کیوسک امروز؛ اسراییل برای کنار گذاشتن نتانیاهو آماده می‌شود؟/ مهم‌ترین چالش‌ها و تحولات بین‌المللی در سال ٢٠٢٣/ جام ملت‌ها بهانه بیت‌المال‌خوری بیشتر/ بی‌دفاع در جهان ژلاتینی دیجیتال/ دیپلماسی خلاء روسیه چگونه منافع خود را در خاورمیانه و غرب آسیا پیگیری می‏‌کند؟

روزنامه‌های صبح امروز، چهارشنبه سیزدهم دی ماه به مباحثی پیرامون اسراييل و سرنوشت سیاسی نتانياهو، تحولات بین‌المللی در سال ٢٠٢٣، جام ملت‌ها و بیت‌المال‌خوری، امنیت محیط دیجیتال در ایران، دیپلماسی خلاء و روسیه پرداخته‌اند.

خواندن این مطلب 57 دقیقه طول میکشد.

به گزارش فرانیوز، نگاهی داریم به عناوین و گزارشات چند روزنامه صبح کشور که در ادامه می خوانید؛

روزنامه اعتماد در گزارشی نوشت: اسراییل برای کنار گذاشتن نتانیاهو آماده می‌شود؟

یکی از ویژگی‌های بارز ساختارهای حکومتی اسراییل، خلأ دایمی امنیت و جنگ‌های پرشمار است. از سال ۲۰۰۰ تاکنون دست‌کم هر ۴ سال یک‌بار اسراییل وارد یک درگیری نظامی با شدت و وسعت متفاوت شده است. معمولا در زمانه درگیری‌های نظامی شکاف‌های اجتماعی و سیاسی درون سرزمین‌های اشغالی موقتا پر می‌شد و برای حداکثر ساختن دستاوردهای نظامی، انسجام داخلی به اوج می‌رسید. اما از هنگام شروع جنگ در هفتم اکتبر ۲۰۲۳ برخلاف درگیری‌های پیشین سطح انسجام داخلی درون اسراییل بسیار کمتر از انتظار بوده است؛ اعتراضات علیه اصلاحات دیوان عالی که روز هفتم اکتبر قرار بود وارد چهلمین هفته پی در پی خود شود، با شروع جنگ متوقف شد و بنی گانتز که ستاره میدان اعتراضات شده بود پذیرفت با شرایطی به کابینه جنگی بپیوندد.

برخلاف مانور اولیه احزاب اپوزیسیون و نیز نتانیاهو، دیگر احزاب اپوزیسیون وارد کابینه جنگی نشدند و اگرچه با حضور گانتز در کابینه انسجام سیاسی درون اسراییل افزایش یافت، اما این افزایش چندان چشمگیر نشد. هم بنی گانتز و هم احزاب اپوزیسیون پذیرفته‌اند کابینه نتانیاهو را تا پایان جنگ تحمل کنند و در جریان جنگ نیز روند انتقادات از عملکرد کابینه متوقف نشده است. از سوی دیگر اگرچه اعتراضات پردامنه علیه اصلاحات قضایی با شروع جنگ متوقف شد اما پس از مدتی اعتراضات به بهانه‌های دیگر از جمله شکست در مقابله با تهدیدات حماس و نیز عدم پیگیری وضعیت اسراییلی‌های دربند حماس مجددا در برخی شهرهای اسراییل از سر گرفته شده است.

در چنین شرایطی و درحالی که بنیامین نتانیاهو و حزب لیکود در نظرسنجی‌ها به‌شدت دچار ریزش محبوبیت و بحران مشروعیت شده، روز گذشته در هشتاد و هفتمین روز جنگ، سرانجام دیوان عالی اسراییل با رای اکثریت ۸ قاضی رای به لغو قانون اصلاحات قضایی داد که کابینه نتانیاهو در ماه ژوییه تصویب کرده را لغو کرد. این برای نخستین‌بار است که دیوان عالی یک قانون پایه‌ای را لغو می‌کند و چنین اقدامی سابقه نداشته است.

