به گزارش فرانیوز، نگاهی داریم به عناوین و گزارشات چند روزنامه صبح کشور که در ادامه می خوانید؛
روزنامه جوان نوشت: رئیسسیا: به لحظه تاریخی عبور از «برتری بلامنازع امریکا» رسیدهایم
جوان آنلاین نوشت: رئیس سازمان سیا معتقد است امریکا با یک لحظه تاریخی شبیه به شروع جنگ سرد یا دوره پس از ۱۱ سپتامبر مواجه است که در آن چشم اندازهای بینالمللی با «تغییراتی عمیق» مواجه است و «ایالات متحده دیگر از برتری بلامنازع برخوردار نیست».
به گزارش «جوان»، ویلیام برنز در یادداشتی که روز ۳۰ ژانویه (۱۰ بهمن ۱۴۰۲) با عنوان «هنر مملکت داری و هنر تجسس» در فارین افرز منتشر شده، اهمیت دستگاه اطلاعاتی امریکا را در جهان جدید توضیح داده، جهانی که او عمق تحولات آن، به خصوص در حوزه فناوری را تحولاتی انقلابگونه میداند: «همواه، آزمون تعیینکننده برای (دستگاه) اطلاعاتی، پیشبینی و کمک به سیاستگذاران برای هدایت تغییرات عمیق در چشمانداز بینالمللی بوده است، لحظاتی موموار که تنها چند بار در هر قرن اتفاق میافتند. همانطور که پرزیدنت جو بایدن تکرار کرده، ایالات متحده امروز با یکی از آن لحظات (موموار) نادر مواجه است که اهمیتی قابل مقایسه با شروع جنگ سرد یا دوره پس از ۱۱ سپتامبر دارد. ظهور چین و بدخواهی روسیه، چالشهای ژئوپلیتیکی دلهرهآوری را در دنیای رقابت استراتژیک شدید ایجاد کرده که در آن امریکا دیگر از برتری بلامنازع برخوردار نیست و تهدیدهای اقلیم وجودی در حال افزایش است.»
او پیچیدگی مسائل در دنیای جدید از جمله تغییرات «انقلابی در فناوری» را از انقلاب صنعتی یا آغاز عصر هستهای فراگیرتر میداند و تأکید کرده که این تحولات «از بسیاری جهات، کار سیا را سختتر از همیشه میکند و برای دشمنان (امریکا) ابزارهای قدرتمند جدیدی فراهم میکند تا ما را گیج کنند، از ما فرار کنند و از ما جاسوسی کنند.»
رئیس سیا معتقد است که دوران معروف به «دوره پس از جنگ سرد» در لحظهای که روسیه به اوکراین حمله کرد، به پایان قطعی رسید: «همانطور که ۱۱ سپتامبر دوران جدیدی را برای سیا آغاز کرد، حمله روسیه به اوکراین نیز آغاز دورهای جدید شد.» برنز معتقد است که امسال «سال سختی در میدان نبرد در اوکراین خواهد بود» و پوتین همچنان در حال شرط بستن در این مورد است که «زمان به نفع اوست و میتواند اوکراین را نابود کند و حامیان غربی آن را از بین ببرد»، در حالی که در سال انتخابات، کنگره همچنان با کمک به اوکراین مخالف است، رئیس سیا تأکید دارد که «کلید موفقیت در حفظ کمکهای غرب به اوکراین نهفته است» و امریکا با کمتر از ۵ درصد از بودجه دفاعی خود «یک سرمایه گذاری نسبتاً متوسط با بازده ژئوپلیتیک قابل توجه برای ایالات متحده و بازده قابل توجه برای صنعت امریکا» تولید میکند. او گفته که اوکراین «فرصتی را برای تضمین یک برد بلند مدت برای اوکراین و یک باخت استراتژیک برای روسیه فراهم میکند».
رئیس سیا به جنگ اسرائیل علیه فلسطینیان هم اشاره کرده که رقابت با چین، انتخاب سختی پیش روی مداخله واشینگتن در آن برای امریکا فراهم کرده است: «رقابت با چین بالاترین اولویت واشینگتن خواهد بود، اما این بدان معنا نیست که میتواند از چالشهای دیگر فرار کند» ولی در عین حال تأکید کرده که با وجود آشنایی چهل ساله با خاورمیانه در چهار دهه گذشته «به ندرت آن را پیچیدهتر یا انفجاریتر» از حال حاضر میداند. به عقیده رئیس سیا، کلید امنیت اسرائیل و منطقه «معامله با ایران است».
