به گزارش فرانیوز، نگاهی داریم به عناوین و گزارشات چند روزنامه صبح کشور که در ادامه می خوانید؛
روزنامه اعتماد در مطلبی با عنوان اپیزود دوم از حمله سایبری به پمپ بنزینها نوشت:
بیش از دو سال از حمله اول سایبری هکرها به سامانه سوخترسانی ایران میگذرد که روز گذشته، ۶۰ درصد از پمپ بنزینهای کشور به دلیل حمله سایبری جدیدی از کار افتاد که یک گروه وابسته به اسراییل مسوولیت آن را به عهده گرفت.
این سامانه توسط وزارت نفت و البته شرکت پخش فرآوردههای نفتی مدیریت میشود و «هک» یا حمله سایبری به آن، پیش از این نیز هرج و مرج و فضای بیاعتمادی بالایی را نزد افکار عمومی ایجاد کرده بود.
هکرها اینبار هم مانند چهارم آبان ۱۴۰۰ اطلاعات کارت سوخت شخصی را هدف قرار دادند. اطلاعات هر کارت سوخت در یک بانک اطلاعاتی مستقر در وزارت نفت به صورت محرمانه و تحت بالاترین تدابیر امنیتی حفاظت میشود.
با توجه به اینکه بنزین یارانهای به قیمت ۱۵۰۰ تومان فقط با کارت سوخت شخصی قابل دسترسی است؛ کافی است تا فایل مربوط به اطلاعات کارتهای سوخت پاک شود تا هیچ فردی نتواند از بنزین یارانهای استفاده کند. برای بازگشت به سیستم و به عبارتی اصلاح فرآیندها، باید کل سیستم یکبار خاموش شود و این به معنای از دسترس خارج شدن سوختگیری با بنزین آزاد است. به همین دلیل هم هست که اینبار هم هکرها توانستند دقایقی سوختگیری در جایگاهها را مختل کنند تا اینکه متخصصان وزارت نفت توانستند سوختگیری را بهطور موقت و به صورت «آفلاین» برقرار کنند.
از ابتدای دیروز که ایرانیها با خبر هک شدن سامانه سوختگیری شوکه شدند اخبار ضد و نقیض زیادی منتشر شد و حتی گفته میشد که تا ساعت ۱۴ (دیروز) این مشکل برطرف میشود.
اما تا لحظه نوشتن این گزارش یعنی ۱۸ روز گذشته، هنوز مشکلات به وجود آمده پابرجاست و قرار است تا اطلاع ثانوی، سوختگیری فقط به صورت «آزاد» انجام شود.
همانطور که گفته شد حمله سایبری به پمپ بنزینها برای بار دوم است که انجام میشود و در واقع، تکرار این اتفاق، درسهای تازهای را برای نظام سایبری ایران به همراه داشته است. در تجربه جدید، حداقل اقدامات قبلی کنار گذاشته و اقدامات تازهای جایگزین شد. هر چند باز هم کسی نبود تا پاسخی روشن درباره دلایل این اتفاق ارایه کند.
اما درباره حمله سایبری جدید به پمپ بنزینها چند نکته اساسی و مهم وجود دارد که در اینجا میآوریم. با این نگاه که شاید گذشته، چراغ راه آینده باشد و از تجربههایی که ایجاد شده، بتوان برای بهبود عملکردها استفاده کرد.
نتیجه دستور قبلی رییسجمهور چه بود؟
چهارم آبان ۱۴۰۰ پس از حمله اول سایبری به پمپ بنزینها و بروز بینظمی و هرج و مرج از پایتخت تا مراکز استانها که البته طبیعی هم بود و در میان موج اخبار ضد و نقیض درباره اتفاقی که رخ داده بود، رییسجمهور نیز در یک «دستور» به وزیر نفت خواستار «آمادگی برای مقابله با جنگ سایبری» شده بود. رییسی همچنین در دستور خود از دستگاههای مرتبط خواسته بود تا «اجازه ندهند دشمن اهداف شوم خود را به دست بیاورد و در روند زندگی مردم اختلال ایجاد کند.»
با وجود دستور جدی رییسجمهور در آبان ۱۴۰۰، بعد از حدود دو سال همان اتفاق در پاییز ۱۴۰۲ رخ میدهد. اینبار در ابعادی کوچکتر که البته به گفته گروه هکری، به دلیل از کار نیفتادن خدمات اضطراری بوده است.