وزیران کابینه نتانیاهو این اقدام دیوان عالی را شدیدا مورد انتقاد قرار داده‌اند. ایتامار بن گویر، وزیر راست‌گرای افراطی امنیت عمومی در واکنش به این حکم گفت: «زمانی که رزمندگان ما هر روز در غزه جان خود را برای مردم اسراییل فدا می‌کنند، قضات دادگاه عالی تصمیم گرفتند روحیه آنها را تضعیف کنند و قبل از هر چیز آنها را آزار دهند. حکم دیوان عالی غیرقانونی است و شامل ابطال یک قانون اساسی به شیوه‌ای بی‌سابقه‌ است، این یک رویداد خطرناک و ضد دموکراتیک است و در این زمان، بیش از هر چیز، حکمی است که به تلاش‌های جنگی اسراییل علیه دشمنانش آسیب می‌رساند.»

پایان توان تحمل!

اقدام دیوان عالی درحالی انجام شد که دو تن از قضات دیوان به صورت رسمی از کار بازنشسته شده صرفا تا نیمه ژانویه برای ابراز نظرات خود پیرامون پرونده‌های قبلی داشتند و این دو نفر از جمله اصلی‌ترین مخالفان قانون اصلاحات قضایی بودند. یکی از انگیزه‌های نتانیاهو برای طولانی کردن جنگ، وقت کشی بود تا قضات دیوان در نتیجه جنگ از اعمال نظر خود صرف‌نظر کنند، اما قضات دیوان کاملا خلاف انتظار نتانیاهو عمل کردند و قانون مذکور را لغو کردند.

به نظر می‌رسد وقتی در بحبوحه جنگ دستگاه‌های عمومی اینچنین علیه خط‌مشی کابینه عمل می‌کنند، وقتی جنگ به پایان برسد سرنوشت بسیار بدتری در انتظار نتانیاهو خواهد بود. در واقع هم جامعه اسراییل و هم دستگاه‌ها و ساختارهای عمومی به منتهای ظرفیت خود برای تحمل نتانیاهو رسیده‌اند و اصرار او بر باقی ماندن در قدرت وضعیت را از این هم بدتر خواهد ساخت.

انتظار می‌رود پس از جنگ اولا کمیته‌های حقیقت‌یاب درون ارتش، کنست و نخست‌وزیری برای شناسایی مقصران شکست هفتم اکتبر آغاز شود و احتمالا سران ارشد اسراییل از جمله نخست‌وزیر کنونی باید در انتظار همان سرنوشت سران وقت این رژیم پس از جنگ یوم کیپور ۱۹۷۳ باشند.

نظرسنجی موسسه دموکراسی اسراییل نیز گویای این واقعیت است که جامعه اسراییل در آستانه انفجار است. بیش از ۷۰ درصد راست‌گرایان و ۸۰ درصد هواداران جناح میانه و چپ‌گراها خواستار برگزاری انتخابات زودهنگام پس از جنگ هستند. این امر نشان از آغاز شدن فصل تغییرات سیاسی است و مهم‌ترین قربانی این تغییرات نیز نتانیاهو در درجه نخست و حزب لیکود در درجه بعدی است.

به نظر می‌رسد گانتز برنده اصلی این تحولات است و زمینه برای بازگشت نفتالی بنت، نخست‌وزیر سابق به عرصه سیاست و نیز ورود افرادی همچون یوصی کوهن، رییس پیشین موساد به سپهر سیاسی نیز فراهم خواهد شد. در نهایت می‌توان گفت اسراییل در آستانه یک تغییر نسل سیاستمداران خود قرار دارد.

روزنامه شهروند به مرور مهم‌ترین چالش‌ها و تحولات بین‌المللی در سال ٢٠٢٣ پرداخت و نوشت:

با اتمام سال ٢٠٢٣ میلادی و آغاز سال ٢٠٢۴، بررسی و مرور مهم‌ترین تحولات جهانی و وقایع بین‌المللی ازجمله مطالبی است که در رسانه‌ها، پژوهشکده‌ها و اندیشکده‌های کشورهای مختلف به چشم می‌خورد.