برنز نوشته که بحران خاورمیانه ایران را «جسورتر» کرده و به نظر میرسد حتی آماده است «تا آخرین نیابتی منطقهای خود بجنگد، در حالی که برنامه هستهای خود را گسترش داده و پرخاشگری روسیه را ممکن میسازد.»
به گفته رئیس سیا، هرچند «روسیه» برای امریکا «فوریترین چالش» است ولی «چین تهدید بلندمدت بزرگتری است». به گفته برنز، سیا منابع بیشتری را برای جمعآوری، عملیات و تحلیلهای اطلاعاتی مرتبط با چین در سرتاسر جهان اختصاص داده که بودجه تخصیص یافته برای مقابله اطلاعاتی با چین «بیش از دو برابر درصد بودجه کلی» دو سال گذشته است.
روزنامه تجارت در مطلبی با عنوان زیر پوست نشست محرمانه ریاض نوشت:
نشست اخیری که در ریاض برگزار شد، متشکل از مقامات ارشد امنیتی عربستان، اردن، مصر و تشکیلات خودگردان فلسطین بود که گفته شده دستور کار آن مربوط به برنامههای مورد نظر پس از جنگ غزه میشود. به باور من این نشست را باید در راستای حذف جریانهای مقاومت فلسطین دانست و اساساً ..باید گفت که دو رویکرد در قبال غزه وجود دارد. نخست اقدامات رژیم صهیونیستی است. توجه داشته باشید که ارتش اسرائیل همین حالا در حال مینگذاری در شمال غزه است تا تشکیلات خودگردان فلسطین نتواند بعد از پایان جنگ به بازسازی این منطقه مشغول شود. رویکرد دوم هم این است که اگر در نهایت قرار بر بازسازی این منطقه شد، آنها میبایست برای دریافت نقشه زمینهای مینگذاری شده به اسرائیل مراجعه کنند تا درخواست پاکسازی انجام شود.
در همین راستا تلآویو هم خواستههای خود را در قبال اجرایی شدن این مساله (ارائه نقشه میادین مین) پیش روی تشکیلات خودگردان فلسطین قرار خواهد داد. نکته بسیار مهمی که باید مورد نظر قرار بگیرد این است که اساساً تشکیلات خودگردان فلسطین به دنبال آن است تا با ایجاد ارتباط میان خود با اسرائیل و عربستان و کشورهای عربی مانند مصر و اردن بتواند در نهایت جریانهای فلسطینی را خلع سلاح کند و فشار را بر آنها افزایش دهد. در این بین باید متوجه باشیم که تشکیلات خودگردان فلسطین عملاً یک اهرم است تا در نهایت نقش حماس و جهاد اسلامی در پرونده فلسطین کمتر شود؛ چراکه این دو جنبش، پایگاه مردمی مشخص و خاص خود را در غزه دارند و همین مساله یک اهرم فشار موثر علیه اسرائیل به حساب میآید.
اگر این دو جنبش از بین بروند یا اعتبار آنها و حتی ماهیت حماس و جهاد اسلامی کمرنگ شود بدون شک اوضاع بههم خواهد ریخت و روند تحولات به گونهای دیگر رقم میخورد. از منظر دیگر مصر، اردن و حتی عربستان سعودی به دنبال یک راه حل فلسطینی نیستند و در این میان آنها غزه را بدون درگیری و مستقل نمیخواهند. از سوی دیگر بحث تحویل سلاح حماس و جهاد اسلامی برای مشخص شدن آینده غزه هم مطرح است؛ به گونهای که تشکیلات خودگردان فلسطین اعلام کرده که اگر حماس و جهاد اسلامی سلاحهای خود را تحویل دهند، میتوانند با تشکیلات خودگردان ادغام شوند اما در مقابل تمامی مسئولان حماس و جهاد اسلامی این موضوع را رد کردند.
