به گزارش تجارت، ناصر کنعانی، سخنگوی وزارت امور خارجه ایران در نشست خبری خود پاسخگوی سؤالات رسانهها شد.
وی درباره ادعای لغو نشست مذاکرات برجام گفت: موضوع مذاکرات در چارچوب تعریف شده و در چارچوب سلطان عمان مفتوح است. طبیعتاً با وجود مسئله فلسطین در برخی موضوعات تصدم و تاخیر به وجود می آید. این مسیر پویا است. اگر نیاز باشد طبیعتاً موضوع را به اطلاع خواهیم رساند.
سخنگوی وزارت امور خارجه درباره ادعاهای مقامات غربی علیه ایران در خصوص تحولات فلسطین گفت: پاسخ من هم در دوکلمه است. بس کنید.
کنعانی در خصوص برنامه ایران برای آتش بس در غزه گفت: موضوع پایان دادن به تجاوز رژیم از موضوعات اولویت دار ایران است که از ابتدا مدنظر ما بوده است. تلاش ایران این بوده که با توجه به عدم تمکین رژیم صهیونیستی به خواسته بین المللی برای پایان دادن به تجاوزات، جامعه بین المللی فشارش را تقویت کند تا رژیم مجبور شود به این خواسته تن دهد.
سخنگو افزود: در چارچوب تلاش های ایران و هم کشورهای همسو، اکنون خواسته عمومی جامعه بین المللی این است که در کوتاه ترین زمان ممکن به فوریت حملات رژیم خاتمه پیدا کند. این موضوع در قطعنانه سازمان ملل هم نشان داد که خواسته جمعی است.
وی در خصوص موضع ایران در خصوص انفعال نسبت به غزه گفت: متاسفانه مجامع بین المللی نشان دادند که از انجام ماموریت ذاتی خود در پایان دادن بحران ها موفق نبودند. اگر کارکرد شورای امنیت موثر بود، ما شاهد سنوات طولانی بحران در فلسطین نبودیم. جای توجه است که تعدادی از کشورها به ویژه آمریکا شورای امنیت را گروگان منافع خود قرار داده و اجازه نمی دهند این شورا وظیفه خود را انجام دهد. تلاش ما این است که با رایزنی کشورهای مختلف سازمان ملل کارکرد درست خودش را انجام دهد.
روزنامه کار و کارگر نوشت: شاخص دسترسی به مسکن حقوقبگیران، بالای ۶۰ سال است
شاخص دسترسی به مسکن، بیانگر تعداد سالهای مورد نیاز برای خرید یک واحد مسکونی ۷۵ مترمربعی است، به شرطی که کل درآمد خانوار به خرید مسکن اختصاص یابد.
نمایندگان مجلس در بررسی لایحه برنامه هفتم توسعه، خواستار آن شده اند که شــاخص دسترسی به مســکن در پایان سالهای اجرای این برنامه به ۱۲ سال کاهش یابد.
در همین زمینه البرز حســینی، نماینــده خدابنده و عضو کمیسیون عمران مجلس که در کمیسیون تلفیق برنامه هفتم توسعه نیز عضویت دارد، گفت: در کشور ما با توجه به مشکالت و تکانه های اقتصادی موجود و همچنین با توجه به اینکه یکی از موضوعات اساسی روز کشور بحث مسکن است، آمارها نشان می دهد با توجه به میانگین درآمد خانوار، یک نفر کارمند اگر هیچ هزینه ای برای سبد خانوار خود انجام ندهد و همه درآمدش را پس انداز کند، با توجه به افزایش قیمتی که در حوزه مسکن داشتیم، از ۳۶ الی ۵۵ سال طول می کشد تا صاحب یک واحد مسکونی با متراژ میانگین ۷۵ متر مسکن شود.