باید پرسید که در این فاصله، وزارت نفت در این دو سال چه کار میکرد؟ چرا گزارشی درباره ابعاد حمله سایبری به پمپ بنزینها در سال ۱۴۰۰ منتشر نشد و اصولا وقتی رییس بالادست از وزارت نفت خواسته بود که برای اینگونه حملات هکری «آمادگی لازم» وجود داشته باشد؛ چرا این اتفاق نیفتاد؟
آقای رییسی در دستور تازهای که دیروز به وزارت نفت داد بار دیگر از جواد اوجی، وزیر نفت خواسته که «سریعا این اختلال برطرف شود» و البته «دلیل به وجود آمدن آن نیز بررسی شود.» همین جا از آقای وزیر درخواست داریم که اگر به این خواسته رییسجمهور عمل کردند؛ در یک مصاحبه مطبوعاتی درباره دلایل به وجود آمدن این اختلال با رسانهها نیز صحبت کنند تا مردم هم بدانند چرا دیروز فضای پرهرج و مرجی را تجربه کردند.
نکته دوم؛ نتیجه عدم پنهانکاری چه بود؟ دو سال پیش و در جریان حمله سایبری به جایگاههای بنزین، فضای عدم اطلاعرسانی و شفافسازی درباره این رخداد توسط خبرگزاریها پیگیری شد.
مثلا خبرگزاری دانشجویان ایران در خبری به صراحت از این موضوع صحبت کرد، اما دقایقی بعد این خبر را حذف کرد! خبرگزاری فارس نیز در خبری مدعی شد که احتمال حمله سایبری وجود دارد. چهار ساعت پس از این رخداد، وبسایت «نورنیوز» نزدیک به دبیر وقت شورای عالی امنیت ملی موضوع حمله سایبری را تایید کرد و سپس شبکه خبر صدا و سیما در اخبار ساعت ۴ بعدازظهر این خبر را خواند!
اما دیروز، رویکرد رسانهها کاملا متفاوت بود و همین موضوع، به آرامتر شدن فضای جامعه نیز کمک کرد. اینبار و بر اساس تجربه دو سال پیش، ابتکار عمل به دست رسانههای داخلی افتاد و با پوشش خبری مناسب، مرجعیت خبری به آن طرف مرزها نرفت و از شایعهسازی و خبرپراکنی رسانههای غیررسمی و ماهوارهای تا حدود زیادی جلوگیری شد. صداوسیما از دقایق اولیه بروز این اختلال در جایگاههای سوخت اقدام به خبررسانی در این زمینه کرد و شبکه خبر نیز به صورت لحظه به لحظه به گزارش وضعیت سوخترسانی و راهکارهای دولت در رفع مشکلات مربوط به این موضوع پرداخت. در واقع اطلاعرسانی درست و ورود رسانههای داخلی که با عدم پنهانکاری مسوولان (برخلاف بار قبلی) همراه شد؛ اجازه مانور تبلیغاتی به رسانههای بیگانه نیز نداد.
نکته سوم؛ چرا با بیاعتمادی مردم همراه است؟
حساسیت به موضوع افزایش قیمت حاملهای انرژی مختص ایران نیست و در بیشتر کشورهای دنیا با اعتراضهای بسیار و هرج و مرج و آشوب همراه است. این حساسیت به دلیل تاثیری است که قیمت سوخت در زندگی عادی مردم میگذارد. دیروز هم مطابق معمول، شبکههای اجتماعی و فضای رسانههای مجازی پس از وقوع این رویداد سرشار از تئوریهای توطئه و تحلیلهای عجیب و غریب شد. عدهای هنوز هم در شبکههای اجتماعی از این میگویند که چرا هکرها فقط کارت سوخت شخصی را هک میکنند و با کارت سوخت به قیمت آزاد کاری ندارند؟
از طرف دیگر، صفهای طویل جلوی پمپ بنزینها حکایت از آن داشت که یک بار دیگر آنهایی که حتی نیازی به یک باک بنزین هم نداشتند با شنیدن خبر اختلال در سامانه کارت هوشمند سوخت به سمت جایگاههای بنزین هجوم بردهاند. احتمالا این صف طویل تا یکی، دو روز دیگر نیز ادامه داشته باشد و مردم اعتماد زیادی به وعدههای موجود نداشته باشند.