تمامی این مسائل در حالی به وقوع پیوسته که اسرائیل میخواهد غزه را به صورت کلی از متن به حاشیه ببرد و مدیریت آن را به هر ترتیب که شده به سمت تشکیلات خودگردان فلسطین سوق دهد. به موازات این روند تلآویو به دنبال اخذ تعهد از تشکیلات خودگردان است تا در نهایت بتواند جهاد اسلامی و حماس را به سمت خلع سلاح و مصالحه پیش ببرند؛ تا جایی که در این نشست مقامهای عربستان، مصر و اردن به مسئولان امنیتی تشکیلات خودگردان فلسطین گفتند که این جنبش باید اصلاحات جدی انجام دهد تا بتواند رهبری سیاسی خود را احیا کند.
روزنامه اعتماد نوشت: رشد نقدینگی به هسته سخت رسید
بانک مرکزی میگوید سیاست کنترل مقداری و محدودیت رشد تر از نامه بانکها باعث شده به هدف خود در پایان سال نزدیک شود و رشد سالانه نقدینگی را تا پایان دی ماه به ۲۵٫۳ درصد کاهش دهد. اگر عدد ارایه شده بانک مرکزی مبنا قرار گیرد برای اولین بار از خرداد سال ۹۸ است که چنین رشد نقدینگی به دست آمده و در واقع رشد نقدینگی به پایین ترین سطح خود در ۵۵ ماه گذشته رسیده است. نرخ رشد دوازده ماهه پایه پولی در پایان دی ماه ۱۴۰۲ نیز با ۶٫۵ واحد درصد کاهش نسبت به سال قبل، به ۳۱٫۷ درصد رسیده است. به گفته بانک مرکزی رشد پایه پولی از شهریور ۱۴۰۱ همواره در ارقام بالاتر از این قرار داشته است رشد ماهانه پایه پولی در دی ماه ۱۴۰۲ نیز معادل ۱ درصد بوده است. بانک مرکزی تاکید کرده که کاهش مذکور در پایه پولی این بار به خاطر کاهش ذخایر خارجی نبوده است؛ خالص دارایی های خارجی بانک مرکزی در دی ماه ۱۴۰۲ نسبت به ماه قبل ۵٫۲ درصد رشد ثبت کرده است. آمارهای اخیر بانک مرکزی بدون ارایه جزییات متغیرهای پولی منتشر شده و فقط به صورت کلی یک عدد برای نقدینگی و میزان رشد آن یا پایه پولی و میزان تغییرات آن انتشار یافته است. اما روابط عمومی بانک مرکزی که این گزارش کلی را منتشر کرده می گوید کاهش مستمر و قابل ملاحظه رشد نقدینگی طی دو سال اخیر و رسیدن آن به ارقام هدفگذاری شده رشد نقدینگی در سال جاری (۲۵ درصد) حاکی از تحقق برنامه پولی تنظیم شده و توفیق بانک مرکزی در اجرای سیاست کنترل مقداری رشد تر از نامه بانک ها و در نهایت کنترل رشد نقدینگی در دوره اخیر است.
برای تحلیل درست آنچه در حوزه متغیرهای پولی کشور رخ داده باید منتظر جزییات گزارش بانک مرکزی بود که فعلا گویا قصدی برای آن وجود ندارد. اما هر چند بانک مرکزی عنوان کرده که نقدینگی را از ۴۰ درصد به ۲۵ درصد رسانده اما نگاه کارشناسی این است که هسته سخت رشد نقدینگی، نرخ های ۲۰ تا ۲۵ درصد است.
بانک مرکزی به درستی سیاست تثبیت ترازنامه بانکها» را در پیش گرفته تا بخش بزرگی از نقدینگی تولید شده توسط شبکه بانکی را کنترل کند و از این سمت بتواند فشار به منابع پول پر قدرت را کاهش دهد.
گفته می شود که هم اکنون از ۷۱۰۰ هزار میلیارد تومان نقدینگی که در کشور وجود دارد بیش از ۷۵ درصد آن معادل بر ۵۳۰۰ هزار میلیارد تومان برای اینکه آثار تور می به مردم منتقل نشود فریز شده است.