در لایحه دولت برای برنامه هفتم توسعه، در احکام سنجه ای مربوط به حوزه مسکن، شاخص دسترسی یک فرد در کشور به مسکن از سوی دولت ۷ و نیم سال تعیین شده بود و این گونه پیش بینی کرده بودند که فردی طی ۷ و نیم سال به مسکنی با میانگین متراژ ۷۵ متر دسترسی پیدا کند. وی با بیان اینکه «امروز تقریباً میانگین درآمد کارمندان عددی بین ۹ تا ۱۱٫۵ میلیون تومان است اظهار کرد: شاید بتوان گفت که امروز در روستاها قیمت هر متر مسکن کمتر از ۱۰ میلیون تومان نیست و در شهری مانند تهران نیز قیمت هر متر مسکن چیزی حداقل چیزی در حدود ۷۰ تا ۸۰ میلیون تومان است بنابراین امکان پذیر نیست که یک نفر ظرف ۷ و نیم سال که شاید کل درآمد او طی این سالها به ۲ الی ۳ میلیارد تومان نیز نرسد، به مسکنی با قیمت حدود میلیارد۹ میلیارد تومان دسترسی داشته باشد.
این نماینده مجلس با تاکید بر اینکه هدف گذاری ۷٫۵ سال برای دسترسی به مسکن دور از واقعیت است عنوان کرد ما در مجلس با توجه به شرایط کشور این عدد را به ۱۲٫۵ سال رساندیم.
نمایندگان مجلس در صحن با توجه به شاخص اقتصادی کشور این رقم را هم قبول نکردند و قرار بر این شد تا این عدد را به رقمی منطقی برسانیم. امروز برای مثال فردی ۱۲ میلیون تومان درآمد ماهانه دارد و اگر هیچ اتفاقی برای او نیفتد و اگر به این درآمد اصلا دست نزند، درآمد سالانه او به ۱۳۰ الی ۱۴۰ میلیون تومان می رسد. اگر این فرد الان بخواهد در تهران و در محلهای متوسط رو به پایین خانه ای ۷۵ متریبخرد، باید هزینه ای حدود ۶ الی ۷ میلیارد بپردازد.چنانچه او سالانه هیچ خرجی نداشته باشد میانگین دسترسی به مسکن برای این فرد چیزی حدود ۶۰ سال خواهد بود.
حسینی گفت: وقتی گفته می شود که شاخص دسترسی به مسکن در کشور برای مثال ۱۲ سال است یعنی یک نفر باید برای یک مسکن ۶ میلیارد تومانی حداقل سالانه ۵۰۰ میلیون تومان پس انداز داشته باشد.
اینجاست که باید نظام بانکی و تسهیلات پای کار بیاید تا افراد را به سمت خانه دار شدن سوق دهند. در همین راستا در قانون جهش تولید مسکن تمهیداتی نظیر اعطای زمین ۹۹ ساله و پرداخت وام بانکی ۵۰۰ میلیونی با بازپرداخت طولانی مدت برای دهک های پایین اندیشیده شده است.
وی در پاسخ به این پرسش که «مبدا زمانی آغاز دسترسی به مسکن از چه زمانی محاسبه میشود؟» اظهار کرد: در نظام اقتصادی ایران مرسوم نیست که برای فردی که متولد می شود، پس اندازی پیش بینی شود بر همین اساس نیز مبدا دسترسی به شاخص مذکور از زمانی است که فرد درآمد داشته باشد.
این عضو کمیسیون تلفیق لایحه برنامه هفتم در پایان در پاسخ به این پرسش که «آیا تحقق شاخص دسترسی به مسکن امکان پذیر است؟» تاکید کرد این شاخص قابل دسترسی است اما در شرایطی که یک سازوکار کمکی در کار باشد وگرنه درآمد یک نفر نمی تواند این مشکل را برطرف کند.
روزنامه مردم سالاری به مبحثی با عنوان ابربحران سالمندی در چند قدمی ایران پرداخته است.
پیش بینی میشود جمعیت سالمندان ایران تا سال ۱۴۳۰ به ۳۰ میلیون نفر برسد. برخی از کارشناسان با بررسی وضعیت فعلی و آینده جمعیت کشور از آن به عنوان ابر بحران سالمندی یاد میکنند.
مرکز پژوهشهای مجلس نیز در این مورد نوشت تا سال ۱۴۲۴ میانگین رشد سالمندان ایران از میانگین جهانی سبقت گرفته و پنج سال بعد حتی از رشد آسیا هم پیشی میگیرد.
از چالشهای اصلی پیش روی ایران پیری و سالمندی جمعیت است. برخی از آن به عنوان بحران سالمندی یاد میکنند و برخی هم آن را ابر بحران سالمندی مینامند ابر بحرانی که دامن حوزههای اقتصادی، اجتماعی و سیاسی را میگیرد.