تغییرات سالانه عرصه بین‌المللی در تحولات سال بعد و همچنین روند و برنامه‌های میان‌مدت و بلندمدت سیاست خارجی کشورها و تنظیم روابط جهانی تأثیر بالایی دارد. جنگ اوکراین و غزه و اثرات ناشی از آن و همچنین مسائل ایران، چین و آمریکا و برخی مسائل آفریقا و آمریکای جنوبی؛ مهم‌ترین چالش‌های سال ٢٠٢٣ را تشکیل دادند. در بخش اول این نوشتار دو جنگ مهم اوکراین و غزه را مورد بررسی قرار دادیم و در بخش دوم به مرور چالش‌های آمریکا در سال ۲۰۲۳می‌پردازیم:

تشدید شکاف در ساختار آمریکا و گره‌های سیاست‌خارجی

سال ۲۰۲۳ برای آمریکا با حداقل چهار چالش مهم همراه بود. گره خوردن مذاکرات هسته‌ای با ایران، قدرت‌نمایی روس‌ها و طولانی شدن جنگ اوکراین، التهاب در خاورمیانه و آثار آن و زمزمه بازگشت ترامپ و درگیری در ایالت‌ها بر سر رد و تأیید صلاحیت ترامپ و بایدن؛ از چالش‌های مهم آمریکا در سال میلادی اخیر بود.

الف) در اوایل و اواسط سال با نشر اخبار مثبتی ازجمله؛ افزایش تحرکات مسقط برای میانجیگری بین ایران و آمریکا، پایان ادعاهای آژانس درباره دو مورد از مکان‌های ادعایی آلوده، اعتراف نتانیاهو از کاهش تأثیر اسرائیل بر مذاکرات و اعلام مبنا قراردادن سند سپتامبر(توافقات شهریور ۱۴۰۱)، روند احیای برجام رو به پیشرفت ارزیابی می‌شد، اما پس از جلسه لوید آستین، وزیر دفاع بایدن، با مقامات صهیونیست در بروکسل و تکرار برخی ادعاها درباره ذخایر غنی شده ایران از سوی آژانس، آمریکا و اروپا، توافق مجددا دور از دسترس قرار گرفت و با حذف رابرت مالی از تیم مذاکره‌کننده آمریکا و افشاگری‌های تهران تایمز درباره شکاف در وزارت خارجه آمریکا و کاخ سفید درباره نحوه توافق با ایران، چشم‌انداز توافق دورتر شد. پس از عملیات طوفان الاقصی و جنگ غزه نیز صحبت جدی از مذاکرات مطرح نشده است. به‌نظر می‌رسد دولت بایدن در وضعیت سردرگمی نسبت به مذاکرات هسته‌ای قرار گرفته است. از سویی به‌دنبال محدود کردن برنامه هسته‌ای ایران پیش از انتخابات ۲۰۲۴است و از سویی در شرایط منطقه‌ای فعلی امکان در دستور کار و اولویت گذاشتن برنامه هسته‌ای ایران را ندارد.

ب) فرسایشی شدن جنگ اوکراین برای آمریکا علاوه بر افزایش هزینه‌های این کشور و سایر اعضای ناتو، تا حدی منجر به کاهش امیدها در برابر روسیه شد. بهبود وضع اقتصاد روسیه پس از شوک‌های تحریمی و ناتوانی اوکراین در بازپس‌گیری بخش‌های وسیع، مهم و شکست هیمنه ناتو، به چالشی اساسی برای آمریکا بدل شده که اکنون رو به پیچیدگی بیشتر می‌رود. با افزایش اختلافات بایدن، کنگره و سنا برای حمایت از اوکراین و تلاش دولت آمریکا برای دور زدن کنگره به‌نظر می‌رسد بحران در آمریکا بر سر جنگ اوکراین در سال میلادی اخیر تشدید شده است.

پ) عملیات طوفان الاقصی و جنگ غزه برای آمریکا تبعاتی داشت که شاید برای سال‌ها در حوزه امنیت ملی آمریکا تأثیرات کلانی بر جا بگذارد. نخستین مسئله درباره جنگ غزه، نمایش اقتدار مقاومت فلسطین و آسیب‌پذیری بالای اسرائیل بود که یقینا در نحوه حمایت آمریکایی‌ها از اسرائیل و کمک به این رژیم تأثیرگذار خواهد بود. دومین مسئله، ترس آمریکا از قدرت‌نمایی محور مقاومت بدون ورود به جنگ مستقیم و کامل با اسرائیل است. حملات حزب‌الله از شمال، قدرت‌نمایی مبهوت‌کننده یمن در دریای سرخ و ناتوانی آمریکا از کنترل تنش‌ها در منطقه، بهای گزافی برای آمریکا خواهد داشت. با وجود این مسائل به‌احتمال بسیار سند امنیت ملی بعدی آمریکا در راه خاورمیانه تغییرات جدی خواهد داشت و آمریکا برای احیای جایگاه خود در منطقه کار بسیار سختی پیش رو دارد. چراکه با افزایش تحرکات چین در منطقه، افزایش قدرت متحدان ایران و فقدان امکان برپایی جنگ جدید، دست آمریکا در منطقه بسته‌تر خواهد شد.