در واقع کل نقدینگی که برای تولید ناخالص داخلی در راستای چرخش اقتصاد وجود دارد نزدیک به ۲۰۰۰ هزار میلیارد تومان است و به همین دلیل هم هست که در تمام بازارها با مشکل نقدینگی مواجه هستیم.
کافی است نگاهی به گزارش اخیر اتاق بازرگانی در پایان پاییز بیندازید که ببینید چگونه رکود دامن گیر اقتصاد ایران شده و حتی این رکود به بازارها هم سرایت کرده است.
باید توجه داشت که هسته سخت نقدینگی و حتی تورم در برابر سیاستهای پولی مقاوم میماند و این هسته سخت صرفا با سیاستهای پولی قابل شکستن نیست و نیاز به اصلاحات در بخش مالی دارد.
بخش مالی شامل اقداماتی است که توسط دولت بزرگ انجام می شود و نمود آن را می توان در کسری بودجه» دید افزایش هزینه های دولت در نبود منابع مالی پایدار به دلیل تشدید تحریم ها موجب کسری بودجه در چند سال گذشته شده و این موضوع شکستن هسته سخت رشد نقدینگی» را سخت تر می کند.
یادداشت روزنامه شرق به موضوعی با عنوان خاورمیانه در آتش پرداخته و نوشته است:
سه سال پیش وقتی جو بایدن کار خود را در کاخ سفید آغاز کرد سیاست دولت آمریکا در برابر ایران از مناقشه به مذاکره تغییر کرد و امید میرفت که دو کشور به توافقاتی دست یابند. در این مسیر ایالات متحده با هدف جلب نظر جمهوری اسلامی از فشار خود در تحریم نفت ایران در بازار بین المللی کاست؛ به گونه ای که در اکتبر سال گذشته میلادی صادرات نفت ایران به بیش از ۱/۸ میلیون بشکه در روز افزایش یافت که بیشترین مقدار از سال ۲۰۱۹ میلادی بود. به نظر میرسید دو کشور قبول کرده اند که با هم کنار آمده و به توافق نانوشته ای دست یافته اند.
اما پس از حمله هفتم اکتبر حماس وجود اعلام مکرر مقامات ایران در عدم اطلاع از حمله غافلگیرانه حماس بسیاری سعی کردند پای ایران را به میدان بکشند. با آغاز حمله موشکی حوثی ها به کشتیهای تجاری در دریای سرخ موضوع حمایت ایران از آنها دوباره مطرح شد و جو بایدن تصمیم گرفت ضمن پرهیز از بالا بردن سطح تنش بر فشار تحریم علیه ایران بیفزاید و ظاهرا صادرات نفت ایران در اولین ماه سال جاری میلادی کاهش یافته است.
مخلص کلام اینکه پس از حمله حماس آتش بازی در منطقه آغاز شد و گروه های مختلف مورد حمایت ایران ۱۶۰ بار به مواضع آمریکا با موشک و پهپاد حمله کرده اند که بیشترشان به هدف اصابت نکرده یا ساقط شده است. بالاخره در هشتم بهمن یکی از آنها به هدف خورد و به کشته شدن سه سرباز آمریکایی انجامید. این حمله که در خاک اردن و در ۲۰ کیلومتری مرز این کشور با سوریه به وقوع پیوست اولین حمله هوایی مرگبار به نیروی زمینی آمریکا از جنگ کره بوده و جو بایدن را وادار کرد که سیاست خود در مواجهه با ایران را تغییر دهد با بالا رفتن سطح تنش در منطقه همه میدانستند که دیر یا زود این اتفاق خواهد افتاد و سرانجام به کشته شدن سربازان آمریکایی خواهد انجامید. در پی آن فشار سیاسی بر جو بایدن برای اقدام تلافی جویانه به شدت افزایش یافته است.
لیندسی گراهام سناتور رادیکال سنای آمریکا اعلام کرد که حرفهای بایدن در ایران گوش شنوایی ندارد و تنها راه وارد کردن ضربات سخت به ایران است به قول جان رین دیپلمات پیشین بریتانیا در خاورمیانه بایدن در باتلاق گرفتار شده و مجبور است حملات گروههای مقاومت اسلامی مورد حمایت جمهوری اسلامی را باور کند. هم اکنون رئیس جمهور ۸۲ ساله ایالات متحده در شرایطی سخت قرار گرفته است.
