Categories: کیوسک امروز

کیوسک امروز؛ ابعاد مواجهه چین و آمریکا بر سر تایوان/ تردستی لاوروف و ساده‌اندیشی وزارت خارجه جمهوری اسلامی/ دوراهی آزادسازی قیمت خودرو/ هیاهوی دوباره هسته‌ای/ فرافکنی برای سرکوب دستمزد

به گزارش فرانیوز، نگاهی داریم به عناوین و گزارشات چند روزنامه صبح کشور که در ادامه می خوانید؛

روزنامه شهروند درباره ابعاد مواجهه چین و آمریکا بر سر تایوان نوشت:

یک ماه قبل که چن بینهائو، سخنگوی دفتر امور شورای ایالتی تایوان در دولت چین، استقلال تایوان را به معنای جنگ تعبیر کرد، نشانه‌ها از تشدید تنش بین چین و این منطقه هویدا شد. بینهائو همچنین عنوان کرده بود که فعالیت جدایی‌طلبان برای استقلال تایوان را تحمل نخواهد کرد.

حدود دو هفته پس از این ماجرا، پنتاگون وزارت دفاع آمریکا اعلام کرد با فروش ۳۰۰میلیون دلار تجهیزات برای تقویت سیستم‌های دفاعی و اطلاعاتی ارتش این منطقه موافقت کرده است.

اخیرا نیز بایدن در جریان امضای بودجه سال ۲۰۲۴ آمریکا منابعی برای کمک به تایوان اختصاص داد. به دنبال این مسائل سخنگوی وزارت خارجه چین خواستار احترام آمریکا به اصل چین واحد و عدم‌حمایت از استقلال تایوان شد. مائو نینگ همچین افزوده است: «اقدامات آمریکا صلح را در تنگه تایوان به خطر انداخته و اگر آمریکا به مسیر کنونی خود ادامه دهد، چین نیز اقدامات قاطع و موثری برای حفاظت از منافع حاکمیتی، امنیتی و توسعه‌ای خود انجام خواهد داد.» تنش‌ها میان چین و آمریکا بر سر تایوان در حالی افزایش می‌یابد که روز گذشته تایوان اقدام به برگزاری رزمایش در سواحل گوانین کرده و روزنامه چینی گلوبال‌تایمز در هشداری روابط چین و آمریکا را شکننده خوانده و از نزدیک‌بودن جنگ بین این دو کشور سخن گفته است.

حنیف غفاری، تحلیلگر مسائل بین‌الملل، درباره بحران‌آفرینی آمریکا در نقاط مختلف جهان عنوان کرده است: «راهبرد خلق گره‌های کور راهبردی در نظام بین‌الملل، تبدیل به یک دستورالعمل کلان در حوزه سیاست خارجی آمریکا شده است. در این معادله، اساسا تفاوتی میان دموکرات‌ها و جمهوری‌خواهان وجود ندارد. با نیم‌نگاهی به بحران‌های جاری در جهان، درمی‌یابیم که غرب آسیا، شرق آسیا، آسیای مرکزی و آمریکای لاتین و حتی آفریقا تبدیل به کانون‌های اصلی فتنه‌انگیزی‌های جدید واشینگتن شده و بحران‌های دست‌ساز و مستمر، هر یک به نحوی آشکار در این مناطق ظهور و بروز یافته است. در کنار تنش‌زایی آشکار واشینگتن در غرب آسیا، شاهد ارسال کمک‌های نظامی و مالی تحریک‌کننده آمریکا به تایوان هستیم. خلق تنش‌های مزمن در محیط پیرامونی پکن، با هدف جلوگیری از تحقق هژمونی اقتصادی چین صورت می‌گیرد. » در ادامه این یادداشت او با طرح سوالی با این عنوان که آیا استراتژی خلق گره‌های کور راهبردی، درنهایت به سود آمریکا تمام خواهد شد یا خیر؟ ادامه داده است: «پاسخ این سوال قطعا مثبت نیست. کار به جایی رسیده است که بسیاری از استراتژیست‌های مطرح آمریکایی نسبت به ناتوانی واشینگتن در تسلط بر معادلات جهانی ابراز تردید و نگرانی کرده و قویا معتقدند این اقدامات تحریک‌آمیز منتج به توقف و حتی عقبگرد راهبردی این کشور در نظام بین‌الملل خواهد شد. نکته مهم دیگر، مربوط به سیاستمداران و بازیگرانی است که استراتژی خلق گره‌های کور در نظام بین‌الملل را در کاخ سفید، پنتاگون و سنتکام مدیریت می‌کنند. در تبلیغات انتخابات ریاست‌جمهوری سال ۲۰۲۰ میلادی، جو بایدن بار‌ها سیاست خارجی ترامپ را به چالش کشید و وعده داد این سیاست شکست‌خورده را با حضور خود و دموکرات‌ها در قدرت متوقف سازد. اما خروجی و ثمره حضور سه‌ساله او در رأس معادلات سیاسی اجرایی آمریکا چیزی جز تشدید تنش‌های جهانی و متعاقبا، آسیب‌پذیری واشینگتن در قبال بحران‌های خودساخته نبوده است. بایدن پس از خروج مفتضحانه ناتو از افغانستان، تلاش کرد جنگ اوکراین را تبدیل به نقطه قوت راهبردی کشورش سازد، اما امروز حتی توان حمایت از دولت زلنسکی و ارتش اوکراین را از دست داده است.»