ت) حذف ترامپ از برگه‌های رأی در ایالت‌های کلرادو و مین و تهدید متقابل جمهوریخواهان برای تلافی این مسئله با ردصلاحیت بایدن در ایالت‌های تحت نفوذ، جمهوریخواهان شکافی ساختاری را در ایالات متحده عیان کرد. اختلاف بر سر امکان انجام این کار توسط ایالت‌ها و نسبت آن با قانون اساسی و اختیارات دیوان عالی و دادگاه‌های ایالتی نشان داد تبعات انتخابات ۲۰۲۰و سیاست‌ورزی ترامپ برای آمریکا همچنان سنگین و منفی است و رو به تشدید شدن می‌رود و بدتر از آن، شکافی که با این درگیری‌ها در ساختار آمریکا پیدا شده، تهدید برای وجهه و اعتبار داخلی و خارجی دولت آمریکاست. افزون بر موارد فوق، تنش‌ها در شرق آسیا، افزایش تهدیدات کره‌شمالی، گسترش گروه بریکس و پیمان‌های پولی دوجانبه، تلاش برای کاهش سلطه دلار و… را می‌توان از دیگر چالش‌های آمریکا در سال ۲۰۲۳برشمرد.

روزنامه جوان به مطلبی با عنوان جام ملت‌ها بهانه بیت‌المال‌خوری بیشتر پرداخت و نوشت:

اینکه تصور کنید برنامه‌ریزان فوتبال ایران برنامه خاصی برای حضور در جام ملت‌های آسیا دارند، تصوری کاملاً اشتباه است و اصلاً چنین نیست. جام ملت‌های آسیا برای فوتبال ایران تنها فرصتی است تازه تا در حد توان و تا جایی که می‌توانند بیشتر و بهتر از بیت‌المال و جیب مردم ایران پول بردارند.

این روز‌ها فوتبالی‌ها از رئیس فدراسیون گرفته تا بازیکنان، کادر فنی و آدم‌های باربط و بی‌ربط قرار است راهی قطر شوند و حسابی دل‌شان را صابون زده‌اند برای پول‌هایی که قرار است به اسم شادی دل مردم از جیب مردم بردارند. این را ما نمی‌گوییم مهدی تاج، رئیس فدراسیون فوتبال می‌گوید؛ دقت کنید: «ما جام ملت‌های آسیا را در پیش داریم و پس‌فردا تیم ملی به کیش می‌رود و بعد هم به قطر خواهد رفت. از وزارت ورزش در حال حاضر یک عدد ناچیزی (۲۰میلیارد تومان) دریافت کرده‌ایم.»

جالب است که مهدی تاج برای لفت و لیس مسافران قطر از همه هم مایه می‌گذارد، حتی از کشتی و والیبال و برای اینکه مجوزی داشته باشد تا بتواند راحت‌تر بیت‌المال را تاراج کند، حرف‌هایی می‌زند که اصلاً در حد و قواره‌اش نیست. او می‌گوید: «در ورزش قهرمانی رقبای ما، چون قطر و عربستان هزینه‌های زیادی می‌کنند. آن‌ها به این نتیجه رسیده‌اند که با ورزش می‌توان مشکلات اجتماعی را حل کرد. فوتبال، والیبال و کشتی مردم را سرگرم کرده‌اند و می‌ارزد تا دولت در ورزش سرمایه‌گذاری کند.»

هنوز یادمان نرفته که چهار سال قبل در دوره گذشته جام ملت‌های آسیا چطور محمدرضا داورزنی، معاون ورزش قهرمانی وقت وزرات ورزش با یک چمدان دلار تهران را ترک کرد تا پاداش بردن تیم درجه چندم آسیا را به کی‌روش و شاگردانش تقدیم کند. درست مثل چهار سال قبل تاج مشغول آماده‌سازی شرایط است برای اینکه برای عزیزکرده‌های فدراسیونش جیب مردم را خالی کند. جالب است که خودش می‌گوید مدت‌هاست به بازیکنان فوتبال ساحلی هیچ پولی نداده‌اند و نکته قابل پرسش دقیقاً همین‌جاست که چرا برای این تیم که قهرمان جهان است، اینقدر سر و دست نمی‌شکنید و دلسوزی نمی‌کنید؟!