رضایت رأی دهندگان آمریکایی به کمترین میزان در دوره ریاست جمهوری وی تنزل کرده و با توجه به انتخابات پیش رو چنانچه اقدامی درخور صورت نگیرد، سیاست مداران جمهوری خواه و در رأس آنان دونالد ترامپ حداکثر استفاده را برده و ناتوانی وی در حمایت از جان سربازان آمریکایی را به رخ خواهند کشید.
به این ترتیب رئیس جمهور آمریکا به ناچار سیاست مماشات با ایران را کنار گذاشته و در آخرین اظهار نظر اعلام کرد تصمیم خود را درباره اقدامات تلافی جویانه گرفته است. در چند روز اخیر رسانه های راست گرای آمریکا نیز کشته شدن سربازان این کشور را به صورت گسترده بازتاب داده و افکار عمومی را برای حمله تلافی جویانه آماده کرده اند ولی حمله مستقیم نیروهای آمریکایی به خاک ایران بسیار بعید است و برخی خبرگزاری ها اعلام کرده اند که دولت بایدن از طریق دیپلماتیک به ایران اعلام کرده که مایل به گسترش درگیری نیست ولی مجبور است به اقدامات تلافی جویانه دست بزند و ایران پاسخ داده که حمله مستقیم خط قرمز است. خلاصه اینکه روز موعود فرا رسیده و ایران و آمریکا پس از سالها شاخ و شانه کشیدن بالاخره شاخ به شاخ شده اند.
در شرایط حساس فعلی دولت ایران بر سر دوراهی تاریخی قرار گرفته است. راه اول این است که به سیاست خصمانه در مقابل ایالات متحده و حمایت از نیروهای نیابتی خود در منطقه ادامه دهد و پس از اقدام تلافی جویانه آمریکا به تلافی آن مواضع آمریکا در منطقه مورد تهاجم قرار گیرد و این روند ادامه یابد تا بالاخره به رویارویی تمام عیار بینجامد سناریویی که مورد علاقه شدید اسرائیل و بسیاری از کشورهای منطقه است که از ضعیف شدن ایران استقبال میکنند روسیه نیز خواهان چنین شرایطی است؛ چون در بازی شطرنج بین المللی با فداکردن یک سرباز جبهه جدیدی برای حریف گشوده است. ناگفته پیداست که استراتژی مقابله مستقیم همواره مدنظر نظامیان بوده و نیازی به خلاقیت دیپلماتیک ندارد اما راه دومی هم وجود دارد و آن اولویت دیپلماسی بر میدان است راهی که بر این گفته وینستون چرچیل استوار است که در دنیای سیاست نه دوست دائمی وجود دارد و نه دشمن دائمی و همه تصمیمات باید در راستای منافع ملی گرفته شود.
روزنامه هممیهن در گزارشی با عنوان پاسخ قاطع به حمله به ایران نوشت؛
نمایندگی جمهوری اسلامی ایران روز سهشنبه به وقت محلی در پاسخ به پرسش برخی رسانهها درباره انتشار اخباری مبنی بر اینکه آمریکا در دو روز گذشته از طریق واسطهها پیامهای متعددی به ایران ارسال کرده و تهران نیز هشدار داده است، گفت: چنین پیامهایی رد و بدل نشده است.
با این وجود، این سیاست اصولی جمهوری اسلامی ایران است که اگر هر طرفی به خاک ایران یا منافع و اتباع آن خارج از مرزهای ایران حمله کند، با پاسخ قاطع و قوی مواجه خواهد شد.
شبکه قطری الجزیره روز سهشنبه به نقل از منابع خود گزارش کرد که واشنگتن طی دو روز گذشته از طریق طرف ثالث بیش از یک پیام به تهران فرستاد. این منابع اعلام کردند: پیامهای واشنگتن مبنی بر این بود که خواهان جنگ گسترده نیست و همچنین هشدار داد که گسترش جنگ با تحرکات آمریکا همراه خواهد شد.