از زمان بروز اختلال در پمپ بنزینها تا شامگاه دوشنبه، انواع و اقسام اطلاعیهها و اخبار مختلف در فضای رسانهای منتشر شده است. اما باز هم مردم در صف بنزین هستند و اعتمادی به وعدهها ندارند. به نظر میرسد که در این نقطه نیز جای کار بسیار است.
نکته چهارم؛ نقش سازمان پدافند غیرعامل چیست؟
در چارت سازمانی پدافند غیرعامل سه وظیفه عملیاتی قید شده است: اول سازماندهی، طرحریزی، هدایت و راهبری عملیات پدافندی مقابله با تهدیدات نوین دشمن، دوم هدایت و راهبری مقابله با تهدیدات نوین (سایبری، زیستی، پرتوی، شیمیایی، اقتصادی) و سوم هدایت، راهبری، مدیریت و کنترل سامانههای مرتبط با پدافند غیرعامل کشور در برابر تهدیدات نوین. در حال حاضر باید بالغ بر ۲ درصد از اعتبارات هر دستگاه اجرایی به پدافند غیرعامل اختصاص داده شود، اما به نظر میرسد با توجه به کسری بودجهای که وجود دارد؛ این دو درصد هم پرداخت نشود.
سازمان پدافند غیرعامل در جریان حمله اول در چهارم آبان ۱۴۰۰ توضیح روشن و مشخصی پیرامون گروههای هکری که آن اتفاق را رقم زدند، ارایه نکرد. دیروز هم اوج واکنش این سازمان این بود که دست داشتن گروه هکری «گنجشک درنده» در این خرابکاری را کاملا رد کرد.
این در حالی است که بخشهای خبری صدا و سیما و حتی وزیر نفت این گروه هکری وابسته به اسراییل را مسوول خرابکاری اخیر معرفی کردهاند. باید سوال کرد که اصولا نقش این سازمان چیست و چرا در اینگونه رخدادها کمتر دیده میشود؟
روزنامه کیهان نوشت: پیونگیانگ آمریکا و کرهجنوبی را به حملات اتمی پیشگیرانه تهدید کرد
سخنگوی وزارت دفاع کرهشمالی، با محکوم کردن رزمایشهای مشترک آمریکا و کرهجنوبی، این دو کشور را به حمله اتمی پیشگیرانه تهدید کرد.
سخنگوی وزارت دفاع کرهشمالی در بیانیهای اعلام کرد: «نظامیان آمریکا و کرهجنوبی با اقدامات تحریکآمیز نظامی گستاخانه از جمله استقرار تسلیحات اتمی و رزمایشهای نظامی مشترک در مقیاس بزرگ در طول سال جاری، وضعیت شبهجزیره کره را بدتر کرده و در تلاش هستند تا این منطقه را به یک رویارویی اتمی بکشانند.»
این بیانیه میافزاید: «پیونگیانگ رزمایشهای نظامی بیملاحظه ایالات متحده و متحدانش را که تا پایان سال و به منظور به حداکثر رساندن تنشها در شبهجزیره کره و اطراف آن انجام شده است را به شدت محکوم میکند.» در این بیانیه تاکید شده است: «اگر نظامیان آمریکا و متحدانش تلاش کنند از زور علیه کرهشمالی استفاده کنند، با یک ضدحمله پیشگیرانه و مرگبار مواجه خواهند شد.»
روزنامه تجارت در یادداشتی به این موضوع پرداخت که چرا آمریکا از راهحل دو کشوری برای فلسطین حمایت نمیکند؟
این روزها مقام های سیاسی آمریکایی با جدیت از راه حل دو کشوری برای فلسطین سخن به میان می آورند اما سران اسرائیلی به شدت مخالف این موضوع هستند. اینکه مقام های ارشد اسرائیل مانند اسحاق هرتزوگ، رئیس رژیم اسراییل یا بنیامین نتانیاهو، نخست وزیر اعلام میکنند که طرح دو کشوری را به هیچ وجه قبول ندارند و مانع اجرای آن خواهند شد به نوعی فرار رو به جلو تلقی می شود و باید این مواضع آنها را پاسخ دادن به جو بایدن قلمداد کنیم ایالات متحده اگر چه میگوید که به دنبال اجرا شدن طرح دو کشوری است اما حمایت از اسرائیل اعم از حمایت سیاسی و تسلیحاتی همچنان از سوی واشنگتن ادامه دارد.