در سوی مقابل عمر تاسپینار، تحلیلگر مرکز سیاست امارات، با اشاره به فرازوفرود روابط چین و آمریکا و نقش مهم مبادلات اقتصادی در نحوه تقابل چین و آمریکا گفت: «چین با فعالیت‌‌‌های نظامی و دیپلماتیک ایالات‌متحده برای حفاظت و تسلیح تایوان و راهبردهای مهار چین توسط ایالات‌متحده با ایجاد مشارکت‌‌‌های نظامی و استراتژیک در آسیا و اقیانوس آرام مخالف است. اما اکثر تحلیلگران در واشنگتن موافقند که مشکلات اقتصادی تا حدی باعث تمایل چین به تثبیت روابط می‌شود.» او درباره گزینه‌های پکن در برابر آمریکا اینگونه نوشته است: «چین احتمالا در تلاش است از شکاف در دولت بایدن، بین کسانی مانند جانت یلن، وزیر خزانه‌‌‌داری، که طرفدار بهبود روابط مالی و تجاری با چین است و طیف جیک سالیوان، مشاور امنیت ملی، که بیشتر متمرکز و در تلاش برای شکل‌دادن به محیط بین‌المللی در اطراف چین است، به روش‌هایی که بر رژیم فشار وارد کند، استفاده کند.

عمدتا در چارچوب منافع مالی و اقتصادی چین و بدترشدن چشم‌انداز اقتصادی است که باید نزدیکی محتاطانه‌ای را که در روابط دوجانبه چین و آمریکا شاهد آن هستیم، تحلیل کرد. آمریکا در حال ورود به سال انتخاباتی است و برای بایدن تغییر مسیر در قبال چین در مواجهه با ترامپ غیرممکن خواهد بود.» او همچنین در پایان درباره سیاست آمریکا درباره تایوان عنوان کرده است: «به نفع بایدن است که از تشدید رویارویی با پکن بر سر تایوان جلوگیری کند. در حالی که اروپا و خاورمیانه در شعله‌‌‌های آتش هستند، آخرین چیزی که او نیاز دارد، جبهه نظامی جدید در آسیاست. بایدن با مبارزه سختی علیه ترامپ روبه‌رو خواهد شد و او سابقه موفقی در سیاست خارجی ندارد. در مورد انتخاب بین ترامپ و بایدن، اکثر تحلیلگران در واشنگتن همچنان معتقدند شی‌جین پینگ نیز معامله با بایدن را ترجیح می‌دهد.»

روزنامه اعتماد در مطلبی با عنوان تردستی لاوروف و ساده‌اندیشی ما نوشت:

دستگاه وزارت خارجه ما باید بداند که نماینده منافع ایران است، نه نماینده روسیه در ایران!
روز گذشته خبری در سایت رسمی وزارت خارجه از گفت‌وگوی تلفنی آقای امیر عبداللهیان با سرگئی لاوروف منتشر شد. در این خبر آمده است: «سرگئی لاوروف بار دیگر تصریح کرد، روسیه صمیمانه و صادقانه و بدون قید و شرط به تمامیت ارضی ایران احترام می‌گذارد و این موضع غیر قابل تغییر مسکو است». این گزارش، از سوی برخی خبرگزاری‌های داخلی نیز بازنشر شد و حتی برخی از آن به بازپس‌گیری و اصلاح موضع روسیه یاد کردند.  با توجه به تجربه چندماه پیش که شاهد انتشار اخباری دستکاری‌شده از مواضع روسیه در داخل کشور بودیم، کنجکاوانه سری به وبگاه وزارت خارجه روسیه زدم. متاسفانه حدسم درست بود. در خبری که تا این لحظه سایت وزارت خارجه روسیه به زبان روسی و انگلیسی از گفت‌وگوی دو وزیر خارجه منتشر کرده است، هیچ اشاره‌ای به جمله یادشده، چه به صورت مستقیم و چه به صورت تلویحی نشده است و حتی یک کلمه درباره تمامیت ارضی ایران متنی وجود ندارد و این جمله صرفا در وبگاه وزارت خارجه ایران آمده است. دلیل تفاوت دو متن رسمی چیست؟  اگر روس‌ها چنین مواضعی را اعلام کرده‌اند، اما در اسناد رسمی علنی خود منتشر نمی‌کنند، چه مفهومی دارد؟ و اگر چنین نگفته‌اند، چرا در وبگاه وزارت خارجه ایران اینگونه نقل می‌شود؟ ممکن است گفته شود که روس‌ها به شکل خصوصی این مواضع را بیان کرده‌اند. این عذر درستی نیست. نمی‌توان پذیرفت روسیه درباره جزایر سه‌گانه با اعراب اطلاعیه علنی و رسمی بدهد، اما با ایران خصوصی و غیررسمی سخن بگوید. این نکته‌ای ‌است که از آن باید به عنوان دکان دو نبش دیپلماسی روسی و ساده‌اندیشی دستگاه وزارت خارجه ایران یاد کرد. در حسن‌نیت وزارت خارجه و اهتمام به تمامیت ایران عزیز تردیدی نیست، اما در این خصوص و به دلایل نامعلوم و معلوم، گویا وزارت خارجه ایران و رسانه‌های همسو، بیشتر تلاش خود را معطوف به کنترل خشم مردم ایران نسبت به مواضع روسیه کرده‌اند و به جای فشار بر روسیه برای تصحیح مواضع غلط، به توجیه افکار عمومی مردم ایران می‌پردازند.  