عواملی مانند کاهش ازدواج و فرزندآوری افزایش طلاق کاهش بعد خانوار و تجرد قطعی موجب میشوند که سالمندی در ایران بیشتر مورد توجه قرار گیرد؛ به عبارتی مدیریت این بحران را سختتر میکـند قوانین سفت و سختی که قالب قانون حمایت از خانواده و جوانی جمعیت تصویب و اجرایی شد، نتوانست گرهی از این بحران باز کند. بودجه کلانی که برای افزایش جمعیت در نظر گرفته شد هم تاکنون نتوانسته تغییر چشمگیری در افزایش آمار ازدواج و کند. حتی در فرزندآوری داشته باشد. دادههای رسمی مرکز آمار ایران نیز این ادعا را تائید می کند.
در ایران وزارت کار وزارت بهداشت، سازمان تامین اجتماعی سازمان بهزیستی کانون بازنشستگی کمیته امداد و برخی از موسسات خیریه خصوصی رسیدگی به امور سالمندان را بر عهده دارند مرکز پژوهشهای مجلس در این مورد نوشته است که خدمات ارائه شده از سوی این مراجع به هیچ وجه جامع، هماهنگ در دسترس و کیفی نیست. این در حالی است که تا سال ۱۴۳۰ جمعیت سالمندان در ایران سه برابر خواهد شد با توجه به جمعیت فعلی سالمندان در کشور سه برابر شدن جمعیت آنها تا سال ۱۴۳۰ به این معنی است که تعداد آنها به ۳۰ میلیون نفر خواهد رسید.
سوی دیگر بحران سالمندی در ایران، بعد اقتصادی آن است همین حالا هم هر چند وقت یکبار در برخی از شهرهای ایران بازنشستگان برای وضعیت حقوق و دریافتی خود تجمع میکنند حالا گروههای جدید بازنشستگی را در نظر بگیرید که به جمعیت فعلی اضافه میشوند.
پیش از این احمد دلبری رئیس مرکز تحقیقات سالمندی گفت ابر بحران سالمندی را در راه داریم و برای مدیریت این ابر بحران نیاز به یک عزم حاکمیتی داریم مشکلات سالمندی که تنها بحث بهداشت و درمان نیست. ما در حوزه بازنشستگی و سالمندی چالشهای بسیار فراتر از بهداشت و درمان داریم.
رئیس مرکز تحقیقات سالمندی ادامه داد: ۶۰ درصد منابع بیمه ای کشور برای بازنشستگان هزینه میشود. این در حالی است که جمعیت بازنشستگان اکنون درصد است. ولی آیا در سال ۱۴۲۰ هم همه صندوقها میتوانند از پس پرداخت این هزینه ها برآیند؟ باید عزم ملی برای برطرف کردن چالشهای سالمندی ایجاد شود.
روزنامه هممیهن با قلم هنریک بولیو آنستروپ، تحلیلگر مسائل ژئوپلیتیک به مبحثی تحت عنوان دورانی جدید برای ژئوپلتیک خاورمیانه پرداخته است و نوشت:
در سالهای اخیر فلسطینیها به شکلی روزافزون در بخش عربی خاورمیانه منزوی شده بودند. توافقات ابراهیم در سال ۲۰۲۰ امارات، بحرین و مراکش را به اسرائیل نزدیکتر کرد.
اخیراً هم شایعاتی درباره نزدیک شدن عربستان به انعقاد توافقی مشابه با اسرائیل منتشر شد، اما رویدادهای هفتههای اخیر کشورهای خاورمیانه را مجبور کرده است تا مواضع روشنتری در قبال بحران فلسطین اتخاذ کنند.
پیامدهای چنین اتفاقی برای منطقه چه خواهد بود؟ پاسخ تا حد زیادی به این مسائل بستگی دارد که دیگر بازیگران تا چه اندازه در حمله به اسرائیل نقش داشتهاند، باقی منطقه چه واکنشی نشان خواهد داد و آمریکا تا چه اندازه تمرکزش بر خاورمیانه را افزایش خواهد داد.
پاسخ فوری کشورهای عربی نشانه رویکردشان در قبال این جنگ بود. چند کشور خاورمیانه حمایت روشن خود را از حملات فلسطینی اعلام کردند.