بر همین اساس اسرائیل با توجه به مواضع اخیر در صدد آن است تا به واشنگتن بگوید که طرح دو دولتی یا دو کشوری باید به هر ترتیب کنار گذاشته شود.
واقعیت این است که اسرائیل اساساً نمیخواهد طرح دو کشوری از سوی جامعه ملل و به خصوص ایالات متحده مورد اشاره قرار بگیرد اما به نظرم این مواضع صرفا آرزوی اسرائیل به حساب می آید؛ چرا که رژیم صهیونیستی نه تنها در غزه بلکه در منطقه هم دستاوردی نداشته است و این به معنای آن بوده که جنگ در حال منطقه ای شدن است.
توجه داشته باشید که گسترش جنگ و منطقه ای شدن آن برای ایالات متحده به هیچ وجه مورد قبول نیست و اساساً واشنگتن نمی خواهد چنین اتفاقی در سطح خاورمیانه رخ دهد. باید توجه شود که حدود ۲۰ روز دیگر جنگ وارد ماه چهارم خواهد شد و اسرائیل نمیخواهد که به هر ترتیب منازعه با حماس بیش از این فرسایشی شود.
از سوی دیگر باید توجه شود که در دریای سرخ و باب المندب اتفاقاتی رخ داده که ایالات متحده به شدت از آن هر اس دارد و نمی خواهد آغاز گریک جنگ منطقه ای باشد. ایالات متحده می داند که به راحتی نمی تواند با یمن تقابل کند و به همین دلیل است که معتقدم به زودی درخواست برای مذاکره با حماس تشدید می شود که البته این جریان اعلام کرده که تبادل اسرا و مذاکره پس از پایان جنگ انجام خواهد شد.
باید توجه داشت که غرب اعم از بریتانیا و آمریکا و همچنین از اتحادیه اروپا به علاوه کشورهای عربی به دنبال آن هستند که هر چه زودتر طرح دو کشوری اجرایی شود تا این مساله مشکل میان فلسطین و اسرائیل را از بین ببرد ولی حالا تعارض میان اسرائیل و آمریکا بر سر این طرح به وجود آمده است.
روزنامه جوان در گزارشی با عنوان مافیای غیرقابل انکار دارو نوشت:
مافیای دارو را نمی توان انکار کرد؛ این جملهای است که محمدمهدی برادران معاون صنایع وزارت صمت در گردهمایی سندیکای تولید کنندگان مواد اولیه و دارویی به آن اعتراف کرد مافیای دارو از جمله موضوعاتی است که سال هاست گاهی در گوشی و گاهی در عیان و در میان تیتر رسانه ها می توان رد پایش را جست و جو و پیدا کرد؛ امری که گاهی وقت ها کارشناسان و حتی برخی از مسئولان بر آن صحه می گذارند و برخی دیگر آن را انکار می کنند، اما پابرجایی ناصر خسروهای حقیقی و مجازی و پیدا شدن داروهای کمیاب و نایاب در بازارهای غیر رسمی و برخی حرکتهای هماهنگ در تولید یا تولید نکردن داروهایی خاص اثبات میکند حرف معاون صنایع وزارت صمت درست است و به راستی نمیتوان مافیای دارو را انکار کرد، اما این مافیای دارو چه کسانی هستند؟
حکایت مافیای دارو ماجرای تازه ای نیست. مافیایی قدرتمند که بازار دارویی را در دست دارد و میتواند هر کاری بکند، اما وقتی کمبودهای دارویی برجسته تر میشود و مثل سال گذشته این کمبودها به داروهای ساده ای همچون کمبود و نبود شربت سرماخوردگی و استامینوفن یا مثل امسال به شیر خشک بچه های شیر خواره می رسد، بیشتر پای مافیا به میان کشیده می شود. مافیا و امضاهای طلایی و حواشی و ماجراهایی که تاکنون وزرای بهداشت و رؤسای سازمان غذا و داروهای مختلف بارها قول جمع کردن بساطشان را داده اند اما این مافیا همچنان وجود دارد و نبض بازار دارو را در دست گرفته است.