باید از تاج در مورد تیم ملی فوتسال بانوان هم پرسید، تیمی که با دو قهرمانی آسیا امروز وجود خارجی ندارد. باید از فوتسال مردان پرسید که مثل یک طفل یتیم و بچه سرراهی با آن در فدراسیون برخورد می‌شود. باید از ملیکا محمدی پرسید که درست در روز‌هایی که تاج و دوستانش تلاش می‌کردند حواله‌های واردات خودروی عزیزکرده‌هایشان را تأیید کنند در یک اتومبیل معمولی تصادف کرد و جان باخت، اما کک آقایان هم نگزید.

مسلم است که ۲۰ میلیارد برای امثال مهدی تاج یک عدد ناچیز محسوب می‌شود. این رقم‌ها برای مهدی تاج و بازیکنان محبوبش پول توجیبی حساب می‌شود. آن‌ها عادت به مبالغ نجومی دارند و جام ملت‌های آسیا بهترین فرصت است تا بیشتر از قبل جیب مردم را خالی کنند و بروند و ببازند. یادمان نرفته که چهار سال قبل چطور بعد از دریافت دلار‌ها برای بردن اردن چگونه مقابل ژاپن تحقیر شدند. حالا هم اوضاع فرقی نکرده، حتی بدتر از قبل هم شده است. بدون تعارف باید گفت که باید خیلی ساده باشیم اگر تصور کنیم فوتبال فاسد ایران در برابر حریفانی که در مسیر درست توسعه قرار دارند، می‌تواند حرفی برای گفتن داشته باشد و عرض‌اندام کند. فوتبال ایران به قطر می‌رود فقط برای اینکه بیشتر از بیت‌المال بردارد.

سرمقاله روزنامه شرق به مطلبی تحت عنوان بی‌دفاع در جهان ژلاتینی دیجیتال پرداخته است.

ماجرای هک یکی از پرکاربرترین اپلیکیشنهای فعلی ایران پرسش ها و نگرانیها درباره امنیت محیط دیجیتال در ایران را بار دیگر به بحث روز تبدیل کرده است. هک اسنپ فود و سرقت اطلاعات کاربران آن اولین هک نیست پیش از این نیز موارد متعددی از هک سایتها و پلتفرمهای مختلف ایران گزارش شده است که برخی از آنها ارزش امنیتی بسیار زیادی نیز داشته اند. غیر از انواع پرسشهای فنی مربوط به محیط دیجیتال این پرسش حقوقی در میان است که نظام حقوقی کشور درباره محیط دیجیتال چیست؟ میزان مسئولیت پایگاههای داده دولت و کاربر در این موارد چه میزان است؟ اگر کسی بر اثر سرقت اطلاعات خسارت ببیند چه کسی باید جبران خسارت کند و بسیاری سؤالات دیگر در یک اندیشه حقوقی محض شاید پاسخ دادن به این پرسش ها چندان سخت نباشد.

اما مسئله بسیار غامض تر و دشوارتر از این است که در ظاهر به نظر می رسد.

سؤال اصلی این است که جهان پیش روی ما چیست و چگونه است؟ جهانی که با سرعتی بی سابقه به سمت آن پیش میرویم و همه چیز در تسخیر محیط دیجیتالی قرار گرفته و به طور کلی نظام زندگی فردی و جمعی را از بن و بیخ تحت تأثیر قرار میدهد.

تاریخ علم این سرعت و این میزان تغییرات ماهوی را سراغ ندارد. تا حدود ۱۰ سال پیش چه کسی تصور میکرد اینترنت و امکانات انقلاب دیجیتالی تا این اندازه در زندگی ما روابط شخصی یا اجتماعی و نهایتا سیاسی اثر بگذارد که بخشهای بزرگ و مهمی از آن در این زمینه حتی بر روان آدمها سبک زندگی جوامع و روابط بین الملل هم اثر بگذارد؟

ما در تفکر حقوقی پیش از هر ابداع و سخنی باید موضوع را بشناسیم و بدانیم درباره چه چیزی حرف میزنیم. اگر مثلا اتومبیل را نشناسیم نمیتوانیم برای آن مقررات راهنمایی و رانندگی وضع کنیم از طرفی شناخت موضوع نیازمند زمان و تجربه است؛ اما درباره انقلاب دیجیتال مشکل اینجاست که سرعت تغییر و تحول آن به اندازه ای بالاست که تا ما بخواهیم آن را بشناسیم تغییر کرده و میدان جدید و ناشناخته ای پیش روی ما می گشاید.