ایران و متحدانش، حزبالله و سوریه و حوثیها حامی آشکار فلسطین هستند. بیشتر کشورهای عربی از حمایت مستقیم حملات حماس خودداری کردند و از همه طرفها خواستند درگیری را متوقف کنند.
در عین حال این کشورها در میزان نسبت دادن تقصیر به اسرائیل با یکدیگر متفاوت بودند. قطر به سرعت تقصیر را متوجه اسرائیل دانست.
عربستان در بیانیه خود، به علائم هشداردهنده زیادی که به دلیل اشغال فلسطین شعلهور شده بود، اشاره کرد. کویت حمایتش از مردم فلسطین را اعلام اما از حمایت مستقیم حملات حماس خودداری کرد.
به همین ترتیب چندین کشور عربی دیگر بدون اعلام حمایت مستقیم تا حدودی مشروعیت را به حملات فلسطین نسبت دادند. امارات، مراکش و مصر که با اسرائیل روابط دیپلماتیک دارند تاکنون بیطرف مانده و از همه طرفها خواستهاند تا با کمک جامعه بینالمللی با یکدیگر مذاکره کنند.
اما حال و هوای این کشورها ممکن است تغییر کند. حمله زمینی اسرائیل باعث رنج و تلفات بالای غیرنظامیان در غزه میشود. افزایش تلفات میتواند واکنش خاموش کشورهای عربی را به سرعت تغییر دهد. فضای گفتوگوی انتقادی میتواند تداوم رابطهسازی با کشورهای عربی را برای اسرائیل دشوار کند. این امر میتواند بر اتحادهای سیاسی آینده در خاورمیانه تاثیر بگذارد و زمان را برای روابطی به عقب برگرداند که اسرائیل میکوشید مخفیانه با دشمنانش ایجاد کند.
آمریکا به سرعت حمایت آشکارش را از واکنش نظامی اسرائیل به حملات حماس اعلام کرد.
وزارت دفاع آمریکا اعلام کرد که ناوهای جنگی و سایر تجهیزات نظامی آمریکایی را برای کمک به اسرائیلیها اعزام میکند. استقرار این نیروها این سوال را ایجاد میکند که آمریکا ضمن تامین منابع نظامی، در اولویت قرار دادن مجدد خاورمیانه، تا کجا پیش خواهد رفت؟
از زمانی که ترامپ در سال ۲۰۱۹ نیروهای آمریکایی را از شمال سوریه خارج کرد، آمریکا در تامین چنین منابعی اکراه داشت. از زمان عقبنشینی تاکنون، کنگره تمایل بسیار کمی به استقرار زمینی سربازان در خاورمیانه نشان داده است. با این حال، این بار، اسرائیل، یکی از نزدیکترین متحدان ایالات متحده، در معرض تهدید فوری قرار دارد.
باید دید که بایدن تا چه حد میتواند در جلب حمایت کنگره برای تقویت حضور آمریکا در خاورمیانه موفق باشد و این امر تا چه اندازه به ضرر تمرکز کنونی آمریکا بر سیاست امنیتی در قبال چین و جنگ در اوکراین تمام خواهد شد؟
متأسفانه، رویدادهای اخیر به غیرقابل پیشبینیتر شدن وضعیت ژئوپلیتیک خاورمیانه دامن میزند و همزمان خطر درگیریهای خشونتآمیز فراتر از مرزهای اسرائیل را افزایش میدهد. ممکن است چین و روسیه از این واقعیت که اولویتبندی مجدد آمریکا برای منابع نظامی، که موقعیت ایالات متحده را در خاورمیانه مستحکم میکند، استفاده کنند.
این امر میتواند اتخاذ تصمیمات مناسب که آثاری بلندمدت خواهد داشت را برای دولت بایدن دشوار کند. هرگونه اشتباه بایدن در آستانه انتخابات ریاستجمهوری ۲۰۲۴ بهشدت توسط جمهوریخواهان مورد سوءاستفاده قرار خواهد گرفت. روزهای آینده نشان خواهد داد که آیا اسرائیل و متحدانش میتوانند این جنگ را به نبردی علیه حماس در خاک خود محدود کنند یا اینکه فصل تاریک دیگری برای ژئوپلیتیک خاورمیانه رقم خواهد خورد.