محمد مهدی برادران معاون صنایع وزارت صمت در گردهمایی سندیکای تولید کنندگان مواد اولیه و دارویی با اشاره به اینکه بیش از ۹۷ درصد در تولید دارو و ۷۰ درصد در مواد اولیه خود کفا هستیم، ادامه داد: «باید به موضوع دارو به عنوان صنعت نگاه کنیم و برای اینکه این صنعت به خوبی دنبال شود، نیازمند دولت است. از نگاه وی وقتی دارو به عنوان یک صنعت دیده شود، امکان رقابت با رقبای داخلی و خارجی فراهم و بازاریابی داخلی و بین المللی محقق و منجر به کاهش ارزبری میشود. وی با عنوان این مطلب که صنعت دارو در پنج حوزه از سوی دولت حمایت می شود، افزود: «هدف از اجرای طرح ،دارویاری کاهش وابستگی به ارز و واقعی شدن قیمت دارو بود که اجرای ناقص آن باعث میشود به اهداف طرح نرسیم.» برادران با اشاره به ارز ۲۸ هزار تومانی که برای دارو پرداخت می شود گفت: همین موضوع هم محل بحث است و هنوز خبر داریم در جاهایی همچنان ارز ۴ هزار و ۲۰۰ تومانی گیر کرده است.
وی بر تشدید نظارت ها در تخصیص ارز تأکید و تصریح کرد: اگر نظارت نباشد، با ادبیات رقابتی و شفافیت فاصله میگیریم.
معاون وزیر صمت با عنوان این مطلب که سابقه دشمنی در صنعت دارو را دیده ایم، گفت: «وقتی به سختی صادرات دارو را انجام می دهیم، نباید به راحتی ارز مورد نیاز کشور برای واردات مکمل های بدن سازی صرف شود اما نگاه های واردات محور در اتاق بازرگانی غلبه کرده و نباید اتاق بازرگانی واردات محور باشد.» معاون صنایع وزیر صمت خاطر نشان کرد: در کنار دولت بخش خصوصی نقشی تعیین کننده بر عهده دارد؛ چه در مواد اولیه و چه توزیع دارو.
بنا به تأکید برادران باید از پتانسیل مراکز علمی استفاده کنیم؛ ضمن اینکه راهبر دیگر راهبردی اتصال غذا و داروست وی با بیان اینکه برخی شرکتهای غذایی در دارو ورود کرده اند، تصریح کرد: «اگر در حوزه غذا دقت بیشتری می کردیم امروز آنقدر درگیر دارو درمان نبودیم.» به گفته معاون وزیر صمت، اتصال زنجیره دارو به زنجیره شیمی و پتروشیمی راهکار دیگری است که تفاهمنامه هایی در این خصوص امضا شده است.
طبق تأکید برادران اگر این زنجیره کامل شود میتواند مؤثر باشد. معاون صنایع وزارت صمت افزود: «نگاه دولت کلان نگر است و باید با ادبیات رقابتی البته در کنار هم فعالیت کنیم. ما از سال آینده آمادگی دادیم تا تولید شیر خشک افزایش یابد و دیگر واردات نداشته باشیم.»
روزنامه شرق در سرمقاله خود به قلم کوروش احمدی، دیپلمات پیشین درباره جنگ غزه و کشتیرانی بینالمللی نوشت:
بحران غزه وجه جدیدی به صورت حملات حوثی ها علیه کشتی رانی در دریای سرخ و تنگه باب المندب یافته است. سخنگوی نظامی حوثی ها جمعه گذشته تأیید کرد که تا زمانی که اسرائیل اجازه ارسال غذا و دارو به غزه را نداده مانع تردد کشتی های مرتبط با اسرائیل خواهند شد. ۲۰ کشتی در مدت یکی دو ماه اخیر وقوع حوادثی را در این آبراه گزارش داده اند و آمریکا مدعی است که شنبه گذشته ۱۴ پهپاد را در آسمان دریای سرخ هدف قرار داده است. تاکنون پنج شرکت بزرگ کشتی رانی بین المللی نیز تردد خود از باب المندب را به حال تعلیق در آورده اند مقامات کانال سوئز نیز که حدود ۱۰ میلیارد دلار درآمد سالانه برای مصر دارد گفته اند که تاکنون ۵۵ کشتی مسیر جایگزین یعنی دورزدن آفریقا را در پیش گرفته اند که دو هفته بیشتر زمان میبرد مسیر دریایی کانال سوئز – دریای سرخ – باب المندب از مسیرهای مهم بین المللی است. حدود ۱۲ درصد از تجارت دریایی بین المللی و ۱۰ درصد انرژی دریا برد از این مسیر منتقل میشود اروپا و آسیا در دو سوی این مسیر قرار دارند و از اختلال در آن بیشتر لطمه خواهند دید. اروپا از طریق این مسیر روزانه حدود شش میلیون بشکه نفت دریافت میکند. در صورت بسته شدن این مسیر چین نیز در زمره کشورهایی است که بیشترین لطمه را خواهد دید درباره تحرکات حوثی ها سه سؤال مطرح است:
این وجه از بحران غزه تا چه حد میتواند کشتی رانی بین المللی را مختل کند و بر اقتصاد جهانی تأثیر بگذارد؟ در شرایطی که دولتها و بازیگران غیر دولتی واقع در حلقه اول پیرامون اسرائیل با وجود جانب داریهای عمدتا لفظی از غزه کنار ایستاده و نشان داده اند که برنامه ای برای درگیر شدن در جنگ ندارند و کشورهای حلقه دوم نیز خویشتن داری پیشه کرده اند، اکنون تحرکات حوثی ها تنها عاملی است که میتواند بعدی منطقه ای و بین المللی به این بحران بدهد؛ اما تاکنون مشکل حادی پیش نیامده است. با وجود اقدام پنج شرکت کشتیرانی بزرگ به تعلیق تردد کشتی های شان عمده ترافیک دریایی که به حدود دو هزار کشتی در ماه بالغ می شود به طور عادی جریان داشته است. به این دلیل بازار نفت به این حمله های پراکنده بی اعتنا بوده و قیمت نفت به خاطر ضعف تقاضا در برخی بازارها روند کاهشی نیز داشته است. تنها هزینه بیمه کشتی ها به ویژه کشتیهای اسرائیلی افزایش یافته است. این احتمال وجود دارد که تحرکات حوثیها نیز از الگوی برخوردهای محدود و کنترل شده بین حزب الله و اسرائیل تبعیت کند.
تنها در صورتی که تعداد و شدت حملات حوثی ها به کشتیها افزایش فوق العاده پیدا کند و کشتیها ملزم به انتخاب مسیر دور آفریقا شوند هزینه حمل و نقل و بهای نفت افزایش خواهد یافت و ممکن است به صورت فشار تورمی در کشورهای ذی ربط بروز کند.
۲- سیاست آمریکا چیست؟ آمریکا امیدوار است که این تحرکات حوثی ها نیز کنترل شده و محدود باقی بماند و توازن غیر رسمی که در ۷۰ روز گذشته در منطقه شکل گرفته بر هم نخورد آمریکا به لحاظ اقتصادی کمترین نیاز را به مسیر دریای سرخ دارد؛ اما موضوع به لحاظ امنیت منطقه ای و باز نگه داشتن مسیرهای دریانوری بین المللی برای آمریکا مهم است و بسته شدن این مسیر به اعتبار آمریکا لطمه جدی خواهد زد؛ از این رو آمریکا از سه راهکار سخن گفته است: اول ایجاد یک نیروی دریایی چند ملیتی ویژه دوم برگرداندن مجدد انصار الله به فهرست گروه های تروریستی به اتهام دزدی دریایی و سوم هدف قرار دادن اهدافی در یمن با توجه به محدود ماندن حملات حوثی ها و ادامه تردد در دریای سرخ راهکارهای دوم و سوم هنوز محتمل نیست؛ چراکه آمریکا همچنان مصمم به جلوگیری از گسترش جنگ غزه است و امیدوار است در چند هفته آینده با فروکش کردن جنگ غزه تهدید حوثی ها علیه تردد دریایی نیز منتفی شود. به علاوه آمریکا باید ملاحظات عربستان درباره حفظ آتش بس و تفاهم با حوثی ها و آسیب پذیری کشورهای عربی منطقه را نیز در نظر داشته باشد.
۳- عواقب دراز مدت اقدامات حوثی ها چه میتواند باشد؟ اگر آمریکا در تلاش برای ایجاد یک نیروی ویژه دریایی موفق شود این کار ممکن است عواقب دراز مدتی برای منطقه داشته و اهدافی فراتر از مقابله با حوثی ها از جمله درباره ایران را دنبال کند. چنین نیروی ویژه ای میتواند به افزایش همکاری های امنیتی برخی کشورهای عربی با اسرائیل تحت نظر آمریکا کمک کند.