حال آنکه دستگاه وزارت خارجه ما باید بداند که نماینده منافع ایران است، نه نماینده روسیه در ایران! و چنین رویکردی موجب جری شدن روس‌ها و بی‌اعتمادی مردم خواهد شد.
ثانیا، در همین نقل قول وبگاه وزارت خارجه ایران از لاوروف، نکته ظریفی وجود دارد و آن اینکه هیچ اشاره‌ای به جزایر سه‌گانه در بیان لاوروف نشده است. صرفا از احترام به تمامیت ارضی ایران سخن به میان آمده که یک بیان کلی است و بعید است وزارت خارجه تفاوت در معنی این سخن را نداند. بار قبل نیز همین سخن از زبان یکی از مقامات وزارت خارجه روسیه در دیدار با سفیر ایران اعلام شد، در حالی که در هیچ سند وزارت خارجه روسیه به آن اشاره نشده بود و ثانیا، هیچ بار معنایی یا خروجی مشخص دیپلماتیک نداشت و لذا شاهد بودیم که روس‌ها در نشست مراکش، خطای چند ماه پیش خود را تکرار کردند. طبیعتا انتظار نمی‌رود که روس‌ها رسما اعلام کنند تمامیت ارضی کشور دیگری از جمله ایران را قبول ندارند؟ ابتدا بر سر یک سرزمین مشخص، مناقشه حقوقی ایجاد می‌کنند و سپس آن را از حوزه تمامیت قابل احترام خارج می‌سازند و الا هرگز آن بیانیه نامعقول و واهی در مراکش امضا نمی‌شد. 
این درست است که عرصه روابط بین‌الملل، عرصه مردی و نامردی نیست، اما همه می‌دانیم که سیاست خارجی قدرتمند، موجب پایداری ائتلاف‌ها می‌شود و چنین سیاست خارجی از دل شناخت منافع ملی، توان، اقتدار و حمایت داخلی، درک روابط و تحولات بین‌الملل، بر ساخت پیمان‌های راهبردی، داشتن ثبات و قابلیت انعطاف و مدیرانی با نگاه استراتژیک و کارآزموده حاصل می‌شود. به نظر می‌رسد در شرایط فعلی، شناخت دقیقی از ماهیت و رفتار همسایه شمالی در دستگاه سیاست خارجی ما وجود ندارد و همسایه شمالی نیز از عدم توازن و ضعف‌های راهبردی سیاست خارجی ایران و همچنین چالش‌های ناشی از تحریم‌ها و مناقشه با غرب سوءاستفاده می‌کند. چه بسا لابی‌های چرب امارات و نهاد‌های خاص قدرت‌های مخالف روابط دو کشور نیز بر تیم‌های تصمیم‌ساز و تصمیم‌گیر روس تاثیراتی ‌بر جای گذاشته باشند. در این شرایط از مسوولان عالی کشور انتظار می‌رود با دقت بیشتری موضوع را رصد کنند و وزارت خارجه و وزیر محترم نیز، رویکرد حرفه‌ای‌تری اتخاذ فرمایند. از جمله، در سیاست‌های کلان و با همفکری حلقه‌های فکری وطن‌دوستان واقعی، چاره‌جویی عملی کنند تا روسیه وادار به احترام به تمامیت ارضی کشورمان شده و بدون اما و اگر به تعلق جزایر سه‌گانه به ایران تصریح نماید. باید به اقتدار، توازن و راهبردی برسیم که برای روس‌ها، روشن شود در صورت تکرار یا تصحیح نشدن این خطا، سطح روابط به واقع تنزل می‌یابد و آنکه بیشتر زیان می‌بیند روس‌ها هستند، نه ایران! والا نه تنها شاهد تکرار این خطاها از سوی روسیه، بلکه چه بسا در دومینوی تعریض به تمامیت و منافع کشورمان از سوی قدرت‌های دست چندم جهان و منطقه قرار خواهیم گرفت. 