منابع الجزیره تاکید کردند: ایران در پاسخ اعلام کرد که تهدیدهای واشنگتن غیرقابل پذیرش است و هشدار داد که حمله در داخل خاک ایران خط قرمز است و با پاسخ مناسب همراه خواهد بود. این منابع میگویند: ایران در پاسخ خاطرنشان کرد که خواهان جنگ با آمریکا نیستیم اما با هرگونه ماجراجوییهای واشنگتن با قدرت مقابله
خواهد کرد.
یک شبکه آمریکایی نیز گزارش داد: آنهایی که به رئیسجمهور بایدن توصیه میکنند در پاسخ خود به حمله به پایگاه آمریکا در اردن ایران را نیز هدف قرار دهد، نباید تصور کنند که میدانند تهران چه واکنشی نشان خواهد داد و نباید تصور کنند که پیامدهای واکنش ایران قابل پیشبینی یا مدیریت خواهد بود.
بنابر گزارش شبکه اماسانبیسی، جو بایدن روز سهشنبه گفت که درباره چگونگی پاسخ آمریکا به حمله روز یکشنبه تصمیم گرفته است. هرچند هنوز مشخص نیست که این پاسخ به چه نحوی خواهد بود اما تصور اینکه هرگونه اقدام نظامی ایالات متحده گستردهتر از حملات واشنگتن علیه سایتهای شبهنظامیان عراقی و سوری در سه ماه گذشته باشد، دور از ذهن نیست.
این رسانه آمریکایی ادامه داد: این فرضیه وجود دارد که اقدام نظامی ایالات متحده آنقدر دردناک خواهد بود که سران ایران به همان صورتی که واشنگتن میخواهد، پاسخ دهند؛ با کنار ایستادن و دستور دادن به گروههای مورد حمایت خود در خاورمیانه برای توقف حملات بیشتر علیه نیروهای آمریکایی و تاسیسات در منطقه اما متأسفانه، این یک سناریوی کماحتمال است.
واکنش ایران ممکن است انتظارات واشنگتن را مخدوش کند. حضور نظامی گسترده واشنگتن در منطقه، درحالیکه معمولاً بهعنوان یک منبع قدرت در نظر گرفته میشود، ممکن است با ارائه فهرست طولانی اهدافی برای حمله ایران، آسیبپذیر هم باشد. اگر ایران هدف حمله قرار گیرد، این کشور نیز به احتمال زیاد گزینههای خود را قبل از پاسخ دادن، بررسی میکند و این پاسخ ممکن است فوری نباشد. همچنین ممکن است آن چیزی نباشد که رهبران آمریکایی پیشبینی میکنند. حدود ۴۵ هزار سرباز آمریکایی مستقر در خاورمیانه باید برای مدت طولانی در حالت آمادهباش قرار گیرند و نیروهای آمریکایی در عراق و سوریه که از اواسط اکتبر تاکنون بیش از ۱۶۰ بار مورد حمله قرار گرفتهاند، در معرض بیشترین خطر قرار دارند.
اماسانبیسی در ادامه گزارش خود به بررسی گزینههای ایران برای پاسخ به هر گونه حمله آمریکا پرداخت و نوشت که اقدامات تلافیجویانه ایران میتواند از استفاده از موشکهای بالستیک برای حمله به پایگاههای ایالات متحده در عراق و سوریه تا استفاده حزبالله لبنان از ۱۵۰ هزار موشکی باشد که میتواند سراسر اسرائیل را هدف قرار دهد.
شبکه انبیسی نیوز به نقل از سه مقام آمریکایی گزارش داد که دولت این کشور…
شبکه اجتماعی «ایکس» نشان تایید آبی و طلایی را از حساب چند رسانه حکومتی ایران…
توبیاس بیلستروم، وزیر خارجهٔ سوئد میگوید بهدنبال انتشار گزارشهایی از تلاش ایران برای حمله به…
رهبران کانادا، استرالیا، و نیوزیلند آتشبس «فوری» بشردوستانه در جنگ غزه را خواستار شدند و…
ماموران اطلاعات سپاه در شیراز، یک شهروند بهایی ساکن امارات به نام «رویا ثابت» را…
یک وکیل دادگستری توسط نیروهای امنیتی در کرج بازداشت و به یکی از بازداشتگاههای امنیتی…