جهان محیط دیجیتال ثابت نیست و مدام در حال تغییرات شگرف است. سرعتی که در این تغییر است مجال شناخت درست به ما نمی دهد. دامنه تغییر چنان است که میتوان جهان جدید را به جهان ژلاتینی توصیف کرد.

یک مثال پیش پا افتاده شاید بتواند بحث را روشن تر کند. زمانی برای آنکه کسی سرقتی انجام دهد باید با تجهیزات و دقت فراوان وارد محیط فیزیکی میشد و کار سرقت را انجام میداد اما اکنون میتوان از هزاران کیلومتر دورتر حسابهای یک بانک را خالی کرد یا مدارک و اسناد سری را دزدید. در تعریف سنتی سرقت می گوییم سرقت زمانی رخ میدهد که مال از محل نگهداری خارج شده باشد؛ اما در سرقتهایی که در محیط دیجیتالی رخ می دهند.

یا اصل مال سر جایش باقی است مثل مورد هک اسنپ فود یا اصلا مالی به صورت فیزیکی خارج نمیشود مانند سرقت از حسابهای بانکی.

این یک مثال ساده و تکراری و پیش پا افتاده است که نشان میدهد تفکر سنتی و متداول حقوقی قادر به نظم بخشی حقوقی دنیای ژلاتینی دیجیتال نیست که به سرعت گسترده ترین ابعاد زندگی بشریت را تسخیر میکند. اگرچه در کشورهای پیشرفته تمهیدات حقوقی نوینی اندیشیده شده است؛ ولی آنها هم هنوز در اول راه هستند؛ علاوه بر این تجربه این قبیل کشورها چندان به کار ما نمی آیند؛ زیرا شرایط تکنولوژیک و سیاسی و حقوقی کاملا متفاوتی داریم. ایجاد نظم در محیط دیجیتال پیش از هر چیز نیازمند برقراری نظم حقوقی کارآمد است. حال آنکه در وضعیت کنونی نظم حقوقی موجود تا حد زیادی ناکارآمد شده و قادر به انتظام حقوقی امور نیست.

آنچه باید در ایران در دستور کار قرار گیرد این است که اولا شناخت مختصات کلی جهان پیش رو چیست؟ ثانیا ساختار حقوقی متناسب با این وضعیت ژلاتینی چه باید باشد؟

پرسشی دشوار است که دعوی پاسخ به آن را ندارم و به نظر نمی رسد کسی به راحتی بتواند به آن پاسخ دهد؛ اما به نظر میرسد دست کم یک اصل در این ساختار حقوقی تردید ناپذیر است؛ اصل آزادی تکنولوژی دیجیتال به گونه ای است که نمی توان مانع از دسترسی افراد به آن شد تجربه ربع قرن فیلترینگ شاهد این مدعاست تلاش برای ممانعت از دسترسی به این محیط تلاشی بیهوده است و جز غفلت اثری ندارد.

در سه دهه گذشته بیشترین توجه دولت و دستگاه های مسئول بر ایجاد مانع برای دسترسی مردم به امکانات اینترنت و محیط دیجیتال استوار بوده است و به نوعی موضع انکاری در برابر دنیای جدید پیشه شده است.

چنین دیدگاهی مانع از شناخت واقعیت های جهان ژلاتینی جدید و بی نظمی روز افزون حقوقی آن میشود که در این صورت غیر از آنکه در داخل کشور ابهامها و دشواریها ادامه خواهند یافت در معرض تهدیدهای بزرگ خارجی نیز خواهیم بود.