در این مجال بر ضرورت اصلاح ساختار وزارت خارجه و ارتقای کیفیت نخبگی این نهاد استراتژیک تاکید می‌شود. مکررا شاهد هستیم که چه بسیار هزینه‌ها برای منافع اندک پرداخته می‌شود و چه بسیار ائتلاف‌ها و پیمان‌ها و تعهدات نیمه‌کاره می‌ماند و هزینه‌های آن از خزانه ملت شریف ایران می‌رود و بعضا صرفا در حد یک مناقشه داخلی باقی می‌ماند. بسیاری از مسوولان کشور هم که گویا متوجه زخم‌های حقوقی، اعتبار بین‌المللی یا عدد و رقم‌های اقتصادی یا خسارت‌های معنوی به غرور ملت نیستند. ملت شریف ایران، به احدی اجازه دست‌درازی به تمامیت میهن را نخواهد داد، اما این مسوولیت‌ناپذیری، فقر پیش‌بینی و جهان نادیدگی در سطوح بالای مسوولیت در ایران از جمله در دستگاه وزارت خارجه نگران‌کننده است. در جهان امروز، براساس یافته‌های مراکز مطالعات استراتژیک و دپارتمان‌های غرب‌شناسی و شرق‌شناسی تراز اول و با حضور برجسته‌ترین نخبگان با نگاهی علمی و راهبردی، روابط بلندمدت با دیگر قدرت‌ها و ملت‌های جهان تنظیم می‌شود، نه در حلقه‌های بسته و محدود از عناصر نورچشمی جناحی و نه با شعارهای کم‌پشتوانه و حزبی!
از رسانه‌های معتبر و مستقل داخلی نیز انتظار می‌رود، در انتشار اخبار رویکرد تحقیقی‌تری اتخاذ فرمایند. رسانه‌ها روابط عمومی دولت‌ها نیستند و باید منافع کلان ملت و میهن را دنبال نمایند، به ویژه می‌دانیم شکاف آشنایی با زبان‌های خارجی و عدم بهره‌مندی مستقیم از منابع اصلی و همچنین ضعف در سواد رسانه‌ای از نقاط اشکال بسیاری از دولتمردان و مسوولان عالی و حتی سفرای کشور است و همین سبب شده است که بعضا با ترجمه‌های ناقص و غلط و ذکر مطلب از منابع ضعیف و سفارشی، مطالبی را به ایشان بقبولانند یا در رسانه‌های رسمی کشور بازنشر کنند که واقعیت ندارد و بعضا پیامدهای سنگینی را به کشور تحمیل نمایند. البته مطالب بیشتر، پیش از این در دو یادداشت تحت عنوان «خدعه روس» تقدیم شد.

سلین

Recent Posts

حمله سایبری آمریکا به کشتی ایرانی مظنون به جاسوسی

شبکه ان‌بی‌سی نیوز به نقل از سه مقام آمریکایی گزارش داد که دولت این کشور…

7 ماه ago

«ایکس» نشان آبی حساب‌ رسانه‌های دولتی جمهوری اسلامی را حذف کرد

شبکه اجتماعی «ایکس» نشان‌ تایید آبی و طلایی را از حساب‌ چند رسانه حکومتی ایران…

7 ماه ago

هشدار وزیر خارجه سوئد به امیرعبداللهیان: توطئه قتل یهودیان در سوئد بر روابط ما تأثیرگذار است

توبیاس بیلستروم، وزیر خارجهٔ سوئد می‌گوید به‌دنبال انتشار گزارش‌هایی از تلاش ایران برای حمله به…

7 ماه ago

هشدارها به نتانیاهو در مورد عملیات جدید ارتش؛ حمله به «رفح» فاجعه‌بار خواهد بود

رهبران کانادا، استرالیا، و نیوزیلند آتش‌بس «فوری» بشردوستانه در جنگ غزه را خواستار شدند و…

7 ماه ago

بازداشت رویا ثابت شهروند بهایی ساکن امارات در شیراز

ماموران اطلاعات سپاه در شیراز، یک شهروند بهایی ساکن امارات به نام «رویا ثابت» را…

7 ماه ago

محمدرضا کارگر پیشه مقدم، وکیل دادگستری بازداشت شد

یک وکیل دادگستری توسط نیروهای امنیتی در کرج بازداشت و به یکی از بازداشتگاه‌های امنیتی…

7 ماه ago