روزنامه هم میهن به مطلبی پرداخته با عنوان دیپلماسی خلاء، روسیه چگونه منافع خود را در خاورمیانه و غرب آسیا پیگیری می‏‌کند؟

ولادیمیر پوتین که در دسامبر ۲۰۱۷، طی بازدیدی از پایگاه هوایی حمیمیم سوریه، پیروزی کارزار نظامی علیه داعش و معارضان دولت بشار اسد را که اولین عملیات برون‌مرزی این کشور در مقیاس وسیع پس از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی محسوب می‌شد، اعلام کرده و بازگشت موفقیت‌آمیز مسکو به صحنه خاورمیانه را جشن گرفته بود، در صبح ۲۴ فوریه ۲۰۲۲ چنان در دام پهن‌شده از سوی ایالات متحده گرفتار شد که به ناچار، تمام توان سیاسی و نظامی کرملین را متوجه اوکراین و حفظ کشور از انزوای کامل کرد و برای نقش‌آفرینی در خاورمیانه دچار محدودیت شد.

واقعه ۷ اکتبر ۲۰۲۳ اما ۲۰ ماه پس از آغاز جنگ در مرزهای غربی روسیه، با جلب توجه و تمرکز غرب به جنگ شکل‌گرفته در فلسطین اشغالی، گویی که جان جدیدی به کالبد یخ‌زده کرملین دمیده باشد، موجب شد تا با کاهش فشار از سوی جبهه جنگ، رئیس‌جمهور روسیه بار دیگر فضا را برای حضور در معادلات خاورمیانه مهیا ببیند. در سایه قرار گرفتن جنگ در اوکراین در آستانه دومین سال تا جایی پیش رفته است که ولودیمیر زلنسکی، رئیس‌جمهور اوکراین نیز با صراحت تمام از عقب‌نشینی از میدان جنگ در صورت عدم دریافت کمک‌ها از غرب سخن می‌گوید.

رئیس‌جمهور اوکراین با اشاره به اینکه روند تحویل سلاح کاهش یافته، عنوان کرد، تمرکز کشورهای غربی به دلیل وضعیت خاورمیانه در حال تغییر است و بدون حمایت آنان این عقب‌نشینی صورت خواهد گرفت. در همین حال جنگ غزه به فرصتی برای روسیه به منظور بازیابی جایگاه خود در میان جنوب جهانی و تغییر روابط این کشور با کشورهای خاورمیانه تبدیل شده است.

کرملین و حامیان رسانه‌ای آن در این مدت بارها نحوه واکنش ایالات متحده به حمله به اوکراین – با تهدید و تحریم علیه روسیه – و نحوه واکنش این کشور به حملات اسرائیل به غزه را مورد انتقاد قرار داده‌اند. نوع واکنش ایالات متحده و غرب به حمله اسرائیل به غزه کاملاً با این روایت مسکو که غرب در برخورد با تحولات، استاندارد دوگانه‌ای را اعمال می‌کند، منطبق است. سخنان سرگئی لاوروف مبنی بر اینکه «اهدافی که بنیامین نتانیاهو، نخست‌وزیر اسرائیل از جنگ غزه اعلام کرده، در خصوص از بین بردن حماس به‌عنوان یک گروه نظامی و اصولاً به‌عنوان یک سازمان، شبیه غیرنظامی کردن (باریکه غزه) است… این بسیار شبیه اهداف ما در اوکراین است» نیز تاکیدی بر همین استاندارد دوگانه است.

عکس‌های ویرانه‌های غزه، گزارش‌های هزاران کودک کشته‌شده و خشم سازمان‌های بشردوستانه تأثیر عمیقی بر مردم کشورهای در حال توسعه گذاشته است. مردم می‌توانند در مورد دلایل جنگ در اوکراین یا عملیات اسرائیل در غزه بحث کنند اما برای بسیاری نتیجه‌گیری واضح است؛ ایالات متحده زمانی که روسیه غیرنظامیان را در اوکراین کشت، از روسیه انتقاد می‌کرد و اکنون وقتی متحد خود، همین کار را در غزه انجام می‌دهد، سکوت می‌کند.

روسیه امروز نوعی «دیپلماسی خلأ» را اعمال کرده و با عجله برای پر کردن فضاهای باقی‌مانده توسط آمریکا، وارد عمل می‌شود؛ رهبری کشورهای خواهان آتش‌بس در غزه در شورای امنیت سازمان ملل متحد، میزبانی از هیئت‌حماس و سفر ولادیمیر پوتین به امارات متحده عربی و عربستان از مصادیق دیپلماسی مورد نظر روسیه است.

آخرین‌ها از کیوسک امروز